خاورمیانه اهمیت خود را ازدست داده است

گروه بین الملل:   پایگاه تحلیلی اگزماینر آمریکا نوشت: «آخرین نیروهای آمریکایی پس از حدود بیست سال از پایگاه هوایی بگرام که محل عملیاتهای آمریکا در افغانستان بود، خارج شدند. تصمیم جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا برای انتقال نیروها به خانه درست بود چون جنگ در افغانستان دیگر در راستای منافع کلیدی نیست و اکثر […]

گروه بین الملل:   پایگاه تحلیلی اگزماینر آمریکا نوشت: «آخرین نیروهای آمریکایی پس از حدود بیست سال از پایگاه هوایی بگرام که محل عملیاتهای آمریکا در افغانستان بود، خارج شدند. تصمیم جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا برای انتقال نیروها به خانه درست بود چون جنگ در افغانستان دیگر در راستای منافع کلیدی نیست و اکثر آمریکایی ها هم با آن مخالف هستند. در شرایطی که ما به طولانی ترین جنگ آمریکا پایان میدهیم و استقرارهای خودمان در نقاط دیگر را بررسی میکنیم، رئیس جمهوری آمریکا باید کاهش اهمیت خاورمیانه برای منافع آمریکا و کاهش حضور نظامی ما را به رسمیت بشناسد.
با وجود هزینه ۶.۴ تریلیون دلاری ما در خاورمیانه طی دو دهه گذشته و کشته شدن بیش از ۷۰۰۰ عضو سرویس آمریکا، آمریکا منافع حیاتی اندکی در این منطقه دارد. اینها شامل جلوگیری از اخلال های جدید در تامین انرژی جهانی، جلوگیری از رشد یک هژمون منطقه ای و مبارزه با تروریسم. هیچکدام از این اهداف نیازمند ادامه ماموریت ما در عراق یا نگه داشتن ده ها هزار نیرو در پایگاه هایی در سراسر خاورمیانه نیست. در برخی موارد، حضور نظامی بزرگ ما این منافع را تضعیف میکند.
خاورمیانه در دوران جنگ سرد برای ایالات متحده بیشتر اهمیت داشت چون ما به شدت به نفت این منطقه وابسته بودیم و به شدت تحت تاثیر شوکهای تامین جهانی قرار داشتیم. در دولت کارتر، آمریکا نیروی استقرار سریع را تشکیل داد تا در صورت تهدید علیه تامین نفت بتواند برای مداخلات خارجی به سرعت مستقر شود. حتی زمانی که خطر بسیار بیشتر بود، ایالات متحده به جای شبکه گسترده پایگاه‌های دائمی و دهها هزار نیروی زمینی که در دهه‌های بعد مستقر کردیم، به تعادل دریایی متکی بود.
در مقابل، ایالات متحده اکنون بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان است. در مقایسه، خاورمیانه برای تأمین انرژی ما بسیار کم اهمیت است به طوری که ما بیشتر از عربستان سعودی، از مکزیک نفت وارد می کنیم. گرچه اختلالات عمده هنوز هم می تواند به اقتصاد جهانی آسیب برساند، اما از نظر تاریخی بازارهای نفت قادر به واکنش در برابر شوکهای عرضه هستند و ابزارهایی مانند ذخایر استراتژیک نفت، آمریکا را برای مقابله با چنین توفانهایی کاملاً مجهز میکنند.یک منبع احتمالی اختلال عمده نفت خاورمیانه، جنگ داخلی عربستان سعودی میتواند باشد که در واقع استقرار گسترده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه ممکن است خطر بیشتری برای آن داشته باشد. ما این موضوع را به طرز غم انگیزی پس از جنگ خلیج فارس آموختیم، هنگامی که نگه داشتن نیرو در عربستان سعودی به ظهور القاعده کمک کرد.
به طور گسترده تر، هیچ قدرتی در خاورمیانه نمی تواند در آینده نزدیک بر منطقه مسلط شود. عربستان سعودی، ایران و ترکیه در صورت تهدید تبدیل شدن به یک هژمون، از تجهیزات خوبی برای متعادل کردن یکدیگر برخوردار هستند. با انجام کارهای بیشتر در خارج از طریق دیپلماسی و کمتر از طریق نظامی، ایالات متحده بهتر می تواند کشورهای خاورمیانه را ترغیب کند تا منوط به امنیت ما نباشند و بیشتر با هم کار کنند.در نهایت، استقرارهای نظامی بزرگ آمریکا در خاورمیانه برای مبارزه با تروریسم کارآمد نیستند. تجربه وحشتناک یازده سپتامبر به ما آموخت که هماهنگی میان نهادهای اجرای قانون، آژانسهای اطلاعاتی و متحدانمان برای خنثی کردن توطئه های تروریستی بسیار بیشتر از استقرار نیرو در کشورهای خاورمیانه ای اهمیت دارد.
اگر تروریستها با هدف و توانایی حمله به ایالات متحده در خاورمیانه ظهور کنند، میتوانند در حملات موقت ضد تروریسم از بین بروند. قابلیتهای آمریکا این توانایی را ایجاد میکند تا تهدیدات در هر کجای جهان را هدف بگیرند. ما از طریق پایگاه های کنونی خودمان در خاورمیانه یا از روی ناوهای هواپیمابرمان در خارج میتوانیم همچنان به محافظت از خودمان ادامه دهیم.
همانطور که به پایان جنگ بیهوده، طولانی و پرهزینه در افغانستان فکر میکنیم، بیایید مجدداً به منافع ملی خود در جاهای دیگر بپردازیم و نیروهای خود را از خاورمیانه به خانه برگردانیم.»