ستاره اسکندری زنگ بیداری اهل فرهنگ را به صدا درآورد

گروه فرهنگی: ستاره اسکندری با قدردانی از تلاش‌های فردی برخی از مدیران هنری، نسبت به نبود سیاست‌گذاری برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری اعتراض کرد و گفت: باید زنگ بیداری را به صدا درآورد.به گزارش ایسنا، این هنرمند که در کنار کار هنری، فعالیت‌های اجتماعی هم دارد، مدت‌هاست اقداماتی را برای گسترش امور فرهنگی و هنری […]

گروه فرهنگی: ستاره اسکندری با قدردانی از تلاش‌های فردی برخی از مدیران هنری، نسبت به نبود سیاست‌گذاری برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری اعتراض کرد و گفت: باید زنگ بیداری را به صدا درآورد.به گزارش ایسنا، این هنرمند که در کنار کار هنری، فعالیت‌های اجتماعی هم دارد، مدت‌هاست اقداماتی را برای گسترش امور فرهنگی و هنری در برخی از استان‌های دورافتاده همچون سیستان و بلوچستان آغاز کرده است.
 

او علاوه که بر بازیگری، در زمینه چاپ کتاب و تهیه‌کنندگی تئاتر نیز صاحب چندین تجربه است، به تازگی تهیه‌کنندگی نمایش «مچ مدگ» به کارگردانی صادق سهرابی را بر عهده گرفته که به عنوان اثری از سیستان و بلوچستان در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.در آستانه اجرای این نمایش، ستاره اسکندری به همراه صادق سهرابی، کارگردان و نصیر احمد ملازهی، نویسنده این نمایش در نشستی خبری توضیحاتی درباره این اثر نمایشی ارایه کردند و از نبود سیاستگذاری مشخص در فعالیت‌های فرهنگی، هنری ابراز تاسف کردند.

در این نشست که صبح امروز، شنبه ۲۴ شهریور ماه در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد، ستاره اسکندری درباره تهیه‌کنندگی این نمایش و همکاری با گروه تئاتر بلوچ گفت: این همکاری به دلیل برخی از فعالیت‌های من در حوزه مسئولیت اجتماعی است. سال‌هاست به عنوان تهیه کننده فعالیت دارم و هم در کنار بچه‌های دانشجو بوده‌ام و نیز در کنار استادم دکتر علی رفیعی. الان هم تلاش کردم پل ارتباطی بین تهران و بلوچستان باشم بخصوص که متاسفانه الان مدیران ما نسبت به استان‌ها خیلی دغدغه‌مند نیستند.

او با اشاره به آشنایی اولیه‌اش با خطه سیستان و بلوچستان یاداوری کرد: به واسطه جشنواره مد و لباس با منطقه بلوچستان آشنا شدم و دیدم درباره این خطه با وجود گستردگی آن چقدر کم می‌دانم. متاسفانه فرهنگ غنی آن مهجور مانده است. در شروع فعالیت‌هایمان، ابتدا منطقه آزاد چابهار اولین حامی ما بود. ما با همراهی سیاوش ستاری اولین ماشین «خیمه شب بازی» را آنجا بردیم و چهارصد اجرا در مناطق گوناگون داشتیم.

بعد از آن در دوران کرونا، آموزش‌های بهداشتی برای کودکان را به انجام رساندیم و بعدها اولین فیلم سینمایی ایرانی را به زبان بلوچی ساختم. در واقع به جادوی بلوچستان دچار شدم. البته فیلم «خورشید آن ماه» کمتر در ایران دیده شد و بیشتر در جشنواره‌های بین‌المللی مورد توجه قرار گرفت ولی خوشحالم که در آن تصویر واقعی از این قوم منعکس شد.

این بازیگر با ابراز تاسف از تصویر یک‌سویه‌ای که از ادبیات و فرهنگ قوم بلوچ در ایران وجود دارد، افزود: در سینما و ادبیات ما کمتر به فرهنگ قوم بلوچ پرداخته شده و بیشتر جنبه‌های «قاچاق» در ادبیات و سینمای ما پررنگ شده است و تصویر واقعی از این قوم ارائه نشده است.

اسکندری همچنین از نبود ارتباط میان تئاتر تهران و دیگر شهرها ابراز تاسف کرد و گفت: در شرایطی که مدیریت‌های فرهنگی مشغول کارهای دیگری هستند، ما هستیم که باید جریان واقعی تئاتر را قوی‌تر کنیم‌ و در این زمینه رسانه‌ها می‌توانند بسیار موثر باشند. به همین دلیل با سَر افراشته از آنان یاری می‌طلبم.

