یادداشت

برنامه ریزی در جهت ارتقاء ظرفیتهای جامعه منجر به کاهش خطر و توانمندی افراد در جهت مدیریت خطر بلایا می شود

در ایران نیز از روز ۱۷ اردیبهشت تا ۲۳اردیبهشت تحت عنوان هفته گرامیداشت بهداشت نامگذاری شده است. در روزشمار هفته سلامت ۱۹ اردیبهشت به عنوان “نقش مردم، مسئولین و سمن ها در مدیریت حوادث و بلایا” در نظر گرفته شده است. به همین مناسبت خبرنگار کلمه نیوز در اراک با ناصرربیعی، کارشناس مسئول بلایای مرکز […]

در ایران نیز از روز ۱۷ اردیبهشت تا ۲۳اردیبهشت تحت عنوان هفته گرامیداشت بهداشت نامگذاری شده است. در روزشمار هفته سلامت ۱۹ اردیبهشت به عنوان “نقش مردم، مسئولین و سمن ها در مدیریت حوادث و بلایا” در نظر گرفته شده است. به همین مناسبت خبرنگار کلمه نیوز در اراک با ناصرربیعی، کارشناس مسئول بلایای مرکز بهداشت شهرستان اراک گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید.

این عنوان تأکید بر این موضوع است که توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن رویکرد کاهش خطر بلایا امکانپذیر نمیباشد.در همه کشورها افزایش میزان مواجهه افراد و سرمایه ها در برابر بلایا بسیار سریعتر از کاهش آسیبپذیری صورت گرفته است. در نتیجه این امر، خطرات جدیدی به وجود آمده و خسارات ناشی از بلایا به طور مستمر افزایش یافته است.

گزارش مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک بلایا نشان میدهد سالیانه به طور میانگین ۳۸۴ بلای طبیعی در جهان وقوع میپیوندد. مخاطراتی نظیر زلزله، سونامی، گردباد و سیل سالانه حدود ۳۳۰-۲۵۰میلیارد دلار خسارت مالی به دنبال داشته که تا سال ۲۰۳۰ این خسارت حدود ۴۱۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
بررسی آمار وقوع مخاطرات در ایران نیز نشان دهنده میزان بالای وقوع مخاطرات طبیعی و انسان ساخت میباشد.

این موضوع به علت موقعیت جغرافیایی و خصوصیات توپوگرافیک ایران و آسیبپذیری بالای سازهای وغیرسازهای در ساختمانها میباشد که منجر به مرگ، صدمات بیشمار و پیامدهای سوء سلامتی میشود. مرگ ناشی از مخاطرات طبیعی در ایران بطور متوسط سالانه حدود ۳ تا ۴ هزار نفر تخمین زده میشود که عمده آن مربوط وقوع زلزله در نواحی بدون مقاومت سازهای میباشد. آمارها نشان میدهد درسالهای ۱۹۸۵- ۲۰۱۴ در ایران ۱۴۶ حادثه طبیعی ثبت شده که منجر به ۷۴٫۶۲۶ مرگ و ۱۴۵٫۹۴۱ مصدومیت شده است.

این حوادث ۳۲۹٫۷۱۰ بیخانمان به جای گذاشته و ۴۱٫۷۵۲٫۶۳۸ نفر از آنها متأثر شده اند. خسارت اقتصادی ناشی از این مخاطرات معادل ۲۱٫۷۲۱٫۶۹۶ هزار دلار بوده است. به علاوه در همین زمان ۱۴۷ مخاطره انسان ساخت ثبت شده که ۴۵۲۷ مرگ، ۳۷۷۸ مصدوم و ۱۵۰ میلیون دلارخسارت اقتصادی برجای گذاشته است. علاوه بر پیامدهای سلامتی، پیمایشی در سال ۱۳۹۲ تأثیر وقوع این مخاطرات بر منابع نظام سلامت و نیز روند رو به افزایش واحدهای بهداشتی آسیب دیده از مخاطرات به ویژه مخاطرات آب و هوایی را در یک دوره ده ساله ۲۰۱۱-۲۰۰۱ نشان میدهد. از بعد اقتصادی ۲٫۵ % از کل بودجه سالانه ایران به کاهش خطر بلایای طبیعی اختصاص مییابد که در صورت وقوع مخاطرات جدّی و بلایا، بخشی از بودجه جاری کشور نیزبرای کمک به امور بازسازی و جبران خسارت تخصیص مییابد.

نقش دولت ها در مدیریت خطر بلایا نیز مهم است و بدون شک برنامه ریزی در جهت ارتقاء ظرفیتهای جامعه می تواند به کاهش خطر و توانمندی افراد، سازمانها و جوامع در جهت مدیریت خطر بلایا منجر گردد. از جمله این اقدامات میتوان به آموزشهای عمومی، تخصصی و فنّی اشاره کرد. زیرا دولتها مسئولیت حفاظت از شهروندان و داراییهای ملّی را برعهده دارند. از طرف دیگر کاهش خطر بلایا نیاز به مشارکت فعّال جامعه در همه سطوح دارد. مشارکت جوامع در طراحی و اجرای برنامه ها میتواند کیفیت و از همه مهمتر قابلیت اجرایی آنها را تضمین کند. این برنامه ها مشکلات و پیامدهای ثانویه مخاطرات را کاهش،ظرفیتهای بومی را ارتقاء و حساسیت جوامع را افزایش می دهد.

