چرایی شعارهای عجیب توسط کاندیداها
رضا صادقیان در زمان تبلیغات و جدیتر شدن مباحث مطرح شده از سوی چهرههای حاضر در رقابتها، شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری تا این لحظه بسیار حاشیهساز شده است. طرح برخی شعارها در زمان تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا بسیار عادی به نظر میرسد. اینکه برخی از نامزدها مجلس با […]
رضا صادقیان
در زمان تبلیغات و جدیتر شدن مباحث مطرح شده از سوی چهرههای حاضر در رقابتها، شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری تا این لحظه بسیار حاشیهساز شده است.
طرح برخی شعارها در زمان تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا بسیار عادی به نظر میرسد. اینکه برخی از نامزدها مجلس با وظایف و حوزه اختیارات خود به درستی آشنا نیستند چندان جای تعجب ندارد، به طور مثال: یکی میگوید در اولین فرصت رییس جمهور را استیضاح میکنم، دیگری از ایجاد ۱۰۰ هزار شغل میگوید، یکی میخواهد با سادهترین روشها ازدواج و زندگی جوانان را سامان بدهد و… در دوره تبلیغات کاندیدای شوراهای شهر هم با چنین معضلی روبرو بوده و هستیم. نامزدهایی که دقیقا نمیدانند قرار است در شوراهای شهر و روستا چه اقداماتی را انجام بدهند به یکباره و بدون در نظر داشتن میزان بودجه شهرداریها شعار آسفالت تمام خیابانها، نصب چراغ و روشنایی بیشتر در معابر، ازدواج جواهان و ایجاد شغل را به رای دهندگان وعده میدهند و… این همه را میتوان چشمپوشی کرد؛ چرا که بعضا برخی از چهرههایی که با شعار استقلال از جریانهای سیاسی، نفی احزاب و به صورت شخصی در انتخابات حاضر میشوند، لاجرم رییس ستاد را یکی از آشنایان دور و نزدیک انتخاب میکنند و برای ارایه طرح و برنامه و انتخاب شعار انتخابات از دوستان، فامیل و فرزندان مشورت میگیرند، اما این همه در انتخابات ریاست جمهوری با حاشیههایی همراه خواهد بود.
بسیاری از اقتصاددانان و کسانی که دستی بر قلم دارند و وضعیت اقتصادی کشور را به صورت نسبی میشناسند، همچنین استادان دانشگاه و کارشناسان حوزه بورس، کسب و کار و مسائل مالی و اقتصادی از نشدن و تحقق نیافتن برنامههای ارایه شده توسط برخی از کاندیدای ریاست جمهوری یادداشت نوشتهاند. پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی، افزایش ارزش پول کشورمان در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایجاد یک میلیون شغل در سال، رساندن کشور به وضعیت توسعه متوازن، درست کردن بورس در کمتر از سه روز، بیمه کردن داراییهای مردم در بازار سرمایه، ساخت ۴ میلیون مسکن در مدت ۴ سال و… به راستی منابع مالی این همه وعده کجاست؟ آیا در کشورمان منابع خاصی وجود داشته و دارد که نامزدها از آن آگاه هستند و سایرین خبر نداشته و ندارند؟ آیا تجربه طرح مسکن مهر و باقی ماندن صدها هزار واحد مسکونی نیمه تمام و ادامه ساخت و ساز آن با نازلترین کیفیت کفایت نمیکرد که حال قرار است ۴ میلیون مسکن و در مدت چهار سال ساخته شود؟ مهمتر آنکه؛ اگر این همه قابل تحقق بوده چرا تا کنون اجرایی نشده است؟ کلیت اینگونه مباحث را نمیتوان با دادن پاسخهایی از قبیل؛ دولتها قبل نمیخواستند، عرضه پیادهسازی اینگونه طرحها را نداشتند، علاقه به کار نبود و… به پایان رساند.
به نظر میرسد بسیاری از این شعارها بیش از آنکه واقعیتهای موجود، منابع مالی کشور و ارتباطات بینالمللی و جذب سرمایهگذاری خارجی را در راستای توسعه در بخشهای مختلف کشور را در نظر داشته باشد، فکرهایی است که روی کاغذ و با رسم شکل قابل تحقق است. چه بسیار طرحها و برنامههایی که در زمینه دادن زمین و مسکن و وامهای بانکی نوشته شده و در نهایت پس از مدتی که اجرایی شدهاند، متوقف شدند. به عنوان مثال؛ طرح مسکن مهر برای خانهدار کردن اقشار کم درآمد بسیار جذاب و پرکشش بود، اما با اجرایی شدن همین طرح مشخص شدن به سادگی نمیتوان در حاشیه شهرها انشعاب گاز، برق، آب و امکانات حمل و نقل عمومی را به این نقاط متصل ساخت.
