چشم طمع حمایت‌گران به کابینه سیزدهم

گروه سیاسی: ابراهیم رییسی که در انتخابات شرکت کرد، مشخص بود که اصولگرایان هرچه در توان دارند برای تکیه او بر کرسی پاستور به کار خواهند بست. محمدباقر قالیباف از گردونه انتخابات حذف شد و در عوض کرسی ریاست یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را تا پایان برای خود تضمین کرد. سعید جلیلی هم که […]

گروه سیاسی: ابراهیم رییسی که در انتخابات شرکت کرد، مشخص بود که اصولگرایان هرچه در توان دارند برای تکیه او بر کرسی پاستور به کار خواهند بست. محمدباقر قالیباف از گردونه انتخابات حذف شد و در عوض کرسی ریاست یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را تا پایان برای خود تضمین کرد. سعید جلیلی هم که آمده بود در میانه راه انصراف داد تا آرای رییسی کمتر از انتخابات سال نشود.

 به گزارش روزنامه اعتماد،‌ علیرضا زاکانی هم که اظهارات تند و تیزش علیه عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده با انتقادات تند و تیز برخی فعالان سیاسی و البته، استقبال اصولگرایان مواجه شده بود هم کنار رفت تا نامش به شکلی جدی‌تر برای یکی، دو پست دولت سیزدهم شنیده شود. همه اینها در کنار هم یعنی هم اصولگرایان می‌دانستند چرا هرچه در توان داشتند هم در عیان و هم در خفا برای تکیه رییسی بر پاستور به کار گرفتند و این یعنی افزایش احتمال حضور نمایندگان مجلس یازدهم در دولت. نمایندگانی که یک سال پیش و پس از انتخاباتی حداقلی و رد صلاحیتی حداکثری به بهارستان رسیدند ولی حالا چندان بی‌میل به کوچ به پاستور نیستند.

۱۶پست، ۱۵ نام
 

کوچ نمایندگان از انتخابی‌ترین قوه جمهوری اسلامی به دولت نه امری عجیب است و نه بی‌سابقه. تقریبا در هر دوره پارلمان هستند نمایندگانی که عطای پارلمانتاریستی را به پاستورنشینی می‌بخشند و از قانون‌گذاری به امور اجرایی سفر می‌کنند. اوج این اتفاق در دولت تحت مدیریت محمود احمدی‌نژاد رخ داد به‌ طوری که بسیاری از مسوولان دولت او، چهره‌هایی مجلسی بودند نه دولتی. حسن روحانی و دولت‌های تدبیر و امید اما کمتر تن به این مساله داد و حتی از مجلس دهم که همسویی غیرقابل انکاری با دولت داشت، کسی به کرسی‌های وزارت و معاونت نرسید.
دولت رییسی اما با توجه به پیگیری خط و مشی اصولگرایانه و البته همراهی‌های غیرقابل انکار نمایندگان با خود و بعضا تبدیل‌شان به تریبون‌هایی برای تبلیغ رییس در قامت یکی از کاندیداهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، اگر دولت احمدی‌نژاد را از حیث استفاده از نمایندگان تکرار نکند، قطعا شبیه دولت روحانی هم نخواهد شد و این یعنی شانس نمایندگان برای ورود به دولت در قامت وزیر یا معاون رییسش، کم نیست. این شانس اما به‌ طور مساوی بین همه آنها تقسیم نشده و براساس پیگیری‌های خبرنگار روزنامه اعتماد، نام ۱۵ تن از آنان بیش از سایر افراد در محافل سیاسی شنیده شده و با برخی از آنان نیز رایزنی‌های به نسبت جدی نیز صورت گرفته است.این ۱۵ نام برای ۱۶ کرسی در نظر گرفته شده‌اند به این معنا که نام برخی از آنان برای کرسی‌های مختلفی مطرح شده ولی هنوز هیچ چیز قطعی نیست هرچند که برخی از این افراد از حالا آماده کوچ از بهارستان به پاستور شده‌اند.
 

از «اطلاعات» تا «انرژی اتمی»؛ نام‌هایی با شانس اندک

دولت رییسی اگرچه رابطه‌ای حسنه را با نمایندگان خواهد داشت و این از نشست سرچشمه، در روزگار کاندیداتوری رییسی در انتخابات ریاست‌جمهوری و بیعت نمایندگان با او مشخص بود ولی این بدان معنا نیست که همه این ۱۵ نماینده برای ورود به دولت از بخت و اقبالی بالا برخوردارند. برخی از آنان در این مسیر رقبایی جدی و البته مخالفانی نیز دارند. سیدمحمود نبویان، نماینده فعلی تهران در مجلس یکی از همین افراد است.
 