بدیهی است در این گونه برنامه ها لازم است عوامل اقتصادی/ اجتماعی، فرهنگی و قومیّتی مدنظر قرار گیرد. این موضوع از تضعیف گروههای خاص و اقلیتها در جامعه جلوگیری کرده و درک خطر در جامعه را بهبود می بخشد.

علاوه بر این گروه های پرخطر مانند بیماران خاص، معلولین، افراد کم توان و … همگی در اجرای این برنامه ها نقش دارند و چنانچه مغفول واقع شوند، میتوانند به اهداف برنامه ها و تاب آوری جامعه آسیب وارد کنند. بنابراین کاهش خطربلایا به عنوان بخش مهمی از برنامه های توسعه ای دولتها تلقی شده و باید به عنوان سرمایه گذاری در راستای توسعه پایدار در نظر گرفته شود. سازمانها، جامعه مدنی، نیروهای داوطلب، بخش خصوصی، رسانه ها و جامعه علمی نیز از جمله ذینفعان این برنامه ها محسوب می شوند.

علاوه بر این اگر چه دولتها مسئولیت کلی کاهش خطر بلایا را بر عهده دارند، اما این مهم به عنوان مسئولیت مشترک دولتها و ذینفعان مربوطه به شمار میرود. به ویژه ذینفعان غیردولتی به عنوان عوامل توانمندساز، نقش مهمی در کمک به دولت، مطابق با سیاستها و قوانین در اجرای این سند ایفا میکنند. بنابراین نیاز به تعهد، حسن نیت،دانش، تجربه و منابع آنها اجتناب ناپذیر بوده و یکی از گامهای اساسی در این راه شناخت ذینفعان و نقش و اهمیت آنها خواهد بود.

زیرا ذینفعان اشخاص، گروهها و ارگانهایى هستند که یا از تصمیمهاى آن سازمان متأثر میشوند یا بر تصمیم سازیهاى سازمان تأثیر میگذارند. همچنین ذینفعان ممکن است بر برنامه هاى راهبردى سازمان اعمال نفوذ نمایند.

در تعیین نقش و مسئولیتهای خاص ذینفعان و همزمان بهرهمندی از ابزارهای بین المللی، دولتها باید اقدامات ذیل را در خصوص ذینفعان عمومی و خصوصی تشویق نمایند.

تشویق جامعه مدنی، داوطلبان، سازمانهای داوطلب و جامعهمحور برای مشارکت و همکاری با مؤسسات عمومی نیز غیر قابل انکار است که با تأکید بر موارد زیر:
نقش زنان و مشارکت آنان برای مدیریت مؤثر خطر بلایا و طرّاحی، تأمین منابع و اجرای سیاستها، برنامه ها و طرحهای کاهش خطر بلایا که با توجّه به موضوع جنسیّت تهیه شده اند.

کودکان و جوانان عوامل تغییر هستند و باید شرایط و فضای لازم به آنها داده شود تا به کاهش خطر بلایا مطابق با قوانین، رویه های ملّی و مواد و محتوای آموزشی کمک کنند.

افراد دارای معلولیت و سازمانهای متولی در ارزیابی خطر بلایا و طراحی و اجرای برنامه های مناسب با نیازهای خاص آنان دارای اهمیت اساسی هستند.
افراد مسن دارای سالها تجربه، مهارت و عقلانیت هستند که دارایی های ارزشمندی برای کاهش خطر بلایا به شمار میرود و باید در طراحی سیاستها، طرحها و مکانیسم ها از جمله برای هشدار سریع مشارکت نمایند.مردم بومی از طریق تجربه و دانش سنتی خود کمک مهمی به توسعه و اجرای برنامه ها ارائه مینمایند.

یک ویژگی مهم که بر آمادگی در برابر مخاطرات مؤثر است، این است که ذینفعان تا چه حد به طور هماهنگ و به موقع و فارغ از هر گونه موازی کاری با تقسیم کار مناسب و تحت یک فرماندهی واحد عمل میکنند و تا چه حد به وظایف خود آشنایی داشته و خدمات پشتیبانی خود را به نحو احسن انجام میدهند. آموزش و ارتقاء آگاهی عمومی و دانش دولتمردان، پیش بینی منابع مالی پایدار در جهت اجرای برنامه های مدیریت خطر بلایا و تقویت سیاستهای مدیریت مردم محور به عنوان یکی از ذینفعان اصلی از جمله موارد مهمی است که در بسیاری از متون به عنوان راهبردهای مدیریت خطر بلایا به آن اشاره شده است.

بدیهی است که ایجاد فرهنگ پیشگیری کار ساده ای نیست زیرا سرمایه گذاری که امروز انجام می شود در آینده ای دور به ثمر می نشیند.