طرح شعاری که برآمده از ذهنیت و علایق اشخاص و حتی تیمهای تبلیغاتی با رویکرد هوا کردن فیل خبری ساخته شده باشد، شاید برای مدتی بسیار جذاب و پرهیاهو ظاهر شود، اما تردیدی نیست که در فاصلهای کوتاه با دیوار سخت واقعیتها برخورد خواهد کرد.
در زمان تبلیغات و جدیتر شدن مباحث مطرح شده از سوی چهرههای حاضر در رقابتها، شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری تا این لحظه بسیار حاشیهساز شده است.
طرح برخی شعارها در زمان تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا بسیار عادی به نظر میرسد. اینکه برخی از نامزدها مجلس با وظایف و حوزه اختیارات خود به درستی آشنا نیستند چندان جای تعجب ندارد، به طور مثال: یکی میگوید در اولین فرصت رییس جمهور را استیضاح میکنم، دیگری از ایجاد ۱۰۰ هزار شغل میگوید، یکی میخواهد با سادهترین روشها ازدواج و زندگی جوانان را سامان بدهد و… در دوره تبلیغات کاندیدای شوراهای شهر هم با چنین معضلی روبرو بوده و هستیم. نامزدهایی که دقیقا نمیدانند قرار است در شوراهای شهر و روستا چه اقداماتی را انجام بدهند به یکباره و بدون در نظر داشتن میزان بودجه شهرداریها شعار آسفالت تمام خیابانها، نصب چراغ و روشنایی بیشتر در معابر، ازدواج جواهان و ایجاد شغل را به رای دهندگان وعده میدهند و… این همه را میتوان چشمپوشی کرد؛ چرا که بعضا برخی از چهرههایی که با شعار استقلال از جریانهای سیاسی، نفی احزاب و به صورت شخصی در انتخابات حاضر میشوند، لاجرم رییس ستاد را یکی از آشنایان دور و نزدیک انتخاب میکنند و برای ارایه طرح و برنامه و انتخاب شعار انتخابات از دوستان، فامیل و فرزندان مشورت میگیرند، اما این همه در انتخابات ریاست جمهوری با حاشیههایی همراه خواهد بود.
بسیاری از اقتصاددانان و کسانی که دستی بر قلم دارند و وضعیت اقتصادی کشور را به صورت نسبی میشناسند، همچنین استادان دانشگاه و کارشناسان حوزه بورس، کسب و کار و مسائل مالی و اقتصادی از نشدن و تحقق نیافتن برنامههای ارایه شده توسط برخی از کاندیدای ریاست جمهوری یادداشت نوشتهاند. پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی، افزایش ارزش پول کشورمان در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایجاد یک میلیون شغل در سال، رساندن کشور به وضعیت توسعه متوازن، درست کردن بورس در کمتر از سه روز، بیمه کردن داراییهای مردم در بازار سرمایه، ساخت ۴ میلیون مسکن در مدت ۴ سال و… به راستی منابع مالی این همه وعده کجاست؟ آیا در کشورمان منابع خاصی وجود داشته و دارد که نامزدها از آن آگاه هستند و سایرین خبر نداشته و ندارند؟ آیا تجربه طرح مسکن مهر و باقی ماندن صدها هزار واحد مسکونی نیمه تمام و ادامه ساخت و ساز آن با نازلترین کیفیت کفایت نمیکرد که حال قرار است ۴ میلیون مسکن و در مدت چهار سال ساخته شود؟ مهمتر آنکه؛ اگر این همه قابل تحقق بوده چرا تا کنون اجرایی نشده است؟ کلیت اینگونه مباحث را نمیتوان با دادن پاسخهایی از قبیل؛ دولتها قبل نمیخواستند، عرضه پیادهسازی اینگونه طرحها را نداشتند، علاقه به کار نبود و… به پایان رساند.
به نظر میرسد بسیاری از این شعارها بیش از آنکه واقعیتهای موجود، منابع مالی کشور و ارتباطات بینالمللی و جذب سرمایهگذاری خارجی را در راستای توسعه در بخشهای مختلف کشور را در نظر داشته باشد، فکرهایی است که روی کاغذ و با رسم شکل قابل تحقق است. چه بسیار طرحها و برنامههایی که در زمینه دادن زمین و مسکن و وامهای بانکی نوشته شده و در نهایت پس از مدتی که اجرایی شدهاند، متوقف شدند. به عنوان مثال؛ طرح مسکن مهر برای خانهدار کردن اقشار کم درآمد بسیار جذاب و پرکشش بود، اما با اجرایی شدن همین طرح مشخص شدن به سادگی نمیتوان در حاشیه شهرها انشعاب گاز، برق، آب و امکانات حمل و نقل عمومی را به این نقاط متصل ساخت.
طرح شعاری که برآمده از ذهنیت و علایق اشخاص و حتی تیمهای تبلیغاتی با رویکرد هوا کردن فیل خبری ساخته شده باشد، شاید برای مدتی بسیار جذاب و پرهیاهو ظاهر شود، اما تردیدی نیست که در فاصلهای کوتاه با دیوار سخت واقعیتها برخورد خواهد کرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