درباب مناظرهها
رضا صادقیان مناظرههای تلویزیونی میان کاندیدای ریاست جمهوری دوره سیزدهم بحثهای مختلفی در شبکههای اجتماعی و رسانهها شکل گرفت و هر کدام از ناظران براساس زاویه نگرش خود محتوی و شکل مناظرهها را بررسی کردهاند. نحوه مواجهه کاربران در شبکههای اجتماعی و شهروندان را میتوان به این صورت جمعبندی کرد. شماری از کاربران شبکههای اجتماعی […]
رضا صادقیان
مناظرههای تلویزیونی میان کاندیدای ریاست جمهوری دوره سیزدهم بحثهای مختلفی در شبکههای اجتماعی و رسانهها شکل گرفت و هر کدام از ناظران براساس زاویه نگرش خود محتوی و شکل مناظرهها را بررسی کردهاند.
نحوه مواجهه کاربران در شبکههای اجتماعی و شهروندان را میتوان به این صورت جمعبندی کرد. شماری از کاربران شبکههای اجتماعی مانند اشخاص و شرکتهای تبلیغاتچی پس از پاسخ کاندیدا به سوالات مطرح شده از سوی مجری برنامه با نشر توییت و ارسال متن در گروههای مختلف به دنبال رساندن پیام کاندیدای مطبوع خویش به دیگران بودند. برخی نیز به انتقاد از کاندیدا همت گماردند و سقف مدیریت کلان کشور را با توجه به موضعگیریهای کاندیدای ریاست جمهوری نسبت به دورههای سابق کوتاه ترسیم کردند. همچنین عدهای کاندیدای حاضر در صحنه رقابتها را ناتوان از ارایه برنامه و طرحهای قابل اجرا دانستند و مهمتر آنکه ادبیات به کار گرفته از سوی آنان را برای اقناع شهروندان و تشویق آنان به مشارکت در انتخابات را بسیار ضعیف ارزیابی کردند.
به نظر میرسد برخی میدان مناظره را به صحنه ارایه برنامه، داشتن طرحهای بنیادین و بیان سخنان بسیار دقیق و تحلیلی فهم میکنند. صحنهای که رقیبان با اسلحه برنامه وارد میدان میشوند و با تکیه بر نظرات کارشناسان و اهل فن به ارایه برنامه اقدام میکنند؛ در صورتی که این همه برای حضور در یک برنامه مناظراتی لازم ولی کافی نیست. استفاده از ادبیات مرتب و قابل فهم برای هر مناظره کنندهای لازم است، ولی این همه او را یاریگر در میدان رقابتها نخواهد بود. داشتن برنامه نیز مهم است. اما میدان مناظره جایی برای اقناع افکار عمومی و مردمی که عدم مشارکت را انتخاب کردهاند نیست، این افراد بیش از هر موضوع و مسئلهای کنش ایجابی را مدنظر قرار میدهند، روشی که هر کدام از کاندیدای میبایست صرفا به سوالات مطرح شده جواب بدهد و به سایر بحثها ورود پیدا نکند؛ در صورتی که بخش گستردهای از زمان برگزاری مناظرات در هر نقطهای از دنیای امروز به روشهای سلبی و نفی رقیب متمرکز میشود.
مناظره را به بحث و گفتگو، مجادله، جدل، مباحثه و مجادله معنا کردهاند. وجه مشترک هر کدام از عبارتها نمایانگر ستیزهجویی با رقیب است. در واقع مناظره کنندگان بیش از آنکه به سوالات مطرح شده پاسخ بدهند، بخشی از فرصت آنان صرف پاسخ دادن به حملات، نقدها و انکارهای رقیبان میشود. اینکه در مناظره برگزار شده بخش زیادی از سخنان کاندیدای ریاست جمهوری به پاسخ دادن به رقیب و رقیبان احتمالی گذشته به ذات روشهای مناظره ارتباط مستقیم پیدا میکند. در مناظره قرار نانوشتهای وجود دارد که رقبا وزن خود را در مقابل سایرین به مخاطبان نشان دهند و به ناظران بقبولانند که آنان از فن بیان، توانایی، اقناع، ستیز و استقامت در گفتار خود برخوردار هستند. بنابراین شخصیتهای حاضر در کارزار انتخابات بیش از آنکه در فضای مناظره به دنبال ارایه برنامه و طرحهای مکتوب باشند، به دنبال به حاشیه راندن رقیب هستند. اینکه در مناظره برگزار شده با ادبیات و عبارتهای به نسبت رادیکال و تهاجمی کاندیدای نسبت به دیگری روبرو بودیم، به انتخاب همین شیوهها از سوی مناظره کنندگان ارتباط پیدا میکند.
