گدایی رأی با تبلیغ افزایش صدقه‌پردازی

گروه سیاسی: روزنامه توسعه ایرانی در گزارشی به پدیده «عوام‌فریبی» در آوردگاه انتخابات پرداخت و نوشت:بیش از یک دهه است که «عوام‌فریبی» به گفتمان مسلط در عرصه سیاست ایران بدل شده است. در چند انتخابات اخیر ریاست جمهوری، کاندیداهای انتخابات با برجسته کردن شعارهای کلی و بی‌پشتوانه، سعی در جذب آرای مردم به خصوص طبقات […]

گروه سیاسی: روزنامه توسعه ایرانی در گزارشی به پدیده «عوام‌فریبی» در آوردگاه انتخابات پرداخت و نوشت:بیش از یک دهه است که «عوام‌فریبی» به گفتمان مسلط در عرصه سیاست ایران بدل شده است. در چند انتخابات اخیر ریاست جمهوری، کاندیداهای انتخابات با برجسته کردن شعارهای کلی و بی‌پشتوانه، سعی در جذب آرای مردم به خصوص طبقات فرودست داشته‌اند.
کافی‌ست نگاهی اجمالی بر چند نمود عینی پوپولیسم در شعارهای کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ بیاندازیم تا میزان شعارزدگی فقط با هدف جلب آرا مشخص شود:
– یارانه نقدی سه دهک نخست جامعه را ۵ برابر و دو دهک چهارم و پنجم را سه برابر خواهم کرد.
– یارانه نقدی را به ۴۵۰هزار تومان در ماه می‌رسانیم.
– دهک ۹ و ۱۰ نباید یارانه بگیرد. ما باید یارانه را به دهک‌های پایین به خصوص دهک‌های یک تا پنج جامعه که تحت فشارند، متمرکز کنیم.
– سه روزه می‌توان مشکل بازار سرمایه و بورس را حل کرد و امیدوارم در روزهای اول «دولت سلام» این بحران حاد برطرف شود.
– «صندوق جبران ضرر مال‌باختگان بورس» را تاسیس می‌کنیم.
اینها چند نمونه از وعده‌هایی است که بر محور جلب آرای مردم و بدون پشتوانه واقعی و اجرایی داده شده است. هیچ‌کدام برنامه اجرایی ندارند و برای هیچ‌یک، جزئیات و نقشه راه بیان نشده است!
واضح است که مشکل بورس جدی‌تر و عمیق‌تر از آن است که سه روزه یا با تشکیل صندوق خاص حل شود. تا زمانی که مشکلات تولید و دخالت‌های آشکار و پنهان حل نشود و بنگاه‌های اقتصادی سر پا نشوند، مشخص است که رکود سهام آنها در بورس و زمین خوردن سرمایه‌های مردم تداوم خواهد داشت و با دست‌کاری‌های دولت هم مشکلی حل نمی‌شود.
اما در مورد یارانه، اولاً وقتی پایگاه داده‌های مدون و به‌روز نداریم، چطور می‌خواهند دهک‌های پردرآمد را عادلانه و بدون خطا شناسایی و سپس حذف کنند؟ در ثانی، چگونه می‌خواهند سه تا پنج دهک را از دریافت یارانه محروم کنند وقتی حتی خانوارهای متعلق به دهک پنج نیز که علی‌الاصول باید جزو طبقه متوسط و قادر به تامین حداقل‌ها باشد، با سیاست‌های تعدیلی اخیر به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند و نمی‌توانند حتی نیازهای اصلی را تامین کنند چون مثلا تامین سرپناه شایسته به جز یک یا دو دهک اول، برای باقی دهک‌ها به امری دشوار و حتی «صعب»‌ بدل شده است. مساله بعدی این است که چطور می‌خواهند منابع پایدار برای یارانه‌پردازی پیدا کنند؟ سه برابر کردن یارانه یا پرداخت یارانه ۴۵۰هزار تومانی در این اوضاع اقتصادی نیاز به منابع پایدار دارد. وقتی منابع نیست، این حرف‌ها فقط شعار توخالی است و با این هدف پیش برده می‌شود که دهک‌های فرودست را با وعده یارانه چند برابری به سمت خود جذب کنند.
