مردم نامحرم هستند؟!
گروه سیاسی: روزنامه مستقل نوشت: با رسیدن به آخرین روزهای عمر دولت دوازدهم، آخرین جلسه هیات دولت به ریاست آقای روحانی تشکیل شد و با عکس یادگاری اعضای کابینه به پایان رسید. در این جلسه نیز رئیس جمهور ضمن دفاع از اقدامات دولت و تاکید بر موانع تحریمی، بار دیگر در لفافه از موانع و […]
گروه سیاسی: روزنامه مستقل نوشت: با رسیدن به آخرین روزهای عمر دولت دوازدهم، آخرین جلسه هیات دولت به ریاست آقای روحانی تشکیل شد و با عکس یادگاری اعضای کابینه به پایان رسید. در این جلسه نیز رئیس جمهور ضمن دفاع از اقدامات دولت و تاکید بر موانع تحریمی، بار دیگر در لفافه از موانع و عوامل مشکل ساز داخلی سخن گفت و بدون دادن آدرس و اطلاعات کافی به کلی گویی بسنده کرده و رد شد.بی شک یکی از مهمترین ایرادات و نقدهایی که به دولت روحانی وارد بود و هست، عدم صحبت شفاف با مردم و نداشتن تیم رسانهای قوی برای تعامل با مردم و طرفدارانش بود. بارها و در موقعیتهای مختلف، خود ایشان، معاونان و مخصوصا مشاور رسانهای ایشان به وجود نهادها و افرادی که موانع در کار دولت ایجاد میکنند اشاره کرده، ولی هیچگاه نام و نشانی از آنها به مردم ندادند. گاهی عامل اصلی مشکلات و موانع پیش روی دولت را به آنها منتسب کرده و گاهی در بهترین حالت افشای نام و اقداماتشان را به آینده حواله کردند.
به راستی چرا آقای روحانی و دولتش نخواستند با مردم رو راست بوده و مردم را از چند و، چون وقایع پشت پرده آگاه سازند؟
بی شک اکثریت مردم بر مدار آگاهی بوده و انتظار افشا و اعلام عمومی تمام اطلاعات و جلسات قوا و مسئولین را ندارند. ولی مردم این انتظار را داشتند که همان شجاعتی که در مناظرهها با مشخصات کامل افراد، موانع و مشکلات به آنها و جریانات دیگر منتسب میشد، حداقل در دوران ریاست نیز ادامه میداشت. خاصه اینکه همواره تمام این مشکلات به دولت ایشان منتسب و مسلما مردمی هم که رای داده بودند به وجدان خود و دیگران میبایستی جوابگو میشدند.آری دولت آقای روحانی نیز به پایان کار رسید، اما به روال گذشته آنچه عیانتر از همیشه نمود یافت، این مردم نامحرم بودند که فقط تا هنگامه حضور در صندوقهای رای محترم شمرده شده و بعد از آن نبایستی از امورات کشورداری و اقدامات مسئولین مطلع باشند.
معمولا روندی که در کشورهای متکی به درآمدهای خدادادی در جریان هست، عدم اتکا به مردم و در نتیجه بینیازی از آنان است. در کشور ما، چون بیشتر بودجه و امورات کشور از درآمد نفت و گاز تامین میشود، نه مالیات، مسلما این حاکمیت نیست که محتاج مردم و نظر مثبت آنها باشد، بلکه این مردم هستند که از یارانه تا حقوق بگیران دولتی و … نیازمند حاکمیت و نگاه ایشان هستند. در نتیجه در چنین فضایی مردم در حکم پوسته و ظاهر که مشروعیت و مقبولیتی برای حاکمیت نمود دهند در نظر گرفته شده و در این حد به بازی گرفته میشوند.
