وحید جلیلی: میگویند انتخابات را باید به «بیعت» تبدیل کنیم!
وحید جلیلی (برادر سعید جلیلی) از فعالان اصولگرا و مسئول جشنواره عمار طی سخنانی در ۲۳ دیماه گذشته در جلسه مجمع عمومی جبهه عدالتخواه مشهد درباره ظرفیتهای مردمسالاری دینی و چالشهای آن سخنرانی کرد که گزیده هایی از سخنان وی به شرح زیر است: *این مهم است که ما مراقب تئوریهای انقلاب، مبانی انقلاب، تعاریفی […]
وحید جلیلی (برادر سعید جلیلی) از فعالان اصولگرا و مسئول جشنواره عمار طی سخنانی در ۲۳ دیماه گذشته در جلسه مجمع عمومی جبهه عدالتخواه مشهد درباره ظرفیتهای مردمسالاری دینی و چالشهای آن سخنرانی کرد که گزیده هایی از سخنان وی به شرح زیر است:
*این مهم است که ما مراقب تئوریهای انقلاب، مبانی انقلاب، تعاریفی که با انقلاب اسلامی شکل گرفته و وارد جامعه ایران شده باشیم و اینها را هم حفظ و هم تازهگردانی کنیم.
*آقا میگوید: “بیشک فاصله میان بایدها و واقعیتها همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد.” اما داریم میبینم در این انتخاباتهای اخیر دیگر عذاب وجدانی هم وجود ندارد! شما سراغ دارید اصولگرایی را که از به حضیض افتادن مشارکت در انتخابات اخیر، عذاب وجدان گرفته باشد؟
*امروز در اصولگرایی؛ تاکتیسینها جای تئوریسینها را گرفتهاند. یک تعداد ژورنالیستها و توئیتیستهای مرتبط با امنیتیها و اطلاعاتیها که بلدند دیگران را جوگیر و فضا را ملتهب کنند؛ میشوند محور اجرای مطامع باندهای قدرت. و خطرِ بزرگتر، این است که حتی تئوریسینهای ما را وادار میکنند که با تنازل از مبانی معرفتی، تاکتیسین بشوند.
*نمونهاش بیانیه آقایان در انتخابات مجلس یازدهم در تهران بود که دیدید امثال آقای سیدمهدی میرباقری و آقای پناهیان و … هم که یک عمق تئوریکی داشتند؛ اینها هم در برابر فضای سیاستزده، منفعل شدند و از مقام آرمان و مبانی؛ تنازل کردند و در قامت تاکتیسین وارد شدند و حاضر شدند بر دقتهای نظری خط قرمز بکشند
*امروز یک عده به جمعبندی رسیدهاند که مبنای امام و مبنای رهبری در یکی از مهمترین مسایل نظام یعنی مشارکت؛ که اصلا نظریه “نظام انقلابی” بر آن بنا شده؛ غلط است. برخی اصولگراها این را تصریح نمیکنند، تقیه میکنند، اما در عمل، در رفتار، در موضعگیری، بر این مبنا عمل میکنند چون جمعبندی شان این شده که رفتار بنیانگذار جمهوری اسلامی در ماجرای انتخابات و مشارکتِ مردم غلط و باطل بوده و نباید گذاشت آن فرهنگ سیاسی که امام در نظرش بود؛ حاکم بشود .
*انتخابات در نگاه امام عرصهای است برای تشکل و رشد جمهور مردم، اما در رویکرد عمده اصولگراها دارد تبدیل میشود به عرصهای برای تشکل و حاکمیت ِاشرافیت و خواص. و اینها البته ادبیاتهای پشتیبان خاص خودشان را دارند. دائم بین جمهوریت و ولایت تضاد ایجاد میکنند.
* الان کاری که دارد در عرصه انتخابات صورت میگیرد این است که میگویند انتخابات را باید تبدیلش کنیم به بیعت.
*شما یا لیستِ اصولگرایان را که در لابیهای متهم به فساد سیاسی تهیه شده قبول داری و به آن بله میگویی؛ یا داری آب به آسیاب دشمن میریزی و شق عصای مسلمین میکنی و بی بصیرت هستی و به جهنم خواهی رفت!
*این روشها نه تنها جمهوری اسلامی را به سمت حکومت امام زمانی نخواهد برد بلکه زمینه روی کارآمدن امویان و عباسیان را فراهم خواهد کرد.
*اصولگرایان فقط یک تاکتیک می شناسند و آن هم ” النصر بالرعب” است. وقتی که شما بتوانی فضا را بحرانی نشان بدهی؛ در شرایط بحرانی، حکومت نظامی حاکم میشود. در شرایط بحرانی، منع عبور و مرور اتفاق میافتد. منع تجمع بیش از چند نفر اتفاق میافتد.
*اسلام شناسی اینها را دراین فقره مقایسه کنید با اسلام شناسی امام. بالاخره ما یا باید بگوییم امام خمینی اشتباه کرد یا احتمالا شما دارید بر یک تاکتیک اشتباه و بی مبنا پافشاری میکنید و میخواهید برایش توجیه شبه دینی بتراشید.
*اشرافیت اشرافیت است. چه قیافه اصلاحطلب به خودش بگیرد چه اصولگرا. اسلامیت منهای جمهوریت؛ منهای حق و تکلیف آحاد مردم برای رشد و مشارکت مسئولانه و آگاهانه؛ اصلا اسلامیت نیست؛ اشرافیت است.