اینکه شمارگان قابل توجهی از شهروندان و حتی کنشگران اجتماعی پس از دیدن مناظرهها به دلیل ادبیات استفاده شده توسط کاندیدا به وجد و شور در میآیند، بیش از آنکه به گفتارهای استفاده شده توسط کاندیدا ارتباط مستقیم و بدون واسطه داشته باشد، به فرهنگ سیاسی و حاکم بر فضای رسانهای کشور و ادبیات گفتاری مدیران مرتبط است. معمولا در میان نشریات کشور با یادداشتها، مصاحبه، گفتگو و گزارشهایی طرف هستیم که بخش زیادی از آن توسط نویسنده و گوینده مطلب بیان نشده و یا در هالهای از ابهام ارایه گردیده است، در واقع مخاطب پس از خواندن یک مصاحبه نسبتا بلند که گوینده آن یکی از شخصیت سیاسی و یا مدیران سابق و اسبق است با تصویری پرابهام و غیر شفاف روبرو میشود. همین فرهنگ ابهام گویی و تعارفگونه و نگفتن برخی از رویدادهای سیاسی که در زمان گذشته رخ داده است، سطح توقع مخاطبان را در طول زمان پایین میآورد. اینکه بیان خاطرات شفاهی، تهیه و پخش مستند چهرههای دینی و سیاسی و خاطرات دیگران درباره شخصیتهای اهل قدرت از کشش خاصی برای مخاطبان برخوردار نیست به همین فرهنگ سیاسی جاری و ساری ارتباط پیدا میکند. فرهنگی که نگفتن، مخفی نگاه داشتن، کم گویی و در ابهام سخن گفتن را به هر امری ترجیح میدهد.
اما در فضای برگزاری مناظرات وضعیت به ترتیبی دیگر رقم میخورد، مخاطبانی که تا چند روز قبلتر با مدیرانی روبرو بودند که در صفحه تلویزیون و با هماهنگی کامل تهیه کننده برنامه، خبرنگار و سردبیر خبر ظاهر میشدند و با ادبیاتی بسیار نرم و سراسر امیدوار کننده درباره مشکلات گذشته و امروز کشور در حوزههای مختلف سخن میگفتند، این بار در قامت رقیبان سیاسی حاضر میشوند، کسانی که قرار است وزن سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را در مقابل دیگران اثبات کنند. بنابراین رویکرد آنان با گذشته تغییر بسیار میکند. ادبیاتشان تندتر میشود، بدون تعارف سخن میگویند، در پی اثبات دوباره و چندباره خود هستند و از تهاجم به حریف تردیدی ندارند. در اینجا نقش سوالات در حاشیه قرار میگیرد و هر فردی تلاش میکند به حملههای رقیب پاسخهای کوبندهتر بدهد، چرا که مهمترین بحث آنان فراهم آوردن شرایطی برای کسب و رسیدن به صندلی قدرت قوه مجریه است. در واقع ما با تغییر رویکرد در بازه زمانی نسبتا کوتاهی از سوی کاندیدای ریاست جمهوری روبرو هستیم. از رویکرد بسته، تعارفگونه، نگفتن، رازداری کردن به شفافتر و بیپیرایه سخن گفتن و این همه مخاطب ایرانی را دچار هیجان و بعضا حیرت میکند.
مناظرههای تلویزیونی میان کاندیدای ریاست جمهوری دوره سیزدهم بحثهای مختلفی در شبکههای اجتماعی و رسانهها شکل گرفت و هر کدام از ناظران براساس زاویه نگرش خود محتوی و شکل مناظرهها را بررسی کردهاند.
نحوه مواجهه کاربران در شبکههای اجتماعی و شهروندان را میتوان به این صورت جمعبندی کرد. شماری از کاربران شبکههای اجتماعی مانند اشخاص و شرکتهای تبلیغاتچی پس از پاسخ کاندیدا به سوالات مطرح شده از سوی مجری برنامه با نشر توییت و ارسال متن در گروههای مختلف به دنبال رساندن پیام کاندیدای مطبوع خویش به دیگران بودند. برخی نیز به انتقاد از کاندیدا همت گماردند و سقف مدیریت کلان کشور را با توجه به موضعگیریهای کاندیدای ریاست جمهوری نسبت به دورههای سابق کوتاه ترسیم کردند. همچنین عدهای کاندیدای حاضر در صحنه رقابتها را ناتوان از ارایه برنامه و طرحهای قابل اجرا دانستند و مهمتر آنکه ادبیات به کار گرفته از سوی آنان را برای اقناع شهروندان و تشویق آنان به مشارکت در انتخابات را بسیار ضعیف ارزیابی کردند.
به نظر میرسد برخی میدان مناظره را به صحنه ارایه برنامه، داشتن طرحهای بنیادین و بیان سخنان بسیار دقیق و تحلیلی فهم میکنند. صحنهای که رقیبان با اسلحه برنامه وارد میدان میشوند و با تکیه بر نظرات کارشناسان و اهل فن به ارایه برنامه اقدام میکنند؛ در صورتی که این همه برای حضور در یک برنامه مناظراتی لازم ولی کافی نیست. استفاده از ادبیات مرتب و قابل فهم برای هر مناظره کنندهای لازم است، ولی این همه او را یاریگر در میدان رقابتها نخواهد بود. داشتن برنامه نیز مهم است. اما میدان مناظره جایی برای اقناع افکار عمومی و مردمی که عدم مشارکت را انتخاب کردهاند نیست، این افراد بیش از هر موضوع و مسئلهای کنش ایجابی را مدنظر قرار میدهند، روشی که هر کدام از کاندیدای میبایست صرفا به سوالات مطرح شده جواب بدهد و به سایر بحثها ورود پیدا نکند؛ در صورتی که بخش گستردهای از زمان برگزاری مناظرات در هر نقطهای از دنیای امروز به روشهای سلبی و نفی رقیب متمرکز میشود.
