یارانه ۴۵۰ هزار تومانی یعنی تورم سه رقمی

گروه اقتصادی: کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰، عموماً هیچ برنامه‌ای برای طبقه‌ی کارگر ندارند یا در بهترین حالت، آنگونه که فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) می‌گوید از برنامه‌های کارگری‌شان تا امروز «رونمایی» نکرده‌اند! به گزارش ایلنا، او ادامه می‌دهد: اینها برنامه‌ی مدون، مستدل و قابل اجرایی برای حل مشکلات جامعه‌ی […]

گروه اقتصادی: کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰، عموماً هیچ برنامه‌ای برای طبقه‌ی کارگر ندارند یا در بهترین حالت، آنگونه که فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) می‌گوید از برنامه‌های کارگری‌شان تا امروز «رونمایی» نکرده‌اند! به گزارش ایلنا، او ادامه می‌دهد: اینها برنامه‌ی مدون، مستدل و قابل اجرایی برای حل مشکلات جامعه‌ی کارگری ندارند و هیچ نظام اولویت‌گذاری مشخصی در کار نیست. این چیزهایی که از این کاندیداها می‌شنویم، «برنامه» نیست، بلکه فقط «حدیث آرزومندی» است یا سواری گرفتن از موج آرزوهای ملت و دردهای طبقات ضعیف و فرودست! لذا به هیچ عنوان نمی‌توان به این موارد اعلام شده توسط کاندیداها دل خوش کرد یا روی این حرف‌ها حساب خاصی باز کرد.

نه ابطال دادنامه ۱۷۹ نه به سرانجام رسیدن شکایت مزد/ کاندیداها «هیچ» نگفتند!
مطالبات کارگران مشخص است؛ مطالباتی که مدتهاست کارگران در موردشان فریاد زده‌اند و از همه‌ی کانال‌ها تحقق آن‌ها را درخواست کرده‌اند. توفیقی با تاکید بر اینکه هیچ یک از این مطالبات اصلی در اظهارات کاندیداها در مناظره تلویزیونی پانزدهم خرداد نمودی نداشت؛ می‌گوید: یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین خواسته‌ها، ابطال دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت است؛ دادنامه‌ای که ماده ۷ قانون کار را از اساس از معنا تهی کرده و به زباله‌دان افکنده است.  تبصره ۲ ماده هفت قانون کار با این دادنامه و با بخشنامه‌ی مربوطه‌ی وزارت کار، کاملاً بی‌اثر شده است و دیگر هیچ کاربردی ندارد. مهم‌ترین چیز اینکه هیچ کدام از کاندیداها در ارتباط با این دادنامه‌ی ضد کارگری و احیای امنیت شغلی از دست رفته‌ی کارگران هیچ صحبتی نکردند.

به گفته وی، حداقل توقع کارگران این است که ابطال این دادنامه به ثمر برسد و همچنین شکایت دستمزد ۹۹ به جایی برسد و رای نهایی در مورد آن صادر شود.این فعال کارگری اضافه می‌کند: همه کاندیداها از «مبارزه با فساد ساختاری» دم می‌زنند و ادعا می‌کنند که قصد دارند فساد را در جامعه ریشه‌کن کنند؛ مگر فساد معنایی جز طفره رفتن از قوانین بالادستی و الزام‌آور (از جمله همین قانون کار) و پایمال کردن حقوق قانونی مردم دارد؟ وقتی قانون کار به هیچ شکلی اجرا نمی‌شود و حقوق کارگران به انحاء مختلف زیر پا گذاشته می‌شود، یعنی فساد در ارکان روابط کار رخنه کرده و  اگر اراده‌ای برای مبارزه با فساد هست باید قبل از هر چیز حقوق این جمعیت انبوه اعاده شود.

چرا یک جلسه با کارگران نگذاشته‌اند؟!
قدرت همیشه و همواره مقابل کارگران ایستاده است؛ به همین دلیل است که به گفته‌ی توفیقی، تمام کاندیداها بالااستثنا برای تدوین طرح‌ها و برنامه‌هایشان با کارآفرینان (که اسم جدید و کاملاً مدرن کارفرمایان است!) جلسه گذاشته‌اند و حرف‌های آن‌ها را شنیده‌اند اما چرا یک جلسه با کارگران نگذاشته‌اند!