*آنها که جمهوریت و حضور کیفی و کمی مردم در صحنه مشارکت را تضعیف میکنند در حقیقت دارند زمینه “حضورالحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر” را کمرنگ میکنند تا ولایت به جای قدرت جمهور به اشراف و قبایل سیاسی نیازمند بشود و بتوانند به خیال خودشان در بزنگاهها او را تحت فشار قرار بدهند و از او باج بخواهند و در نهایت هم زمینه را برای پدید آمدن یک قدرت متمرکز که به جای جمهور بر اشراف متکی است فراهم کنند.
*این مهم است که ما مراقب تئوریهای انقلاب، مبانی انقلاب، تعاریفی که با انقلاب اسلامی شکل گرفته و وارد جامعه ایران شده باشیم و اینها را هم حفظ و هم تازهگردانی کنیم.
*آقا میگوید: “بیشک فاصله میان بایدها و واقعیتها همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد.” اما داریم میبینم در این انتخاباتهای اخیر دیگر عذاب وجدانی هم وجود ندارد! شما سراغ دارید اصولگرایی را که از به حضیض افتادن مشارکت در انتخابات اخیر، عذاب وجدان گرفته باشد؟
*امروز در اصولگرایی؛ تاکتیسینها جای تئوریسینها را گرفتهاند. یک تعداد ژورنالیستها و توئیتیستهای مرتبط با امنیتیها و اطلاعاتیها که بلدند دیگران را جوگیر و فضا را ملتهب کنند؛ میشوند محور اجرای مطامع باندهای قدرت. و خطرِ بزرگتر، این است که حتی تئوریسینهای ما را وادار میکنند که با تنازل از مبانی معرفتی، تاکتیسین بشوند.
*نمونهاش بیانیه آقایان در انتخابات مجلس یازدهم در تهران بود که دیدید امثال آقای سیدمهدی میرباقری و آقای پناهیان و … هم که یک عمق تئوریکی داشتند؛ اینها هم در برابر فضای سیاستزده، منفعل شدند و از مقام آرمان و مبانی؛ تنازل کردند و در قامت تاکتیسین وارد شدند و حاضر شدند بر دقتهای نظری خط قرمز بکشند
*امروز یک عده به جمعبندی رسیدهاند که مبنای امام و مبنای رهبری در یکی از مهمترین مسایل نظام یعنی مشارکت؛ که اصلا نظریه “نظام انقلابی” بر آن بنا شده؛ غلط است. برخی اصولگراها این را تصریح نمیکنند، تقیه میکنند، اما در عمل، در رفتار، در موضعگیری، بر این مبنا عمل میکنند چون جمعبندی شان این شده که رفتار بنیانگذار جمهوری اسلامی در ماجرای انتخابات و مشارکتِ مردم غلط و باطل بوده و نباید گذاشت آن فرهنگ سیاسی که امام در نظرش بود؛ حاکم بشود .
*انتخابات در نگاه امام عرصهای است برای تشکل و رشد جمهور مردم، اما در رویکرد عمده اصولگراها دارد تبدیل میشود به عرصهای برای تشکل و حاکمیت ِاشرافیت و خواص. و اینها البته ادبیاتهای پشتیبان خاص خودشان را دارند. دائم بین جمهوریت و ولایت تضاد ایجاد میکنند.
* الان کاری که دارد در عرصه انتخابات صورت میگیرد این است که میگویند انتخابات را باید تبدیلش کنیم به بیعت.
*شما یا لیستِ اصولگرایان را که در لابیهای متهم به فساد سیاسی تهیه شده قبول داری و به آن بله میگویی؛ یا داری آب به آسیاب دشمن میریزی و شق عصای مسلمین میکنی و بی بصیرت هستی و به جهنم خواهی رفت!
*این روشها نه تنها جمهوری اسلامی را به سمت حکومت امام زمانی نخواهد برد بلکه زمینه روی کارآمدن امویان و عباسیان را فراهم خواهد کرد.
*اصولگرایان فقط یک تاکتیک می شناسند و آن هم ” النصر بالرعب” است. وقتی که شما بتوانی فضا را بحرانی نشان بدهی؛ در شرایط بحرانی، حکومت نظامی حاکم میشود. در شرایط بحرانی، منع عبور و مرور اتفاق میافتد. منع تجمع بیش از چند نفر اتفاق میافتد.
*اسلام شناسی اینها را دراین فقره مقایسه کنید با اسلام شناسی امام. بالاخره ما یا باید بگوییم امام خمینی اشتباه کرد یا احتمالا شما دارید بر یک تاکتیک اشتباه و بی مبنا پافشاری میکنید و میخواهید برایش توجیه شبه دینی بتراشید.
*اشرافیت اشرافیت است. چه قیافه اصلاحطلب به خودش بگیرد چه اصولگرا. اسلامیت منهای جمهوریت؛ منهای حق و تکلیف آحاد مردم برای رشد و مشارکت مسئولانه و آگاهانه؛ اصلا اسلامیت نیست؛ اشرافیت است.
*آنها که جمهوریت و حضور کیفی و کمی مردم در صحنه مشارکت را تضعیف میکنند در حقیقت دارند زمینه “حضورالحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر” را کمرنگ میکنند تا ولایت به جای قدرت جمهور به اشراف و قبایل سیاسی نیازمند بشود و بتوانند به خیال خودشان در بزنگاهها او را تحت فشار قرار بدهند و از او باج بخواهند و در نهایت هم زمینه را برای پدید آمدن یک قدرت متمرکز که به جای جمهور بر اشراف متکی است فراهم کنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