برخی شنیده‌ها از وجود نام او در میان گزینه‌های مدنظر نهادهای بالادستی قدرت در ایران برای تکیه بر کرسی ریاست وزارت اطلاعات دولت سیزدهم حکایت دارد اما یافته‌های خبرنگار روزنامه اعتماد حاکی از آن است که او در این مسیر تنها نیست و ۲ چهره اسم و رسم‌دار دیگر، مصطفی پورمحمدی و علی محمدی سیرت نیز از دیگر مدعیان این کرسی به شمار می‌روند. ۲ چهره‌ای که اولی ارتباطات خوبی با شخص رییسی دارد و دومی نیز چهره‌ای مورد وثوق در بیت عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی به شمار می‌رود.احسان اردکانی، نماینده فعلی اردکان در مجلس نیز وضعیتی مشابه نبویان دارد. براساس شنیده‌ها، نام او در میان گزینه‌های مدنظر رییسی برای وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی قرار گرفته اما حساسیت این پست از یک طرف و وجود مدعیانی پروپاقرص از طرف دیگر سبب شده تا او عملا شانس قابل توجهی برای تکیه بر کرسی وزارت کار نداشته باشد مگر آنکه در سال اول دولت رییسی این وزارتخانه عریض و طویل به ۲ وزارتخانه کوچک‌تر برای تسهیل امور و اداره بهتر تفکیک شود.
مجتبی رضاخواه، نماینده تهران هم نامش برای تکیه بر کرسی ریاست وزارت علوم به میان آمده اما شانس زیادی در این مسیر ندارد و شاید در میان نام‌های مطرح شده در فوق، در کنار ارکانی، کمترین شانس را هم داشته باشد، چراکه برخی یافته‌ها حکایت از آن دارد که محمدمهدی طهرانچی، جدی‌ترین گزینه رییسی برای این مقام به شمار می‌رود. گزینه‌ای که میان طیف‌های مختلف اصولگرایان هم محبوبیت خاصی دارد و برخلاف رضاخواه، سابقه کاری پروپیمانی هم دارد.
در این میان برخی شنیده‌ها حاکی از وجود نام طهرانچی در میان گزینه‌های ریاست سازمان انرژی اتمی است اما احتمال حضور طهرانچی در وزارت علوم همچنان بیش از سازمان انرژی اتمی به شمار می‌رود مگر آنکه در نتیجه رایزنی‌های رییسی و طهرانچی، تغییراتی در این امر حاصل شود. براساس شنیده‌ها، فریدون عباسی، رییس کمیسیون انرژی و علیرضا زاکانی، نماینده تهران و رییس مرکز پژوهش‌های مجلس هم نام‌شان در میان گزینه‌های احتمالی سازمان انرژی اتمی قرار گرفته اما هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. زاکانی هرگز در این حوزه فعالیت نداشته و عباسی نیز آن‌چنان که باید و شاید چهره‌ای مقبول و محبوب در میان طیف‌های مختلف اصولگرایان به شمار نمی‌رود و همین مساله سبب شده تا شانس‌شان برای تکیه بر این کرسی کمتر از سایر گزینه‌ها باشد.
در میان این نام‌ها، حمیدرضا حاجی‌بابایی و محمدمهدی زاهدی را هم نباید از قلم انداخت. برخی از قرارگیری نام این ۲ فرد در میان گزینه‌های مدنظر رییسی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش خبر می‌دهند اما پیگیری‌های خبرنگار روزنامه اعتماد حاکی از آن است که نه از سوی این افراد و نه چهره‌های نزدیک به رییسی تمایلی برای حضور این ۲ فرد در کابینه دولت سیزدهم وجود ندارد مگر آنکه در ادامه مسیر تغییراتی در این روند ایجاد شود.
 

پدیده‌سازی در «اقتصاد»؟!

وزارت اقتصاد و دارایی نیز با گزینه‌هایی که همین حالا به عنوان نماینده در مجلس حضور دارند هم بیگانه نیست. شنیده‌ها حکایت از آن دارد که الیاس نادران، رییس کمیسیون تلفیق بودجه مجلس یازدهم و سید احسان خاندوزی، نایب‌رییس کمیسیون اقتصادی مجلس نام‌شان در میان گزینه‌های مدنظر رییسی برای وزارت اقتصاد دولت سیزدهم قرار گرفته است. هر ۲ این افراد چهره‌هایی مقبول میان اصولگرایان به شمار می‌روند اما آنچه سبب شده شانس‌شان برای تکیه بر کرسی وزارت کم باشد، وجود رقبایی چون فرهاد رهبر و علی طیب‌نیا است.
رهبر نامش در میان گزینه‌های احتمالی معاون اولی دولت رییسی هم قرار دارد و طیب‌نیا هم، حداقل براساس شنیده‌ها، چندان تمایلی به همکاری با دولت رییسی ندارد از این رو این ۲ نماینده مجلس به ویژه خاندوزی رایزنی‌های خود را متوقف نکرده و تلاش می‌کنند نظر رییسی برای حضور در دولت را جلب کنند. جالب آنکه خاندوزی نامش در میان گزینه‌های احتمالی تصدی کرسی ریاست سازمان برنامه و بودجه هم قرار دارد و همین مساله سبب شده تا حساسیت‌ها به روی او بیشتر از سایر نمایندگان شود.برخی شنیده‌ها از علاقه خاندوزی به حضور در دولت رییسی و خروج از پارلمان حکایت دارد از این رو این احتمال وجود دارد که او یکی از خروجی‌های بهارستان به شمار آید هر چند که انتخابش به عنوان نایب‌رییس کمیسیون اقتصادی برای سال دوم فعالیت این کمیسیون، می‌تواند نشانی باشد از منتفی شدن حضورش در پاستور.
 