این بازیگر با اشاره به اینکه در حال حاضر فروش آثار نمایشی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است، یادآوری کرد: متاسفانه الان صرفا فروش یک نمایش مد نظر قرار داده می‌شود. هرچند حضور بازیگران شناخته شده در آثار نمایشی، به جای خود اتفاق خوبی است ولی صرف اهمیت دادن به چهره‌ها و فروش آثار، سبب می‌شود که از جریان اصیل تئاتر که در گذشته وجود داشت، دور شویم. در روزگار پرهیاهوی امروز که ابتذال مطلق، سیطره پیدا کرده، ما خیلی سعی می‌کنیم که به ایجاد جریان اصیل تئاتری کمک کنیم.

او تاکید کرد: تمام نکته ما در برگزاری این نشست، بیدار کردن افراد اهل فرهنگ است از رسانه‌ها تا مدیریت‌ها و نویسندگان و کارگردانان؛ چرا که هر یک از ما سهم‌ مسئولیت اجتماعی خود را داریم و لازم است که افق نگاهمان را وسیع‌تر کنیم. این جریان تنها در یک حالت می‌تواند بیدار شود که کسی خود را «زاپاتا» بنامد و این مشعل را دست بگیرد.

اسکندری با اشاره به جنبه‌های مغفول مانده فرهنگ سیستان و بلوچستان افزود: هر کسی که با این خطه کمی آشنایی پیدا کند، گرفتار این جادو می‌شود. اگر بخواهیم منتظر مدیران باشیم که کاری برای این خطه از پیش ببرند، راه به جایی نمی‌بریم. بنابراین خودمان باید همت کنیم. من در خیلی استان‌ها فعالیت کرده‌ام، تلاش‌هایی مانند اینکه فرهنگ کتاب‌خوانی را که برای کودکان از بین رفته، دوباره احیا کنیم. امیدوارم قدم بعدی همه ما در جهت ایجاد کتاب‌خانه‌های سیار باشد. همچنانکه پیش‌تر آقای محمد حسین‌خانی، تهیه‌کننده سینما، به یاد مادرش برای تجهیز کتابخانه کمک کرده و در ادامه، این کار به آقای عبدالکریم بهار در سیستان سپرده شد. این ایده‌ها گرچه تکراری است ولی امیدوارم ادامه یابد که نسل جدید ما از کودکی با فرهنگ و کتاب آشنا شوند.

اسکندری با ابراز تاسف از اینکه ساز و کاری برای اجرای تئاتر نداریم، ادامه داد: اجرای نمایش «مچ مدگ» در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر، مرهون همراهی آقای نیلی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی و مدیریت و دیگر دوستان مجموعه تئاتر شهر است ولی برای اجرای تئاتر در استان‌ها و ایجاد رابطه میان گروه‌های نمایشی در سراسر کشور ساز و کاری وجود ندارد، در حالیکه بسیاری گروه‌های نمایشی در تمام ایران مشغول به کار هستند.

او با ابراز گله از اینکه «کدام سیاستگذاری فرهنگی را درباره استعدادهای استان‌ها داریم؟» ادامه داد: با کدام برنامه‌ فرهنگی می‌خواهیم به خیل عظیم دانش آموختگان تئاتر در سراسر کشور سر و سامان بدهیم. در حال حاضر هیچ سیاستگذاری فرهنگی برای تئاتر نداریم در حالیکه در گذشته نمایش‌هایمان را در تهران، دیگر شهرها و بعدتر در فرنگ اجرا می‌کردیم و خیلی بد است که برای بهبود وضعیت تئاتر باید به عقب برگردیم. بنابراین هرچند از همکاری مدیریت مرکز هنرهای نمایشی و مجموعه تئاتر شهر ممنونم ولی به شدت معترضم که سیاستگذاری خاصی برای تئاتر نداریم.

اسکندری در پاسخ به اینکه چنین نمایشی چگونه می‌تواند در جذب تماشاگران موفق باشد، توضیح داد: مساله جا به جایی ارزش‌هاست. در این نمایش تمام شاخصه‌های فرهنگی یک استان وجود دارد. شناخت فرهنگ یک قوم خیلی مهم‌تر از یک اتفاق گذرا مانند دیدن یک چهره مشهور است، هرچند که همان هم در جای خود ارزشمند است.

این تهیه‌کننده تئاتر تاکید کرد: قطعا تئاتر به نفس تماشاگر زنده است ولی مساله این است که به چه قیمتی. متاسفانه با رواج فضای مجازی، نیمی از نیازهای افراد در مجاز رخ می‌دهد. با این همه، همه را به تماشای فرهنگ قومی دعوت می‌کنم که دهه‌هاست در محاق است. خیلی امیدوارم این اجرا طوری موفق شود که دوستان مرکز و تئاتر شهر دوباره به حمایت از گروه‌های استان‌ها راغب شوند.
او خاطرنشان کرد: خوب است که سالن‌های نمایشی در ۱۲ ماه سال، زمانی را برای اجرای نمایش‌هایی در نظر بگیرند که خارج از تهران ساخته می‌شوند. چون لازم است که ریشه‌های خود را بشناسیم و برای این کار، تئاتر واسطه خوبی است.