وی اضافه می‌کند: همه‌ نگران مالیات و سود و حاشیه سود کارفرمایان هستند چرا هیچ کس به درآمد و مالیات بر درآمد کارگران توجهی ندارد؟ همین الان کارگر حداقل‌بگیری که چهار میلیون و خرده‌ای درآمد دارد، چون سقف معافیت مالیاتی ۴ میلیون تومان است، باید ماهیانه مالیات بپردازد؛ مثلاً اگر دستمزدش ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است، باید ماهی ۲۰ هزار تومان مالیات بدهد! این در حالیست که کمینه‌ی سبد معیشت خانوار، ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومان است و با این حساب، کارگران حداقل‌بگیر همگی زیر خط فقر هستند؛ زیر خط فقر هستند اما بازهم به دولت مالیات می‌دهند!

جای بسیاری از دغدغه‌های کارگران در اظهارات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری خالیست؛ توفیقی می‌گوید: چرا هیچ کس در ارتباط با «ضریب جینی» و صعود این شاخص در سال‌های اخیر صحبت نمی‌کند؟ چرا هیچ کس در ارتباط با قراردادهای موقت سه ماهه و یکماهه و قراردادهای شفاهی و غیرقانونی صحبت نمی‌کند؟ چرا برنامه‌ای برای تامین امنیت شغلی ندارند؟ چرا در ارتباط با اینکه دستمزدها منصفانه و شایسته نیست، صحبت نمی‌کنند؟! چرا از معضلِ کاهش سرانه مصرف مواد پروتئینی و مواد غذاییِ باکیفیت که تقریباً بدل به یک بحران جدی شده، صحبتی نمی‌شود؟ چرا در مورد حاشیه‌نشینیِ رو به گسترش و فرار اجباری مزدبگیران از محدوده‌ی شهرها صحبت نمی‌کنند؟ چرا به نرخ فزاینده‌ی استعمال مواد مخدر صنعتی، کاهش فزاینده‌ی نرخ فرزندآوری و نرخ فزاینده‌ی خودکشی در خانواده‌های کارگری هیچ توجهی نمی‌شود؟! چرا به افزایش و نهادینه شدن «بزه» در حومه‌های شهر توجهی نمی‌شود؟!

طرح‌های بی‌پشتوانه‌ی «خانه‌سازی»/ چگونه قرار است چند میلیون خانه بسازند؟!
«مسکن» یکی از دغدغه‌های اصلی قاطبه‌ی جمعیت کشور است؛ هر خانواده‌ای که تا امروز خانه‌دار نشده و هنوز مستاجر است، با این تورم سرسام آور مسکن، دیگر بعید است که هیچ زمان بتواند صاحبخانه شود! تورم اعلامی مسکن در یک بازه یکساله، حدود ۶۰۰ درصد است؛ در چنین شرایطی، آیا طرح‌های مسکن کاندیداها می‌تواند منجر به خانه‌دار شدن کم درآمدها شود؟ توفیقی در این رابطه با تاکید بر اینکه مسکن کارگری، راهکار قانونی دارد اما دهه‌هاست که تعمداً این راهکارهای قانونی را فراموش کرده‌اند تا اسباب سودجویی بساز بفروش‌ها و انبوه‌سازان و دلالان مسکن فراهم شود؛ می‌گوید: هیچ اشاره‌ای به ماده ۱۴۹ قانون کار و لزوم اجرای آن نکردند!

او ادامه می‌دهد: می‌گویند می‌خواهیم یک میلیون یا ۵ میلیون مسکن بسازیم در یک بازه کوتاه آنهم بدون هیچ آورده‌ای! سوال اینجاست که این مسکن‌ها چطور قرار است ساخته شود؛ طرح و برنامه چیست؛ بودجه و اعتبار از کجا می‌آید؟! جامعه‌ی هدف چه کسانی هستند؛ ادعا کرده‌اند در شرق و جنوب کشور می‌خواهیم مسکن بسازیم؛ مگر آن مناطق چقدر ظرفیت زیستی دارند؛ مگر می‌خواهند تهران‌نشینِ بدون مسکن را ببرند در مکران یا هرمزگان سکنا دهند؟! مگر در شرق و جنوب شرق، ما «آب» داریم که خانه بسازیم؛ آب لازمه‌ی عمران است و آیا بررسی کارشناسانه کرده‌اند که طرح شهرک‌سازی در این مناطقِ بدون آب، آیا اساساً امکان‌پذیر است؟!