با چنین رویهای، باید انتظار داشته باشیم که مجلس به اصطلاح انقلابی خلاف خواست و مطالبه اکثریت بر مدار محدود و مسدودسازی اینترنت برآید. با چنین رویکردی است که سازمانی مثل صدا و سیما بدون نظر و دخالت مردم و با خیال راحت مشی و هدف اقلیتی را به خورد اکثریت مردم بدهد. چنین اندیشهای ست که مطالبه و مشکلات عدیده مردم، محلی از توجه و انعکاس نداشته، برای آینده کشور و مناسبات جهانی، محیط زیست و بحرانهای فزاینده اجتماعی و سیاسی پیش روی کشور تصمیم درست و گشایشی ایجاد نشده و همگی در جهت اهداف اقلیتی خاص گروگان گرفته شده و اینگونه مسیر رشد و توسعه کشور مسدود میشود. نتیجه اینکه؛ دولت روحانی نخواست با مردم روراست باشد و شفاف عمل کند، چون؛ اولا محصول و برکشیده ساختاری بود که مردم را نامحرم و ناچیز میشمارد. دوم، همگی چشم انتظار روزهای بعد بوده و مسیر انتصابات و انتخابات پستهای مهم بعدی خود و هم سلکان و خانواده را در نظر داشته و آن را به پای آگاه کردن مردم مسدود نکرده و نخواهند سوزاند. پس به تجربه، وقتی در این شرایط نه پاسخخواهی هست و نه جواب دهی به اعمال گذشته، ماندن در مدار حاکمیت بسیار غالب است تا چند صباحی بر اقبال مردمی بودن!
به راستی چرا آقای روحانی و دولتش نخواستند با مردم رو راست بوده و مردم را از چند و، چون وقایع پشت پرده آگاه سازند؟
بی شک اکثریت مردم بر مدار آگاهی بوده و انتظار افشا و اعلام عمومی تمام اطلاعات و جلسات قوا و مسئولین را ندارند. ولی مردم این انتظار را داشتند که همان شجاعتی که در مناظرهها با مشخصات کامل افراد، موانع و مشکلات به آنها و جریانات دیگر منتسب میشد، حداقل در دوران ریاست نیز ادامه میداشت. خاصه اینکه همواره تمام این مشکلات به دولت ایشان منتسب و مسلما مردمی هم که رای داده بودند به وجدان خود و دیگران میبایستی جوابگو میشدند.آری دولت آقای روحانی نیز به پایان کار رسید، اما به روال گذشته آنچه عیانتر از همیشه نمود یافت، این مردم نامحرم بودند که فقط تا هنگامه حضور در صندوقهای رای محترم شمرده شده و بعد از آن نبایستی از امورات کشورداری و اقدامات مسئولین مطلع باشند.
معمولا روندی که در کشورهای متکی به درآمدهای خدادادی در جریان هست، عدم اتکا به مردم و در نتیجه بینیازی از آنان است. در کشور ما، چون بیشتر بودجه و امورات کشور از درآمد نفت و گاز تامین میشود، نه مالیات، مسلما این حاکمیت نیست که محتاج مردم و نظر مثبت آنها باشد، بلکه این مردم هستند که از یارانه تا حقوق بگیران دولتی و … نیازمند حاکمیت و نگاه ایشان هستند. در نتیجه در چنین فضایی مردم در حکم پوسته و ظاهر که مشروعیت و مقبولیتی برای حاکمیت نمود دهند در نظر گرفته شده و در این حد به بازی گرفته میشوند.
با چنین رویهای، باید انتظار داشته باشیم که مجلس به اصطلاح انقلابی خلاف خواست و مطالبه اکثریت بر مدار محدود و مسدودسازی اینترنت برآید. با چنین رویکردی است که سازمانی مثل صدا و سیما بدون نظر و دخالت مردم و با خیال راحت مشی و هدف اقلیتی را به خورد اکثریت مردم بدهد. چنین اندیشهای ست که مطالبه و مشکلات عدیده مردم، محلی از توجه و انعکاس نداشته، برای آینده کشور و مناسبات جهانی، محیط زیست و بحرانهای فزاینده اجتماعی و سیاسی پیش روی کشور تصمیم درست و گشایشی ایجاد نشده و همگی در جهت اهداف اقلیتی خاص گروگان گرفته شده و اینگونه مسیر رشد و توسعه کشور مسدود میشود. نتیجه اینکه؛ دولت روحانی نخواست با مردم روراست باشد و شفاف عمل کند، چون؛ اولا محصول و برکشیده ساختاری بود که مردم را نامحرم و ناچیز میشمارد. دوم، همگی چشم انتظار روزهای بعد بوده و مسیر انتصابات و انتخابات پستهای مهم بعدی خود و هم سلکان و خانواده را در نظر داشته و آن را به پای آگاه کردن مردم مسدود نکرده و نخواهند سوزاند. پس به تجربه، وقتی در این شرایط نه پاسخخواهی هست و نه جواب دهی به اعمال گذشته، ماندن در مدار حاکمیت بسیار غالب است تا چند صباحی بر اقبال مردمی بودن!
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