پارلمانی‌ غیرنماینده با شانس اندک

کوچ از بهارستان به پاستور فقط و فقط مخصوص نمایندگان نیست. حسین امیرعبداللهیان، معاون فعلی محمدباقر قالیباف، رییس مجلس هم از جمله چهره‌هایی است که تلاش می‌کند به کرسی وزارت امور خارجه دولت رییسی دست پیدا کند اما بعید است شانس بالایی در این مسیر داشته باشد، چراکه علی باقری‌کنی و سیدعلی حسینی‌تاش در این مسیر هم دست بالاتر را دارند و هم رایزنی‌ها به شکل جدی با آنها برقرار است اما هیچ کدام اینها سبب نمی‌شود امیرعبداللهیان دست از آرزوی دیرینه خود برای تکیه بر کرسی ریاست دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بکشد.

 
خوش‌اقبال‌ها؛ از «علی» تا «احمد»!

نام نمایندگان در لیست گزینه‌های مدنظر رییسی اما همیشه در پایین جدول قرار ندارد. هستند چهره‌هایی چون علی نیکزاد، نایب‌رییس دوم مجلس که اگر خودشان بخواهند، به راحتی می‌توانند در دولت سید ابراهیم رییسی پستی قابل توجه را تصاحب کنند. نام نیکزاد هم برای معاون اولی مطرح شده بود و هم برای وزارت راه و شهرسازی اما باتوجه به اختلافات ایجاد شده میان او و رییسی و البته نهی عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی از حضور نمایندگان در دولت و ورودشان به اقدامات اجرایی و البته اختلافات ایجاد شده میان او و سید ابراهیم رییسی، بعید است نیکزاد نایب‌رییسی اول مجلس را رها کند.
امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی هم وضعیتی مشابه نیکزاد دارد. خداحافظی او با کرسی نایب‌رییسی مجلس احتمال حضورش در دولت را تقویت کرد و حتی نامش برای وزارتخانه‌های بهداشت و درمان، رفاه و حتی سازمان برنامه و بودجه هم مطرح شد ولی شنیده‌ها حاکی از آن است که به‌رغم رایزنی‌های جدی صورت گرفته با قاضی‌زاده هاشمی، او چندان مایل به حضور در دولت نیست ولی اگر تصمیمش عوض شود، انتخابش از میان وزارتخانه‌های بهداشت و تعاون خواهد بود. سید جواد ساداتی‌نژاد اما وضعیتی به کل متفاوت با نیکزاد و قاضی‌زاده هاشمی دارد. او هم‌اکنون رییس کمیسیون کشاورزی را برعهده دارد و از قرار معلوم نامش در میان گزینه‌های رییسی برای تصدی مسوولیت وزارت کشاورزی قرار گرفته و در این مسیر رایزنی‌هایی هم با او صورت گرفته و حتی تفاهم‌هایی نیز حاصل شده است. بیش از همه این افراد اما احمد امیرآبادی فراهانی، نماینده قم است که شانس ورود به دولت را دارد.
او در روزهای انتخابات، به ‌طور کلی مجلس و وظایف نمایندگی را رها کرده بود و در قامت حامی رییسی ایفای نقش می‌کرد. این نماینده مجلس برای معاون پارلمانی دولت سیزدهم دندان تیز کرده و جدی‌ترین گزینه تصدی این مقام نیز به شمار می‌رود. رییسی هم از حضور او در دولتش استقبال می‌کند ولی درنهایت آنچه می‌تواند معادلات امیرآبادی فراهانی و به‌طور کلی نمایندگان متقاضی پاستور را برهم زند، در وهله اول نهی رهبری است و در وهله دوم، مقاومت‌های درون پارلمانی و مخالفت‌ها با سهم‌خواهی از دولت رییسی. امیرآبادی فراهانی اما با این فضا بیگانه نیست و از قرار معلوم رایزنی‌هایش بی‌وقفه پابرجاست و جالب آنکه برخی شنیده‌ها از تمایل او به حضور در وزارت کشور حکایت دارد؛ تمایلی که بعید است با مخالفت رییسی مواجه شود. در همین راستا روز گذشته محمدرضا میرتاج‌الدینی، نماینده مجلس گفته بود که بحث حضور ۲ یا ۳ نفر از نمایندگان در دولت جدی است.
این ۲ نفر، ساداتی‌نژاد و امیرآبادی به شمار می‌روند ولی این به معنای ناامیدی نمایندگان نامبرده شده در فوق نیست. حالا حدود ۳۰ روز تا تحلیف و تنفیذ باقی مانده، ۳۰ روزی که می‌تواند سرنوشت نمایندگان را به کلی عوض کند و باید دید این سیب که روزانه صدها چرخ می‌خورد، در ادامه چه کسانی را راهی پاستور خواهد کرد.