نوشدارو پس از مرگ تالاب «هورالعظیم»

گروه جامعه: مرگ بر هرچه بخواهد سایه می‌اندازد؛ گاه بر زیست آدمی، گاه بر هر آنچه سهمی از حیات برده و گداری در آسمان و زمین و دشت و دمن. داغ مرگ، شرجی، تبدار، چون تیغ تیز خوری داغ که در آستانه تموز، بر زمین تفتیده خوزستان می‌تابد، سال‌هاست بر هور سایه انداخته است.این را […]

گروه جامعه: مرگ بر هرچه بخواهد سایه می‌اندازد؛ گاه بر زیست آدمی، گاه بر هر آنچه سهمی از حیات برده و گداری در آسمان و زمین و دشت و دمن. داغ مرگ، شرجی، تبدار، چون تیغ تیز خوری داغ که در آستانه تموز، بر زمین تفتیده خوزستان می‌تابد، سال‌هاست بر هور سایه انداخته است.این را ماهیان مهاجر جان‌داده، برهوت باقی‌مانده از هور، آتش‌های گرگرفته بوته‌های خشک، گاومیشان غوطه‌ور در گل و لای، خانه‌های ویران رُفَیه، سیمای آفتاب‌سوخته فرزندان ابوالبوه، راویه و رأی می‌گویند و خشکی نیسان و کم‌آبی کرخه به آن گواهی می‌دهد. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در خوزستان گواه مرگ مزمن شده‌ای هستند که سال‌هاست دم و بازدم هورالعظیم را به شماره انداخته‌اند.

مسئله فقط تالاب نیست
شیخ حسن برهانی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی هویزه است. او می‌گوید: آنچه باید دیده شود، گره خوردن معیشت آدم‌های زیادی با تالاب هورالعظیم و رود نیسان است. نه‌تنها تالاب که رودخانه هم دیگر نمی‌تواند نقش خودش را در اقتصاد منطقه ایفا کند. شیخ حسن ادامه می‌دهد: ۳شهر رفیع، هویزه و بستان و همه روستاهای اطرافشان را در ۲شهرستان دشت‌آزادگان و هویزه در نظر بگیرید؛ ۴۰هزار نفر جمعیت شهرستان هویزه، ۱۵هزار نفر جمعیت رفیع و روستاهایش و ۱۰هزار نفر جمعیت بستان و روستاهایش.

معیشت هر ۳شهر و روستاهایشان وابسته به تالاب و از آن مهم‌تر رود نیسان است؛ رودخانه‌ای که هیچ‌کس از خشکی آن حرفی به میان نمی‌آورد. آنچه شیخ حسن می‌گوید را یکی از ائمه جماعت اهواز نیز تأیید می‌کند. حجت‌الاسلام ستار سواعدی می‌گوید: حاشیه‌نشینان هور هویزه زندگی و درآمدشان از راه هور تامین می‌شود.
بیش از هزار صیاد از هور امرارمعاش می‌کنند یا بهتر بگوییم می‌کردند. همچنین علوفه و آب دام‌ها نیز از این منطقه تامین می‌شود. هور برای انتقال نفت تخلیه و خشک شد. نه فقط هور که کارون و کرخه نیز سرنوشت بهتری ندارند. بیش از ۵۰روستا اطراف هور هستند که اهالی‌شان عملا بیکار شده‌اند.

چه بر سر هور آمد؟
با امضای یک قرارداد نفتی میان ایران و چین، منطقه وسیعی از تالاب هورالعظیم به‌عنوان بزرگ‌ترین تالاب ایران و بین‌النهرین خشک شد. خشک شدن تالاب نه‌تنها صید هزار صیاد و بیش از ۵۰کارگاه حصیربافی و دامپروری ۵۰روستا را با مخاطره جدی مواجه کرد، بلکه این محدوده وسیع را به کانونی برای ایجاد گردوغبار تبدیل کرد. گرچه پیش از این و در آغاز دهه ۸۰با ساخت سد کرخه، بزرگ‌ترین سد خاکی خاورمیانه، پرداخت حقابه تالاب به‌عنوان موضوعی حقوقی در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت.

در سال۹۸ هم بازگشایی ناگهانی دریچه‌های سد منجر به سیلاب و آبگرفتگی مهیبی در شهر رفیع و حاشیه تالاب شد. طبق قانون حقابه سهم تالاب هورالعظیم در بخش ایرانی و از سد کرخه، ۱و ۶دهم تا یک و ۹دهم میلیارد مترمکعب است که باید از سوی وزارت نیرو تامین شود؛ رقمی که به‌نظر به‌دلیل خشکسالی و افت شدید سطح آب در سد کرخه از ابتدای بهار پرداخت نشده است.

سال۹۵ و پس از یک دوره خشکی تالاب، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست وقت کشور از احیای تالاب هورالعظیم خبر داد. یک سال بعد سازمان محیط‌زیست کشور اعلام کرد ۷۰درصد تالاب براساس تصاویر ماهواره‌ای احیا شده و فقط ۳۰درصد باقی مانده است؛ احیایی که براساس گفته کارشناسان و گزارش‌های شهروندان محلی با پساب مزارع نیشکر، شورآب‌ها و آب‌های مسموم و آلوده همراه بوده و ماهیان هور را آلوده کرده است.