نگاهی متفاوت به ارزش دلاری بازار سرمایه

گروه اقتصادی: ارزش دلاری بازار سرمایه عبارت‌است از ارزش کل سهام بورس و فرابورس تقسیم بر قیمت دلار آزاد. در این نوشتار می‌خواهیم به این مساله بپردازیم که آیا ارزش دلاری بازار باید طی زمان ثابت لحاظ شود و آیا بررسی کف‌ها و سقف‌های تاریخی ارزش دلاری بازار پاسخ صحیحی به ما می‌دهد؟   از […]

گروه اقتصادی: ارزش دلاری بازار سرمایه عبارت‌است از ارزش کل سهام بورس و فرابورس تقسیم بر قیمت دلار آزاد. در این نوشتار می‌خواهیم به این مساله بپردازیم که آیا ارزش دلاری بازار باید طی زمان ثابت لحاظ شود و آیا بررسی کف‌ها و سقف‌های تاریخی ارزش دلاری بازار پاسخ صحیحی به ما می‌دهد؟

 

از منظر تئوریک، ارزش دلاری بازار لزوما نباید ثابت لحاظ شود و عواملی همچون پذیرش و عرضه اولیه شرکت‌ها، طرح توسعه شرکت‌ها و افزایش سرمایه‌ها به رشد ارزش دلاری و از طرف دیگر عواملی مانند اخراج شرکت‌ها از بورس‌ها، استهلاک و کاهش سرمایه‌ها نیز به کاهش ارزش دلاری بازار سرمایه منجر خواهد شد، بنابراین ارزش دلاری بازار در طول زمان ثابت نبوده و حاصل برآیند این عوامل است.

 

روش صحیح و دقیق جهت به‌دست آوردن ارزش دلاری بازار محاسبه دقیق برآیند عوامل موثر بر ارزش دلاری با لحاظ‌کردن یک سال‌پایه به‌عنوان نقطه مبدا است، اما این کار هم پیچیدگی زیادی دارد و از طرفی مواردی همچون استهلاک شرکت‌ها (به‌دلیل تورم و عدم‌تجدیدارزیابی دارایی‌ها) در دسترس نیست. اما آیا می‌توان از روش ساده‌تری برای محاسبه این ارزش استفاده کرد؟

 

نگاهی عمیق‌تر به مفاهیم تکنیکال
پشت خیلی از ابزار‌های تکنیکال با وجود سادگی، مفاهیم عمیقی نهفته است؛ مثلا خط روند یا کانال صعودی در چارت یک نماد که نشان‌دهنده رشد قیمت است، به شرط اینکه در بازه به اندازه کافی طولانی‌مدت بررسی شود، بیانگر تغییرات مثبت در عملکرد یا انتظارات از آن شرکت است. می‌توانیم از همین مفهوم برای تعیین ارزش دلاری بازار استفاده کنیم. گفتیم عوامل مختلفی وجود دارد که می‌تواند باعث رشد/کاهش ارزش واقعی دلاری بازار سرمایه شود.

انتظار می‌رود با توجه به شتاب بیشتر پذیرش شرکت‌ها در بازار سرمایه (نسبت به کاهش سرمایه) و طرح‌های توسعه و افزایش سرمایه بیشتر شرکت‌ها ارزش واقعی دلاری بازار روند صعودی داشته‌باشد. می‌توانیم تغییرات ارزش دلاری بازار سرمایه را با تقریب مرتبه اول خطی (خط روند) مدل‌سازی کنیم، به‌عبارتی اگر ارزش دلاری بازار را با یک خط تقریب بزنیم، شیب خط بیانگر میزان تغییرات ارزش دلاری با زمان خواهد بود. البته می‌توان از مدل‌های مرتبه بالاتر هم برای این تقریب استفاده کرد، ولی تخمین‌مرتبه اول نتایج قابل‌قبول و قابل‌تاملی می‌دهد.

سناریو ۱: بررسی ارزش دلاری بازار از اوایل دهه ‌۸۰
در سناریوی اول مورد بررسی از کل داده‌های تاریخی موجود برای تخمین شیب رشد ارزش دلاری استفاده کرده‌ایم. نمودار خطی ماهانه است. اما در این میان چند نکته مطرح است. اول اینکه داده‌های ماه‌های اول سال‌۱۳۸۰ داده پرت درنظر گرفته‌شده و از بررسی حذف شده‌است. احتمالا علت رشد سریع آن ماه‌ها عرضه شرکت‌های جدید به بازار بوده‌است.

نکته بعدی اینکه خط میانی خط تعادلی ارزش دلاری بازار است که تقریبا نیمی از زمان‌ها بازار زیر این خط و نیمی از زمان‌ها هم بالای این خط بوده‌است. از طرفی زمان‌های کمی بازار پیرامون خط تعادل بوده و بیشتر مواقع بازار به لحاظ ارزش دلاری زیر یا بالای ارزش (البته با معیار‌های این سناریو) قرار داشته‌است. با این معیار، در حال‌حاضر بازار در ناحیه ارزندگی قرار دارد و برای رسیدن به خط تعادل باید طی یک سال‌آینده رشد دلاری حدود ۱۳۰ درصد را تجربه کند.

سناریوی ۲: بررسی ارزش دلاری بازار در سال‌های پس از تحریم
در سناریوی دوم مورد بررسی با توجه به اثر جدی تحریم بر اقتصاد و طبعا بازار سرمایه، وضعیت بازدهی دلاری را در سال‌های بعد از تحریم‌های هسته‌ای بررسی کردیم. در این‌خصوص نیز ذکر چند نکته مهم است. اول از همه اینکه برای صحیح‌تر‌بودن کانال مجبور به حذف داده‌های بسیار ارزان/گران سال‌های ۹۷ و ۹۹ شدیم. به‌وضوح مشاهده می‌شود که شیب این خط بسیار کمتر از نمودار سناریوی یک است که بیانگر کاهش رشد اقتصادی ایران و طبعا کاهش رشد ارزش دلاری بازار سرمایه بعد از تحریم است.

از طرفی با وجود کاهش شیب خط، ولی نوسانات پیرامون ارزش دلاری بیشتر شده که بیانگر نوسانات سیاسی-اقتصادی طی سال‌های پس از تحریم است. در این سناریو هم بازار در ناحیه ارزان قرار داشته و برای رسیدن به نقطه تعادل دلاری رشد ۸۴‌ درصدی از بازار انتظار می‌رود. جمع‌بندی: در این نوشتار با یک روش ساده، اما موثر، ارزندگی بازار در شرایط فعلی با معیار ارزش دلاری بازار مورد بررسی قرارگرفت. در هر دو سناریو وضعیت بازار سهام از لنز مزبور دارای پتانسیل رشد به‌نظر می‌رسد.