اسکندری اضافه کرد: با سر افراشته از رسانه‌ها می‌خواهیم با کمک یکدیگر فرهنگ بلوچستان را معرفی کنیم و از دولتمردان نیز مطالبه جدی در این زمینه داریم، چون اقوام بخش مهمی از هویت ملی ما هستند.

او همچنین از تلاش و پیگیری مریم رودبارانی به عنوان مجری طرح این کار قدردانی کرد.
در ادامه، صادق سهرابی، کارگردان نمایش با تقدیر از تلاش‌های ستاره اسکندری برای گرفتن نوبت اجرای این اثر در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر گفت: از خانم اسکندری یاد گرفتیم که جریان‌های هنری زیادی را در سیستان و بلوچستان ایجاد کرده‌اند و در این زمینه دغدغه واقعی دارند. ما معتقدیم بسیاری از مسائل خطه ما با کار فرهنگی حل می‌شود.

او ادامه داد: زمانی که مشغول تولید این کار بودیم، هدف ما فقط اجرا در جشنواره نبود بلکه دغدغه اجرای عمومی را داشتیم، چراکه دوست داشتیم کاری هویتی درباره بلوچستان اجرا کنیم.
سپس نویسنده کار، نصیر احمد ملازهی با ارایه توضیحاتی درباره داستان این نمایش افزود: نمایش ما اشاره‌ای دارد به هجوم ملخ‌ها در استان بلوچستان که یکی از آفت‌های مردم آن خطه است ولی ملخ می‌تواند هر گونه مهاجمی باشد که می‌خواهد داشته‌های یک ملت را از بین ببرد.

سهرابی با ارائه توضیحاتی درباره اجرای این نمایش در جشنواره‌های استانی و منطقه‌ای تاکید کرد: همیشه به عزت نفس اندیشیده‌ام و خیلی دنبال حمایت مدیران نبودم. الان هم این کار اگر پیگیری خانم اسکندری نبود، به تهران راه پیدا نمی‌کرد.

او با ارایه توضیحاتی دیگر درباره این نمایش افزود: تعداد زیادی از اعضای گروه ما از استان‌های مختلف هستند. ‌ تیم ما رنگین کمانی از استان‌های گوناگون است ولی دغدغه من این بود که اینها باشند چون همه بچه‌های ما دانشجو هستند.

وی با اشاره به استعدادهای درخشانی در استان‌ها که همچون تک‌ستاره‌هایی می‌آیند و سپس خاموش می‌شوند، یادآوری کرد: از استاد سلمان فارسی سالارزهی که در زمینه موسیقی بلوچستان کار کرد، یاد می‌کنم. دوست داشتم نمایشی بین رشته‌ای که به آیین‌ها چنگ زده، کار کنم که خط جدیدی از تئاتر استان باشد. به همین دلیل در کنار بازیگران نمایش، گروه حرکت هم داریم.  
در ادامه، نصیر احمد سالارزهی درباره وضعیت جریان‌های فرهنگی در سیستان و بلوچستان توضیح داد: متاسفانه هیچ یک از این جریان‌ها در طول تاریخ استمرار نداشته‌ هر از چند سال شاهد حضور ستاره‌ای هستیم که بعدا گم می‌شود. دهه ۶۰ سلمان فارسی سالارزهی با نمایش «آب باد خاک» ستاره جشنواره تئاتر شد ولی بعد ناپدید شد. در زمینه موسیقی و ادبیات هم همین است‌ چون زیرساختی وجود ندارد.

او ادامه داد: متاسفانه در سیستان یا کل کشور هیچ سیاستگذاری درستی نداریم. هیچ آموزشگاهی برای هیچ رشته هنری نداریم. به همین دلیل، علاقه‌مندان هنر خودساخته هستند ولی متاسفانه به سرعت ناپدید می‌شوند. در سیستان کار هنری بسیار سخت است و افراد نمی‌توانند این بار را به تنهایی به دوش بکشند و هیچ اراده‌ای هم برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد.

این نویسنده که پیش‌تر مسئولیت اجرایی هم داشته، درباره امکانات تئاتر در سیستان و بلوچستان توضیح داد: استان ما سالن تئاتر دارد که بیشتر چند منظوره است. سالن استاندارد تئاتر نداریم. در زاهدان دو سالن سینما داریم. ۱۶ گروه ثبت شده تئاتر داریم ولی شرایط فعالیت بسیار سخت است. این وضعیت سبب شده که فعالیت مستمری شکل نگیرد.

بر اساس اعلام این گروه نمایشی، نمایش «مچ مدگ» انعکاس بخش مهمی از فرهنگ بلوچستان است؛ نمایشی که ریشه در هویت این استان دارد.این نمایش از فردا، یکشنبه ۲۵ شهریور ماه ساعت ۱۸ و پانزده دقیقه در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر اجرای خود را آغاز می‌کند و قرار است اجراهای محدودی داشته باشد.