وعده‌های ناممکن و تطمیع رای‌دهندگان

گروه اقتصادی: حسین راغفر اقتصاددان طی یادداشتی با عنوان وعده‌های ناممکن و تطمیع رای‌دهندگان در روزنامه آرمان ملی نوشت: آن دسته از وعده‌های کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری که عملا امکان‌پذیر و تحقق‌پذیر نیست به لحاظ حقوقی به معنای تطمیع مخاطبین جهت گرفتن رای است که خودش جرم محسوب می‌شود و انتظار می‌رود دادستان و مدعی‌العموم، مداخله و […]

گروه اقتصادی: حسین راغفر اقتصاددان طی یادداشتی با عنوان وعده‌های ناممکن و تطمیع رای‌دهندگان در روزنامه آرمان ملی نوشت: آن دسته از وعده‌های کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری که عملا امکان‌پذیر و تحقق‌پذیر نیست به لحاظ حقوقی به معنای تطمیع مخاطبین جهت گرفتن رای است که خودش جرم محسوب می‌شود و انتظار می‌رود دادستان و مدعی‌العموم، مداخله و با تطمیع برخورد کنند. ضمن اینکه این وعده‌ها عملا نقض استقلال قوا را هم نشان می‌دهد به این معنا که وعده‌های وعده‌دهندگان نیازمند تصویب مجلس است و بعد از آن هم حتی اگر مجلس تصویب کند در خیلی از موارد ممکن است شورای نگهبان به خاطر مغایرت‌ها یا باری که برای بودجه دارد، حاضر به تصویب نباشد؛ بنابراین کاندیدا‌ها چگونه وعده می‌دهند که تصویب آن‌ها خارج از اراده و کنترل خود این افراد است؟ از طرفی اصلا این اقدامات و پرداخت‌ها و یارانه نقدی در هیچ جای دنیا یک اقدام موفق نبوده و موجب مشکلات عدیده‌ای برای اقتصاد کشور‌ها بوده است و عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای را به جای گذاشته است. در حقیقت باید دید منابع این وعده‌ها با چه ارزی می‌تواند تحقق پیدا کند و اگر قرار است ارز به ۳۰ هزار تومان برسد و از این محل تزریق کنند، مصیبتی برای کشور است. به نظر می‌رسد مهمترین اقدامی که کاندیدا‌ها می‌توانند بکنند، کاهش قیمت ارز است، چون با افزایش قیمت ارز عملا باید دهه ۹۰ را دهه گمشده در اقتصاد ایران بنامیم، چون میزان سرمایه‌گذاری غالب منفی بوده به این معنا که منابعی که وارد سرمایه‌گذاری شده، حتی استهلاک سرمایه‌های موجود را پوشش نداده است که علت اصلی گران بودن سرمایه‌گذاری در اثر افزایش قیمت ارز است.
قیمت ارز باید شدیدا کاهش پیدا کند تا سرمایه‌گذاری صورت گیرد و بدون سرمایه‌گذاری اصلا امکان خلق شغل و ارزش افزوده و تولید وجود ندارد؛ بنابراین به نظر می‌رسد مهمترین اقدامی که دولت باید در همان گام نخست خود انجام دهد، کاهش شدید قیمت ارز به زیر ۱۰ هزار تومان است و بعد هم تقویت پول ملی و کاهش اقلام دیگر به‌خصوص قیمت کالا‌های ارزی و بعد هم قیمت کالا‌های داخلی را باید کاهش دهد. درحقیقت اگر قیمت ارز کاهش پیدا نکند، اصلا امکان سرمایه‌گذاری وجود ندارد، چون برای ایجاد یک بنگاه کوچک، تاسیس یک گلخانه یا خرید یک زمین کشاورزی نیاز به چندین میلیارد تومان سرمایه‌گذاری است. درواقع قیمت‌ها باید پایین بیاید و پایین نمی‌آید الا اینکه قیمت ارز پایین بیاید. اما نتیجه انتخابات به اینکه مردم چگونه وارد صحنه شوند، بستگی دارد. اگر مردم پای صندوق‌های رای بیایند، نتیجه دیگری رقم می‌خورد و در غیر اینصورت نتیجه از پیش مشخص است. هرچند جامعه خیلی امیدوار نیست و تا الان نشانه‌هایی برای حضور گسترده وجود ندارد مگر اینکه از حالا به بعد اتفاقاتی بیفتد و منجر به مشارکت بیشتر مردم شود. در صورتی که آمار مشارکت به بالای ۵۵ درصد برسد، احتمال دارد که یک شگفتی حاصل شود.