به گفته وی، وقتی کمبود آب روستاهای مناطق شرقی و جنوب شرقی را به تخلیه کشانده و روستاییان را مجبور به مهاجرت کرده، چطور می‌خواهند در آن مناطق خانه‌سازی و شهرک‌سازی کنند آنهم با صفر ریال آورده؟!این فعال کارگری در ادامه به لزوم تعیین دقیق جزئیات طرح‌ها اشاره کرده و می‌گوید: باید دقیق بگویند  با کدام اعتبار و آورده می‌خواهند خانه بسازند؛ مگر طرح خانه‌سازی بدون آورده می‌شود؟!

ده برابر کردن یارانه نقدی، اقتصاد را فلج می‌کند
طرح‌های کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بیشتر شعار و وعده‌ی توخالی است؛ وعده‌هایی سوار بر موج پوپولیسم که فقط یک هدف دارند: جلب آرای توده‌های فرودست؛ وعده‌ی دادن یارانه های ۴۵۰ هزار تومانی یا سه یا پنج برابر کردن یارانه‌های نقدی نیز از این دست وعده‌هاست.

توفیقی در ارتباط با «وعده‌های یارانه‌ای کاندیداها» می‌گوید: همین  یارانه ۴۵ هزار تومانی تا امروز کلی تورم و نقدینگی ایجاد کرده حالا می‌خواهند  با ده برابر یا ۵ برابر کردن یارانه نقدی، حجم نقدینگی و تورم تحمیلی به سفره‌های مردم را چندین برابر کنند! آیا تورم ناشی از افزایش یارانه را محاسبه کرده‌اند؛ آیا نمی‌دانند یارانه نقدی چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آورده است؟! آیا نمی‌دانند چند برابر شدن یارانه چه افتضاحی به بار  خواهد آورد؟

وعده‌ی بی‌پشتوانه‌ی بعدی، وام چند صد میلیون تومانی ازدواج جوانان است که توفیقی می‌گوید: بازهم مشخص نکرده‌اند این وام از کجا قرار است تامین اعتبار شود؟! همین الان بانک‌ها در تامین اعتبار برای وام‌های فعلی درمانده‌اند؛ اعتبار آن وام‌ها چطور قرار است تامین شود؛ گردش نقدینگی چطور قرار است مدیریت شود؟
او ادامه می‌دهد: دیگری صحبت از ایجاد دو یا سه میلیون شغل در یکسال می‌کند؛ گویا نمی‌دانند ایجاد شغل یعنی چی؛ چطور می‌خواهند چند میلیون شغل در یکسال ایجاد کنند؛ این ادعاها برای اقتصاددانان به راستی خنده‌دار و مضحک است!

سراغ معضلات واقعی و راهکارهای واقعی بروند
توفیقی با تاکید بر غیراجرایی بودن این وعده‌ها می‌گوید: به جای این شعارها، طرح های اجرایی و شدنی بدهند مثل احیای قانون «از کجا آورده‌اید» یا اصلاح نظام مالیاتی با اخذ مالیات از سودهای انبوه بانکی و املاک و مستغلات پولدارها یا حذف مشاغل غیررسمی از اقتصاد. آیا بهتر نیست به جای شعارهای بدون پشتوانه، سراغ معضلات واقعی و راهکارهای واقعی بروند؛ آیا فکر نمی‌کنند دوران این مدل صحبت کردن و شعارهای واهی دادن، دیگر مدتهاست که سرآمده؟! صحبت‌های بدون پشتوانه‌ی این آقایان یعنی تورم سه رقمی! اگر طرح‌های پوپولیستی اینها با هزار ضرب و زور اجرا شود، تورم سه رقمی در راه خواهد بود؛ این یعنی آینده‌ی به مراتب بدتر و ناگوارتر برای طبقه‌ی کارگر! بدون تردید کارگران و بازنشستگان با این برنامه‌ها که واقعاً برنامه هم نیستند، آینده‌ی به مراتب دشوارتری خواهند داشت.

او در پایان تاکید می‌کند: طبقه‌ی کارگر از شنیدن ادعاها و اظهارات کاندیداهای ریاست جمهوری به راستی ناامید و مایوس شده است؛ چشم‌انداز پیش رو روشن نیست؛ از این‌ها هیچ آبی برای کارگران گرم نمی‌شود؛ هیچ برنامه‌ای برای حل معضلات ندارند که هیچ، برنامه‌هایشان همگی معضل‌ساز است!