قتل مادر برای جلوگیری از ازدواج مجدد

گروه حوادث: زمستان ۹۷ مأموران کلانتری روستای زنگی‌آباد کرمان در جریان ناپدید شدن زنی ۵۱ ساله قرار گرفتند. پسر و دختر این زن مدعی بودند که مادرشان آخرین بار برای انجام کاری خانه را ترک کرده و پس از آن ناپدید شده و دیگر کسی وی را ندیده است. از همان زمان تحقیقات برای پیدا […]

گروه حوادث: زمستان ۹۷ مأموران کلانتری روستای زنگی‌آباد کرمان در جریان ناپدید شدن زنی ۵۱ ساله قرار گرفتند. پسر و دختر این زن مدعی بودند که مادرشان آخرین بار برای انجام کاری خانه را ترک کرده و پس از آن ناپدید شده و دیگر کسی وی را ندیده است.

از همان زمان تحقیقات برای پیدا کردن ردی از این زن آغاز شد اما بررسی‌های پلیس در آن زمان به نتیجه‌ای نرسید. این درحالی بود که فرزندان وی مدعی بودند که مادرشان به‌خاطر اختلافاتی که داشته‌اند آنها را ترک کرده و زندگی جدیدی در پیش گرفته است.

به‌رغم ادعای فرزندان زن گمشده، برادر این زن به ماجرا مشکوک بود. او می‌دانست که خواهرش بدون این که وی را در جریان بگذارد خانه را ترک نمی‌کند و مطمئن بود که برای وی اتفاق شومی رخ داده است. او بارها از فرزندان خواهرش سراغ وی را گرفت اما آنها هر بار همان ادعای قبلی را تکرار می‌کردند و می‌گفتند که نمی‌دانند مادرشان کجا رفته است.

 

هر چه زمان می‌گذشت، برادر زن گمشده بیشتر مطمئن می‌شد که برای خواهرش اتفاق شومی رخ داده و فرزندان وی راز بزرگی در سینه دارند. او مدتی قبل به اطلاعاتی دست یافت که نشان می‌داد خواهرش قربانی جنایت شده و برای همین راهی اداره پلیس شد و گفت که احتمالا خواهرزاده‌هایش مادرشان را به قتل رسانده‌اند.
با سرنخ‌هایی که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، تحقیقات تخصصی برای کشف راز ناپدید شدن زن ۵۱ساله آغاز شد و مأموران با جمع‌بندی اطلاعات به‌دست آمده به این نتیجه رسیدند که پسر این زن از سرنوشت او خبر دارد و وی را با دستور قضایی دستگیر کردند. مرد جوان تحت بازجویی‌ بود تا این که درنهایت لب به اعتراف گشود و اسرار قتل مادرش را فاش کرد.

 

او گفت: مادرم قصد ازدواج مجدد داشت و من و خواهرم و دامادمان مخالف این موضوع بودیم. هر چقدر سعی کردیم مانعش شویم، اما او تصمیمش را گرفته بود. ما نمی‌خواستیم که پس از پدرمان، او با فرد دیگری ازدواج کند و برای همین تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم. زمستان سال ۹۷ بود و یک روز که با مادرم بر سر این مسئله مشاجره می‌کردیم، با ضربات چوب او را به قتل رساندیم و با تهیه گازوئیل جسدش را به آتش کشیدیم و تصمیم گرفتیم این راز را مخفی نگه‌ داریم اما دایی‌ام که از همان اوایل به ماجرا مشکوک بود، نزد پلیس رفت و راز ما را فاش کرد.

سرهنگ مهدی پورامینایی، فرمانده انتظامی شهرستان کرمان با بیان این خبر گفت: با اعترافات این فرد، خواهر و داماد وی دستگیر شدند و پس از اعتراف به همدستی با متهم در قتل زن ۵۱ ساله، پرونده آنها در اختیار مرجع قضایی قرارگرفت.