اما از همه اینها مهم‌تر، روی آوردن مدام و همیشگی به اقتصاد صدقه‌ای است. اگر دولتی قادر به حل مشکلات اساسی مردم و فرودستان باشد، دیگر چه نیازی به یارانه وجود دارد؟ در همین زمینه یک کارگر پیمانکاری عسلویه می‌گوید: «اگر صداقت دارند بگویند چه برنامه‌ای برای قطع ید سودجویان و پیمانکاران و واسطه‌ها از کلیدی‌ترین و حیاتی‌ترین صنعت کشور یعنی نفت و گاز دارند! بگویند چطور می‌خواهند هزاران کارگر متخصص و فنی جنوب را از این بحران معیشت و ناامنی نجات دهند؟ با سه برابر شدن یارانه یا وعده‌های این‌چنینی مشکلات ما حل نمی‌شود».
«مرتضی افقه» اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در ارتباط با این وعده‌ها می‌گوید:اصل وعده‌ها قابل انجام نیست، حداقل توسط این آدم‌ها و در کوتاه‌مدت. اینها یا نمی‌دانند و دچار توهم هستند یا به خاطر رای، مردم را فریب می‌دهند و دروغ می‌گویند. باید در نظر داشته باشیم که همه این کاندیداهای تایید شده، دهه‌ها در سطوح بالای کشور مسئولیت داشته‌اند. اگر این وعده‌‌ها و راهکارهای پیشنهادی، به اندازه سر سوزنی قابل انجام بود، این آقایان خیلی پیشتر به دولت وقت پیشنهاد می‌دادند و بساط اجرایی شدن آنها را می‌چیدند! فقط یک سوال ساده برای راستی‌آزمایی این وعده‌ها: آیا می‌تو‌انند همین امروز بگویند چند سال قرار است یارانه‌های چند برابر شده پرداخت شود؟
این نوع تبلیغات در شان مردم ایران نیست. در کشوری با این همه ثروت و امکانات و با این اندازه ظرفیت برای اشتغال‌زایی، اصلاً شایسته نیست که مردم را مشتی محتاج و گدای یارانه بار بیاورند. آقایان بروند ببینند در کدام نظام مترقی جهان، کاندیداهای ریاست جمهوری، شعارها را بر مبنای یارانه و صدقه دادن، تنظیم می‌کنند؟ باید به اینها گفت، در شان مردم ما نیست که «صدقه‌بگیر» باشند، پس لطفا تمام کنید!به گفته این استاد دانشگاه، کاندیداها بیایند به مشکلات اساسی کشور برسند و برنامه‌های مدون و کارشناسی‌شده برای حل معضلات اقتصاد و تولید ارائه دهند نه اینکه با صدقه‌پردازی رای جمع کنند!
«هدفمندسازی یارانه‌ها» در زمان خودش راهکاری اقتصادی بود که به‌زعم مجریان آن قرار بود مشکلات ساختاری اقتصاد را با واقعی‌سازی قیمت‌ها و سوق دادن یارانه‌ها به بخش‌های اساسی تولید و سازندگی حل کند حالا اما بعد از گذشت بیش از یک دهه، «یارانه» تبدیل به شعاری مردم‌پسند برای جلب آرای مردم شده است و در این بیش از یک دهه، نه یارانه تولید به میزان واقعی پرداخت شده، نه از فاصله فقیر و غنی با اجرای هدفمندسازی کاسته شده و نه پول‌ها به دست نیازمندان واقعی رسیده است! هیچ‌یک از هدف‌های طرح هدفمندسازی که منجر به حذف سوبسید کالاها و خدمات اساسی شد، محقق نشده است. یک کارگر پیمانکاری عسلویه وقتی از او می‌پرسیم در مورد چند برابر شدن یارانه‌های نقدی چه نظری داری، می‌گوید: «واقعاً خسته شده‌ایم. چقدر در باغ سبز نشان دادن اما به بیراهه رفتن!…».