واکسن، راهی برای درمان جامعه مضطرب

گروه جامعه: محمد زینالی اُناری، جامعه‌شناس، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «صدای بحران‌ها در طول تاریخ جاری شده و اثرات دیرپایی را به یادگار می‌گذارند. هر بحرانی علاوه بر اثرگذاری اجتماعی که در ابعاد مختلف زندگی مردم آن زمانه مشهود است، آثار عمیق اما غیر قابل دیدنی‌ را بر جای می‌گذارد. با وجود پیشرفت‌های […]

گروه جامعه: محمد زینالی اُناری، جامعه‌شناس، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «صدای بحران‌ها در طول تاریخ جاری شده و اثرات دیرپایی را به یادگار می‌گذارند. هر بحرانی علاوه بر اثرگذاری اجتماعی که در ابعاد مختلف زندگی مردم آن زمانه مشهود است، آثار عمیق اما غیر قابل دیدنی‌ را بر جای می‌گذارد. با وجود پیشرفت‌های اجتماعی در گذر تاریخ و تغییرات ظاهری جوامع، آثار عمیق بحران‌ها در زیر جلد تاریخ پنهان شده و تا مدت‌ها می‌ماند. بحران کرونا هم مشابه بیماری‌های طاعون، وبا، سل و … در دل تاریخ همواره حضور داشته و تا نسل‌ها از روح و روان مردم پاک نخواهد شد.

مقایسه‌ کرونا با اپیدمی‌های پیشین، در جلوگیری از تبعات این بیماری بسیار حائز اهمیت است. با توجه به آگاهی اجتماعی وسیعی که در زمانه‌ کرونا نسبت به سده‌های قبل وجود داشت، مواجهه با این بحران، از ابتدا با دقت و نگرانی آغاز شد. لذا پیش از آمدن ویروس کرونا به ایران، بحران رویارویی با آن شدت گرفت؛ تا جایی که یکی از مهم‌ترین خبرهای قابل پیگیری مطلعان به شمار می‌آمد. اما پس از تأیید ورود بیماری به ایران و شیوع سریع آن در جان سرزمین‌مان، بحران اساسی‌تری که ناشی از آشوب اجتماعی این بیماری بود در عمق زندگی مردم ریشه انداخت.

اگرچه مدیریت این آشوب با تمام تبعات هولناکی که می‌توانست داشته باشد – به زعم کاستی‌های متعدد – در موج‌های متعدد انجام گرفته است اما هم شیوع بیماری و هم تبعات همین آشوب موجب شد زندگی و نظم گذران روزمره‌ مردم به هم بریزد. لذا علاوه بر خود بیماری، این آشوب اجتماعی موجب تبعات روانی اثرگذاری شده و جامعه‌ نگران را به طور مکرر مضطرب، خسته و خسته‌تر کرد. از سویی هر روز اخبار درگذشت هم‌میهنان، خویشان و همکاران به گوش آمده و در کنار غم و غصه دلهره مرگ را تقویت کرد. از سوی دیگر، امکانات اجتماعی اعم از فراغت و سفر را از ما گرفته و روح و جان‌مان را خسته‌تر کرد. بدیهی است که درمان بیماری کرونا، نه درمان یک بیماری بلکه درمان این آشوب و اثرات ماندگار آن است.

هرچند دارو راهکار کاملی برای حل دردهای جسمانی ما و رفع مشکلات جمعی آن نیست اما در چنین شرایطی مانند یک معجزه برای کشف حقیقت کاربرد داشته است. نیمی از هزاره منتهی به امروز را می‌توان دوره اعجاز «واکسن»، این کاشف سلامتی دانست. در این قرن‌ها واکسن‌ها کمک کرده‌اند که بشر بتواند جمعیت تولیدی خود را حفظ کرده و کیفیت زندگی‌اش را از نقطه‌نظر جسمانی ارتقا بخشد اما با این حال خاطرات تلخ این بیماری‌ها در همه سرزمین‌ها نوشته و به یادگار گذاشته شده است.

لذا به‌تدریج با ورود واکسن به دل جامعه کرونازده ممکن است مسأله مقطعی اضطراب که به دلیل هجوم مرگ به جسم و جان عموم جامعه خاصه افراد پرریسک وجود داشت رخت برچیند. اما با توجه به هشدارهای بسیاری که در زمینه تبعات روانی ناشی از کرونا به میان می‌آید، ورود واکسن به میدان رخصتی است برای رسیدن نوبت به تأمل و اندیشه درباره‌ کاهش آلام روان آشوب‌زده و جلوگیری از پیچیدن صدای کرونا در تاریخ!»