البته نقش مردم در مدیریت خطر بلایا نیز مهم است و مدیریت خطر بلایای جامعه محور رویکرد مبتنی بر ظرفیت جامعه برای ارزیابی آسیب پذیری در ابعاد مخاطرات طبیعی و انسان ساخت بوده و منجر به توسعه راهبردها و منابع مورد نیاز برای پیشگیری و یا کاهش خسارات و پیامدهای ناشی از مخاطرات شناسایی شده و نیز پاسخ و بازتوانی و بازسازی به دنبال آن می باشد.

در مدیریت جامعه محور مشارکت، توانمندسازی و حس مالکیت و تعلق به برنامه ها نیز در مدیریت جامعه محور مهم است و مردم محلی باید از مخاطرات منطقه خود مطلع باشند، از پیامدهای احتمالی که خانواده و جامعه آنها را تهدید می کند، آگاه باشند و به هشدارهای مخاطرات در منطقه آشنایی داشته و نسبت به آن اقدامات مناسب انجام دهند.

بنابراین برای ارتقاء آمادگی مردم یک جامعه لازم است قبل از وقوع مخاطره آموزش های لازم برای آمادگی وکاهش خسارت به مردم ارائه گردد. همچنین ظرفیت های موجود در جامعه شناسایی شده و بر اساس آن برنامه ریزی صورت گیرد و مردم بدانند که در زمان حادثه چکاری برای خود و دیگران انجام بدهند و یا به کجا مراجعه کنند و …

علاوه بر این می توان با ساماندهی تیم های امدادی آموزش دیده در کنار تیم های حرفه ای اثربخشی خدمات را افزایش داد. آموزش های این تیم ها در غالب اطفاء حریق، کمک های اولیه، اقدامات اولیه در امداد و نجات، حمایت های روانی،مدیریت کمپ ها و چادرها و ارزیابی اولیه خسارات و آسیب های منطقه باشد.

نقش سازمان های مردم نهاد (سمن ها)در مدیریت خطر بلایا نیز مهم است و سازمان های مردم نهاد فارغ از هر گونه تعصب و سوء گیری می توانند نقش خود را در هر یک از فازهای چرخه مدیریت خطر بلایا ایفاء نمایند. این سازمان ها توانایی فوق العاده ای در جلب حمایت های اجتماعی دارند. یکی از مهمترین ویژگی های آنها چابکی و سرعت عمل در گسیل به منطقه تحت تأثیر و انجام ارزیابی های اولیه می باشد.

علاوه بر این آنها گروه هدف ویژه و پرخطری را مدنظر قرار داده و خدمات مشخصی به آنها ارائه می کنند که می تواند در کاهش آسیب مؤثر باشد. از جمله دیگر ظرفیت های آنها می توان به ارتقاء آگاهی در خصوص پیشگیری ازمخاطرات، اقدامات کاهش آسیب، حمایت های روانی و هماهنگی جامعه محلی با سازمان های مسئول اشاره نمود. این سازمان ها در ظرفیت سازی جامعه و تقویت سرمایه های اجتماعی و همبستگی های اجتماعی نقش کلیدی دارند. علاوه بر این در ردیابی افراد و یافتن افراد خانواده ها مؤثر خواهند بود. ساماندهی تیم های امدادی محلی که علاوه بر شناخت از منطقه به سنن و زبان و فرهنگ و آداب منطقه نیز آشنایی دارند از سایر اقدامات قابل انجام است. ارائه خدمات به مناطق حاشیه ای و محروم منطقه تحت تاثیر از سایر فعالیت های حائز اهمیت توسط این تیم ها می باشد. این سازمان ها می توانند نقش هماهنگی و پل واسط بین دولت و مردم را به خوبی بازی کرده و امور مربوطه را تسهیل کنند.

در واقع نقش آنها در تلطیف رویکرد بالا به پایین دولت و تبدیل آن به رویکرد پایین به بالا و مطالبه گری جامعه ذی نفع است. ضمن اینکه برخی از این سازمان ها مهارت های اختصاصی و ویژه ای دارند که در بخش دولتی محدودیت آن حس می شود.

باید به خاطر داشت در صورتی که این سازمان ها در قبل از وقوع حوادث و بلایا هماهنگی لازم را نداشته باشند می توانند موازی کاری کرده و به هدررفت منابع منجر شوند و حتی نارضایتی از ارائه خدمات را به دنبال داشته باشند.

علاوه بر این با فراتر رفتن از ظرفیت ها و مسئولیت های خود می تواند اختلافاتی را در حین مرحله پاسخ ایجاد نماید که به گسترش مخاطرات ثانویه و عدم کیفیت مناسب در ارائه خدمات ختم گردد. علاوه بر این می توانند در برگشت جامعه به حالت قبل از حادثه فعالیت نموده و با افزایش سرعت گذر از این مرحله به تاب آوری جامعه کمک نمایند.

ناصرربیعی، کارشناس مسئول بلایای مرکز بهداشت شهرستان اراک