کاهش اثر نهادهای انتخابی در برابر غیر انتخابی
گروه سیاسی: یکی از اعضای حزب اتحاد ملت بر این باور است که به دلیل تداوم رویکرد حذفی و تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم مخصوصا از انتخابات ۸۸ به بعد و قدرت بیشتر نهادهای انتصابی در برابر نهادهای انتخابی، دیگر اصلاح طلبان قادر نیستند حتی با رویکردهای سلبی و تمرکز بر رای اعتراضی، بدنه […]
گروه سیاسی: یکی از اعضای حزب اتحاد ملت بر این باور است که به دلیل تداوم رویکرد حذفی و تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم مخصوصا از انتخابات ۸۸ به بعد و قدرت بیشتر نهادهای انتصابی در برابر نهادهای انتخابی، دیگر اصلاح طلبان قادر نیستند حتی با رویکردهای سلبی و تمرکز بر رای اعتراضی، بدنه اجتماعی خود را با کاندیداهای حداقلی و خروجی شورای نگهبان همراه سازند.
آذر منصوری گفت: وقایع و رخدادها را باید در ظرف زمانی و محیطی خودش تحلیل و ارزیابی کرد. به همین دلیل انتخابات ۱۴۰۰ با همه انتخاباتی که در دوره های گذشته تجربه کردیم متفاوت بود. آنچه از ۸۴ و ۸۸ تاکنون پشت سر گذاشته ایم برای ما درس آموزی هایی به دنبال داشته است. حداقل درس انتخابات ۸۴ این بود که اصلاح طلبان تلاش کنند در انتخابات به تشکیلات و نامزد واحد برسندچرا که تفرق یکی از دلایل شکست اصلاح طلبان در ۸۴ بود. اما همان طور که گفتم اقتضائات امروز، به رغم داشتن تشکیلات جبهه ای، نتوانست نتیجه ای برای کنش ورزی اصلاح طلبان با تکیه بر صندوق رای را به دنبال داشته باشد. دلیل آن به نوع عملکرد شورای نگهبان بر می گردد.اصلاحات انتخابات محور و صندوق محور تا یک نقطه برای اصلاح طلبان می تواند دستاورد داشته باشد، آن هم نقطه ای است که حضور و مشارکت اصلاح طلبان برغم برخوردهای حذفی شورای نگهبان بتواند آن قدر به انتخابات معنا و مفهوم بدهد که بدنه اجتماعی اصلاحات باور کنند از این مسیر می توانند در تعیین سرنوشت خود و کشورشان موثر باشند.
اما به دلیل تداوم رویکرد حذفی و تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم مخصوصا از انتخابات ۸۸ به بعد و قدرت بیشتر نهادهای انتصابی در برابر نهادهای انتخابی، دیگر اصلاح طلبان قادر نیستند حتی با رویکردهای سلبی و تمرکز بر رای اعتراضی، بدنه اجتماعی خود را با کاندیداهای حداقلی و خروجی شورای نگهبان همراه سازند.به هر قیمتی می خواهند در قدرت حضور داشته باشند به آن توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند که در مواضع خود کوچکترین نقدی به برخوردهای حذفی شورای نگهبان داشته باشند. تفاوت عمده انتخابات ۸۴ با ۱۴۰۰ تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم و کاهش اثر بخشی نهادهای انتخابی در برابر نهادهای غیر انتخابی است که در یک فرآیند طولانی مدت باعث شده، صندوق رای و نهاد انتخابات در نگاه اکثریت جامعه اعتبار و مفهوم خود را از دست بدهد.
وی افزود:فضای امروز ایران با سال ۸۴ و ۸۸ تفاوت بسیاری کرده است. نتیجه این انتخابات و بخصوص میزان آراء باطله نشان می دهد که این جامعه دیگر آن نگاه سابق را به شخصیت ها ندارد.
در واقع این جامعه دیگر با سوت سیاستمداران به خط نمی شوند. او می خواهد مسئول انتخاب خوب و بدش خودش باشد و این به نظرم نشانه بلوغ است. این می تواند یک نقطه عطف باشد هم برای حاکمیت هم برای شخصیت ها هم برای انتخابات و هم احزاب و گروههای سیاسی. این انتخابات و نتیجه آراء پیام های متعددی داشت. امیدوارم این پیام ها از جانب گروههای فوق شنیده شود.
