وعده‌های دست نیافتنی

رضا صادقیان آغاز فصل انتخابات ریاست جمهوری در ایران با حاشیه‌هایی همراه بوده و هست. از ثبت‌نام چهره‌های ناشناخته و پرحاشیه در روزهای نخست تا ارایه برنامه‌های بسیار غیرقابل باور و همچنین تغییر نظر برخی از کاندیدا که در گذشته چیزهایی دیگر می‌گفتند و حال حرف‌های دیگری می‌زنند. در این دوره ابتدا شاهد ثبت‌نام شمار […]

رضا صادقیان
آغاز فصل انتخابات ریاست جمهوری در ایران با حاشیه‌هایی همراه بوده و هست. از ثبت‌نام چهره‌های ناشناخته و پرحاشیه در روزهای نخست تا ارایه برنامه‌های بسیار غیرقابل باور و همچنین تغییر نظر برخی از کاندیدا که در گذشته چیزهایی دیگر می‌گفتند و حال حرف‌های دیگری می‌زنند.
در این دوره ابتدا شاهد ثبت‌نام شمار قابل توجهی از کاندیدا بودیم، نظاره‌گر رفتار برخی از چهره‌های جدی که در روز نخست قرار بود برای همیشه در صحنه بمانند و جان خودشان را در راه ایران بدهند ولی مدتی بعد روغن ریخته را نذر امام‌زاده کردند. رد صلاحیت‌ها، اعتراض برخی چهره‌های سیاسی نسبت به شورای نگهبان، از رییس جمهور سابق گرفته تا نایب‌رییس مجلس دهم و وزیر سابق مسکن و شهرسازی و.. توییت‌های بسیار حاشیه‌ساز رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو فقهای شورای نگهبان درباره نحوه تصمیم‌گیری تا نزول میزان مشارکت شهروندان در کمتر از سه‌ روز را در همین مدت کوتاه دیده‌ایم.

طی روزهای گذشته و با آغاز تبلیغات کاندیدای تایید صلاحیت شده، رویه‌ایی دیگر را نظاره‌گر هستیم. به یکباره برخی از کاندیدایی که در گذشته نه چندان دور مخالف مذاکرات بودند، مدافع آن شدند، همچنین یکی از ارزش پول ملی در منطقه خاورمیانه سخن می‌گوید که در مدت زمانی کم می‌توان به چنین جایگاهی رسید. وعده‌ای که تحقق خواهد یافت ولی براساس نظرات کارشناسان عمر این وعده حداقل نیاز به بیست سال کار تخصصی و برنامه‌ریزی بلند مدت در حوزه پولی، مالی، تجاری و روابط بین‌المللی دارد. شنیدن چنین سخنی، ارتقاء ارزش پولی ملی کشورمان بسیار شیرین و دلچسب است، اما رسیدن به چنین مرتبه‌ای با تکیه بر ادبیات بسیار ساده‌سازی شده بیش از آنکه نشانه‌های روشن برنامه داشتن را بدهد، گرفتار شدن در زمان محدود روزهای تبلیغات را بیان می‌کند. یکی از نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جدیدترین مواضع اقتصادی خود وعده پرداخت یک میلیون تومان یارانه به «هر خانوار» در «سه دهک پایین جامعه» را داد.

یکی دیگر از کاندیداها، از وام پانصد میلیونی به جوانان می‌گوید؛ در واقع مشخص نیست بیان این حرف‌ها براساس کدام تحقیقات و منابع مالی کشور است. البته می‌توان با چاپ پول و پرداخت وام‌های بدون محاسبه شمارگان زیادی از جوانان را به تشکیل زندگی و خانواده تشویق کرد، اما سوال اینجاست: در شرایطی که یک فرد بیکار، یا دارای شغل ناپایدار با درآمدی بسیار ناچیز و پس از دریافت وام موفق به تشکیل خانواده شود، باز پرداخت وام دریافت شده با کدامین درآمد امکان پذیر است؟
مهمتر آنکه براساس نظرات اقتصاددانان، تزریق نقدینگی و به دنبال آن افزایش تورم با چنین رویکردی چیزی به غیر افزوده کردن بحران دیگری به وضعیت کشور را به دنبال نخواهد داشت. گویا برخی از کاندیدای به جای دقت و حل مسئله تورم، گرانی، افزایش بی‌رویه قیمت زمین و مسکن، کنترل بازار خودرو، افزایش بی‌مهار قیمت دلار و طلا و گشایش در بحران بیکاری، آب، ایجاد اشتغال پایدار برای جوانان و… به فکر بالا بردن توقعات شهروندان بدون در نظر داشتن تاثیرات مخرب و هزینه‌ساز آن در جامعه هستند. شاید این همه اندکی در بهبود صندوق آرای کاندیدا تاثیر داشته باشد،‌ ولی نباید امیدهای واهی را به جامعه انتقال داد و از نشدن‌های بسیار در راستای شدن سخن گفت.