داریوش مهرجویی: کار من اقتباس نیست

گروه فرهنگی: داریوش مهرجویی کارگردان سینما ضمن اشاره به اینکه اقتباس با تصرف متفاوت است بیان کرد که در آثار سینمایی‌اش بیشتر تصرف کرده‌است نه اقتباس.داریوش مهرجویی در یک برنامه رادیویی گفت: در حال حاضر ۹۹ درصد فیلم‌هایی که در دنیا ساخته می‌شود بر اساس یک رمان، قصه و مواردی از این دست است. این […]

گروه فرهنگی: داریوش مهرجویی کارگردان سینما ضمن اشاره به اینکه اقتباس با تصرف متفاوت است بیان کرد که در آثار سینمایی‌اش بیشتر تصرف کرده‌است نه اقتباس.داریوش مهرجویی در یک برنامه رادیویی گفت: در حال حاضر ۹۹ درصد فیلم‌هایی که در دنیا ساخته می‌شود بر اساس یک رمان، قصه و مواردی از این دست است. این یک مساله عمومی است و یک چیز خاصی نیست، چرا که همه وقتی با من صحبت می‌کنند مدام می‌گویند که شما اقتباس کرده‌اید اما به این کار اقتباس نمی‌گویند و نام آن اقتباس نیست. اقتباس این است که ماجرا را مو به مو در تصویر تکرار کنی.

او در ادامه عنوان کرد: به این کار اپروپریشن می‌گویند؛ این یک اصطلاح جدید است که تمام بزرگان سینما از گدار گرفته تا فلینی، حتی برگمان، بونوئل، هیچکاک، جان فورد و … داستان را از یک جایی گرفته که کارگردان یا آن سناریو را نوشته و یا اینکه آن را درست کرده‌است. من هم یکی از آن آدم‌هایی هستم که این کار را می‌کنم.
همانطور که گفتم به این کار اقتباس نمی‌گویند و نام آن تصرف یا اپروپریشن است. یعنی تو از اثری خیلی خوشت می‌آید و می‌فهمی برای خودت است، آن را تصرف می‌کنی و هر طور که دلت بخواهد و به یک شکل دیگر در می‌آوری. در آثار من معمولاً آن قصه‌هایی که از کسان دیگر گرفته‌ام، تبدیل به یک داستان دیگر، یک فلسفه و یک فکر دیگر شده، این مسائل مهم است که شما ببینید چطور می‌شود این کار را کرد و این دو را با هم تلفیق کرد.

برای مثال سلینجر می‌توانسته این ۲ قصه را ترکیب کند و یک رمان از آن درآورد، من هم ۲ قصه را گرفته‌ام و در یک فضای دیگر، یک جای دیگر و یک جور دیگر، آن را تبدیل به یک اثر هنری جدید کرده‌ام. بنابراین این یک اثر دیگر است. در حال حاضر مد شده که منتقدان ما مدام از واژه اقتباس استفاده می‌کنند اما این اقتباس نیست؛ این کار تصرف و یک کار مرسوم است.

در ادامه با اشاره به اینکه مهرجویی جزو کسانی است که بیشترین استفاده از اقتباس یا به‌نوعی تصرف را داشته، این پرسش را خطاب به او مطرح شد که آیا این مساله از علاقه به ادبیات و یا از تسلط به ادبیات می‌آمده است؟
مهرجویی هم گفت: من از جوانی و نوجوانی ادبیات دنیا و کشورها را دنبال می‌کردم. رمان‌ها را از یک کتاب فروشی که سر کوچه ما بود کرایه می‌کردم و می‌خواندم. به مطالعه ادامه دادم، زمانی که در خارج از کشور بودم، به تمام رمان‌ها و کتاب‌های فلسفی که به زبان انگلیسی و فرانسه بود تسلط داشتم، همه را خوانده بودم و می‌دانستم که چه هست. بعضی داستان‌ها یک ساختار و کاراکترهایی دارند که به ایران می‌خورد. مثل «خانه عروسک» که به فیلم «سارا» تبدیل شد و یا داستان فرنی اند زوئی از سالینجر و یک داستان دیگر به نام مارماهی که من این‌ها را با هم ترکیب و تبدیل به یک داستان، فکر و موقعیت جدید کردم.

مهرجویی همچنین در پاسخ به این سوال که کدامیک از این تصرف‌ها توانسته دست کم برای او راضی کننده باشد، گفت: فکر می‌کنم «پری» خیلی ورزیده است و داستان قوی و قشنگی از آن در آمده‌است. «سارا» هم همینطور بود که استقبال زیادی از آن شد، چند باری هم آن را در تلویزیون پخش کردند و یک کتاب هم راجع به آن نوشته‌ام.