این تمرکز و اصرار برای حضور در قدرت به هر قیمتی با تکیه بر حداقل ها باعث شده اصلاح طلبان اعتماد جامعه را از دست بدهند. دلایلش را قبلا گفتم؛ نهادهای بر آمده از انتخابات حداقلی نمی توانند برای اصلاح طلبان آورده ای داشته باشند. اصلاح طلبان قبل از ورود به هر کارزار انتخاباتی باید تکلیف خود را با دولت پنهان و نظارت استصوابی روشن کنند.اگر اصلاح طلبان بتوانند نماینده شایسته ای برای گروههای اجتماعی باشند، می توانند در هر بزنگاهی همراهی این بدنه ناراضی را با خود داشته باشند. این هم میسر نیست که اصلاح طلبان به معنای واقعی بتوانند در شکل گیری جامعه قدرتمند ایفای نقش کنند. جامعه قدرتمند الزاما جامعه ای نیست که با سوت اصلاح طلبان به صف شود. این جامعه فرمانبر نیست. جامعه قدرتمند جامعه ای است که قدرت و مسئولیت خود را توامان بپذیرد. لازمه این کار این است که حضور در قدرت نیز در تلازم با جامعه ای با این مختصات باشد.
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد:حاکمیت در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد روزنه های حداقلی را هم برای حضور اصلاح طلبان در قدرت بسته است. در واقع پذیرش اصلاح طلبان در مناسبات قدرت تا حدی پذیرفته است که نتوانند منشا اثر باشند. به نظر من اصلاح طلبان بدون توجه به اینکه در حاکمیت پذیرفته می شوند یا نه، باید پایگاه قدرت خود را که در درجه اول شکل گیری جامعه قدرتمند است، ایجاد کنند. در واقع بدون فشار از پایین چانه زنی در بالا، ره به جایی نخواهد برد. این ایده باید تبدیل به برنامه شود. تا اطلاع ثانوی به نظرم هر تلاشی از جانب اصلاح طلبان برای حضور در قدرت، هم از طرف حاکمیت پس زده می شود و هم جامعه با آن همراهی نخواهد کرد. در دلایل شکل گیری چنین وضعیتی می توان مفصل بحث کرد.اصرار بر حضور در قدرت به هر قیمتی عملا باعث شده اصلاح طلبان در هر دو سطح مناسبات قدرت و هم در همراهی جامعه توفیقی به همراه نداشته باشند. اصلاح طلبان باید دندان لق حضور در قدرت به هر قیمتی را از ریشه در آورد. اشتباهی که از جمعی از اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سر زد و با نه بزرگی از طرف جامعه همراه شد.
آذر منصوری گفت: وقایع و رخدادها را باید در ظرف زمانی و محیطی خودش تحلیل و ارزیابی کرد. به همین دلیل انتخابات ۱۴۰۰ با همه انتخاباتی که در دوره های گذشته تجربه کردیم متفاوت بود. آنچه از ۸۴ و ۸۸ تاکنون پشت سر گذاشته ایم برای ما درس آموزی هایی به دنبال داشته است. حداقل درس انتخابات ۸۴ این بود که اصلاح طلبان تلاش کنند در انتخابات به تشکیلات و نامزد واحد برسندچرا که تفرق یکی از دلایل شکست اصلاح طلبان در ۸۴ بود. اما همان طور که گفتم اقتضائات امروز، به رغم داشتن تشکیلات جبهه ای، نتوانست نتیجه ای برای کنش ورزی اصلاح طلبان با تکیه بر صندوق رای را به دنبال داشته باشد. دلیل آن به نوع عملکرد شورای نگهبان بر می گردد.اصلاحات انتخابات محور و صندوق محور تا یک نقطه برای اصلاح طلبان می تواند دستاورد داشته باشد، آن هم نقطه ای است که حضور و مشارکت اصلاح طلبان برغم برخوردهای حذفی شورای نگهبان بتواند آن قدر به انتخابات معنا و مفهوم بدهد که بدنه اجتماعی اصلاحات باور کنند از این مسیر می توانند در تعیین سرنوشت خود و کشورشان موثر باشند.