مناظره را به بحث و گفتگو، مجادله، جدل، مباحثه و مجادله معنا کردهاند. وجه مشترک هر کدام از عبارتها نمایانگر ستیزهجویی با رقیب است. در واقع مناظره کنندگان بیش از آنکه به سوالات مطرح شده پاسخ بدهند، بخشی از فرصت آنان صرف پاسخ دادن به حملات، نقدها و انکارهای رقیبان میشود. اینکه در مناظره برگزار شده بخش زیادی از سخنان کاندیدای ریاست جمهوری به پاسخ دادن به رقیب و رقیبان احتمالی گذشته به ذات روشهای مناظره ارتباط مستقیم پیدا میکند. در مناظره قرار نانوشتهای وجود دارد که رقبا وزن خود را در مقابل سایرین به مخاطبان نشان دهند و به ناظران بقبولانند که آنان از فن بیان، توانایی، اقناع، ستیز و استقامت در گفتار خود برخوردار هستند. بنابراین شخصیتهای حاضر در کارزار انتخابات بیش از آنکه در فضای مناظره به دنبال ارایه برنامه و طرحهای مکتوب باشند، به دنبال به حاشیه راندن رقیب هستند. اینکه در مناظره برگزار شده با ادبیات و عبارتهای به نسبت رادیکال و تهاجمی کاندیدای نسبت به دیگری روبرو بودیم، به انتخاب همین شیوهها از سوی مناظره کنندگان ارتباط پیدا میکند.
اینکه شمارگان قابل توجهی از شهروندان و حتی کنشگران اجتماعی پس از دیدن مناظرهها به دلیل ادبیات استفاده شده توسط کاندیدا به وجد و شور در میآیند، بیش از آنکه به گفتارهای استفاده شده توسط کاندیدا ارتباط مستقیم و بدون واسطه داشته باشد، به فرهنگ سیاسی و حاکم بر فضای رسانهای کشور و ادبیات گفتاری مدیران مرتبط است. معمولا در میان نشریات کشور با یادداشتها، مصاحبه، گفتگو و گزارشهایی طرف هستیم که بخش زیادی از آن توسط نویسنده و گوینده مطلب بیان نشده و یا در هالهای از ابهام ارایه گردیده است، در واقع مخاطب پس از خواندن یک مصاحبه نسبتا بلند که گوینده آن یکی از شخصیت سیاسی و یا مدیران سابق و اسبق است با تصویری پرابهام و غیر شفاف روبرو میشود. همین فرهنگ ابهام گویی و تعارفگونه و نگفتن برخی از رویدادهای سیاسی که در زمان گذشته رخ داده است، سطح توقع مخاطبان را در طول زمان پایین میآورد. اینکه بیان خاطرات شفاهی، تهیه و پخش مستند چهرههای دینی و سیاسی و خاطرات دیگران درباره شخصیتهای اهل قدرت از کشش خاصی برای مخاطبان برخوردار نیست به همین فرهنگ سیاسی جاری و ساری ارتباط پیدا میکند. فرهنگی که نگفتن، مخفی نگاه داشتن، کم گویی و در ابهام سخن گفتن را به هر امری ترجیح میدهد.
اما در فضای برگزاری مناظرات وضعیت به ترتیبی دیگر رقم میخورد، مخاطبانی که تا چند روز قبلتر با مدیرانی روبرو بودند که در صفحه تلویزیون و با هماهنگی کامل تهیه کننده برنامه، خبرنگار و سردبیر خبر ظاهر میشدند و با ادبیاتی بسیار نرم و سراسر امیدوار کننده درباره مشکلات گذشته و امروز کشور در حوزههای مختلف سخن میگفتند، این بار در قامت رقیبان سیاسی حاضر میشوند، کسانی که قرار است وزن سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را در مقابل دیگران اثبات کنند. بنابراین رویکرد آنان با گذشته تغییر بسیار میکند. ادبیاتشان تندتر میشود، بدون تعارف سخن میگویند، در پی اثبات دوباره و چندباره خود هستند و از تهاجم به حریف تردیدی ندارند. در اینجا نقش سوالات در حاشیه قرار میگیرد و هر فردی تلاش میکند به حملههای رقیب پاسخهای کوبندهتر بدهد، چرا که مهمترین بحث آنان فراهم آوردن شرایطی برای کسب و رسیدن به صندلی قدرت قوه مجریه است. در واقع ما با تغییر رویکرد در بازه زمانی نسبتا کوتاهی از سوی کاندیدای ریاست جمهوری روبرو هستیم. از رویکرد بسته، تعارفگونه، نگفتن، رازداری کردن به شفافتر و بیپیرایه سخن گفتن و این همه مخاطب ایرانی را دچار هیجان و بعضا حیرت میکند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