اما به دلیل تداوم رویکرد حذفی و تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم مخصوصا از انتخابات ۸۸ به بعد و قدرت بیشتر نهادهای انتصابی در برابر نهادهای انتخابی، دیگر اصلاح طلبان قادر نیستند حتی با رویکردهای سلبی و تمرکز بر رای اعتراضی، بدنه اجتماعی خود را با کاندیداهای حداقلی و خروجی شورای نگهبان همراه سازند.به هر قیمتی می خواهند در قدرت حضور داشته باشند به آن توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند که در مواضع خود کوچکترین نقدی به برخوردهای حذفی شورای نگهبان داشته باشند. تفاوت عمده انتخابات ۸۴ با ۱۴۰۰ تنگ تر شدن دایره انتخاب مردم و کاهش اثر بخشی نهادهای انتخابی در برابر نهادهای غیر انتخابی است که در یک فرآیند طولانی مدت باعث شده، صندوق رای و نهاد انتخابات در نگاه اکثریت جامعه اعتبار و مفهوم خود را از دست بدهد.
وی افزود:فضای امروز ایران با سال ۸۴ و ۸۸ تفاوت بسیاری کرده است. نتیجه این انتخابات و بخصوص میزان آراء باطله نشان می دهد که این جامعه دیگر آن نگاه سابق را به شخصیت ها ندارد.
در واقع این جامعه دیگر با سوت سیاستمداران به خط نمی شوند. او می خواهد مسئول انتخاب خوب و بدش خودش باشد و این به نظرم نشانه بلوغ است. این می تواند یک نقطه عطف باشد هم برای حاکمیت هم برای شخصیت ها هم برای انتخابات و هم احزاب و گروههای سیاسی. این انتخابات و نتیجه آراء پیام های متعددی داشت. امیدوارم این پیام ها از جانب گروههای فوق شنیده شود.
این تمرکز و اصرار برای حضور در قدرت به هر قیمتی با تکیه بر حداقل ها باعث شده اصلاح طلبان اعتماد جامعه را از دست بدهند. دلایلش را قبلا گفتم؛ نهادهای بر آمده از انتخابات حداقلی نمی توانند برای اصلاح طلبان آورده ای داشته باشند. اصلاح طلبان قبل از ورود به هر کارزار انتخاباتی باید تکلیف خود را با دولت پنهان و نظارت استصوابی روشن کنند.اگر اصلاح طلبان بتوانند نماینده شایسته ای برای گروههای اجتماعی باشند، می توانند در هر بزنگاهی همراهی این بدنه ناراضی را با خود داشته باشند. این هم میسر نیست که اصلاح طلبان به معنای واقعی بتوانند در شکل گیری جامعه قدرتمند ایفای نقش کنند. جامعه قدرتمند الزاما جامعه ای نیست که با سوت اصلاح طلبان به صف شود. این جامعه فرمانبر نیست. جامعه قدرتمند جامعه ای است که قدرت و مسئولیت خود را توامان بپذیرد. لازمه این کار این است که حضور در قدرت نیز در تلازم با جامعه ای با این مختصات باشد.
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد:حاکمیت در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ نشان داد روزنه های حداقلی را هم برای حضور اصلاح طلبان در قدرت بسته است. در واقع پذیرش اصلاح طلبان در مناسبات قدرت تا حدی پذیرفته است که نتوانند منشا اثر باشند. به نظر من اصلاح طلبان بدون توجه به اینکه در حاکمیت پذیرفته می شوند یا نه، باید پایگاه قدرت خود را که در درجه اول شکل گیری جامعه قدرتمند است، ایجاد کنند. در واقع بدون فشار از پایین چانه زنی در بالا، ره به جایی نخواهد برد. این ایده باید تبدیل به برنامه شود. تا اطلاع ثانوی به نظرم هر تلاشی از جانب اصلاح طلبان برای حضور در قدرت، هم از طرف حاکمیت پس زده می شود و هم جامعه با آن همراهی نخواهد کرد. در دلایل شکل گیری چنین وضعیتی می توان مفصل بحث کرد.اصرار بر حضور در قدرت به هر قیمتی عملا باعث شده اصلاح طلبان در هر دو سطح مناسبات قدرت و هم در همراهی جامعه توفیقی به همراه نداشته باشند. اصلاح طلبان باید دندان لق حضور در قدرت به هر قیمتی را از ریشه در آورد. اشتباهی که از جمعی از اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ سر زد و با نه بزرگی از طرف جامعه همراه شد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