سرما در تابستان!

رضا صادقیان سه روز تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دوره سیزدهم و شورای شهر ششم زمان باقی‌ مانده و با وجودی که تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری آغاز شده همچنان فضای سردی در جامعه حاکم است. نظرسنجی‌ها مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران هنوز حوالی ۴۰ درصد مشارکت کنندگان را رد نکرده است، نمودار رای دهندگان همچنان عددهای ۳۶ […]

رضا صادقیان
سه روز تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دوره سیزدهم و شورای شهر ششم زمان باقی‌ مانده و با وجودی که تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری آغاز شده همچنان فضای سردی در جامعه حاکم است.
نظرسنجی‌ها مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران هنوز حوالی ۴۰ درصد مشارکت کنندگان را رد نکرده است، نمودار رای دهندگان همچنان عددهای ۳۶ و ۳۷ و نهایتا ۴۰ درصد را بیان می‌کند؛ وضعیتی که قبل از اعلام اسامی تایید صلاحیت شدگان به بالای ۴۵ درصد رشد یافته بود به یکباره روند نزولی را نشان داد. البته این همه را می‌توان نادیده گرفت و چشم انتظار واکنش بسیار خاص از سوی جامعه ماند، اما واقعیت آن است که این نظرسنجی‌ها را می‌توان به عنوان نبض جامعه ایران امروز نگاه کرد.
واقعیت آن است که با وجودی که برخی از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شعارهای بسیار می‌دهند و گویی قرار است به یکباره کشور را به گلستان بی‌همتا در جهان تبدیل کنند، ‌ولی وضعیت مشارکت رای دهندگان در نظرسنجی‌های جدید تغییر نمی‌کند. گویی برخی از شهروندان برای این دوره به هر دلیلی تصمیم گرفتن نظاره‌گر باشند، فقط به وضعیت امروز نگاه کنند و از حق رای خود برای حضور در انتخابات مانند سال‌ها و دوره‌های قبل استفاده‌ای نکنند! در بدبینانه‌ترین حالت ممکن، احتمالا درصد نظاره‌گران از مشارکت کنندگان پیشی بگیرد، مگر آنکه هر کدام از کاندیدا حاضر در رقابت‌ها برنامه‌ای قابل اجرا برای بهبود شرایط اقتصادی از منظر رای دهندگان را اعلام و زمینه حضور مردم پای صندوق‌های رای را بیش از نظرسنجی‌های منتشر شده فراهم کنند.
در این سوی داستان انتخابات و با گذشت چند روز از زمان تبلیغات، جریان اصلاحات خبر «عدم حمایت» از چهره‌های در صحنه می‌دهد، گویا شوک رد صلاحیت‌ها به همان ترتیبی که شهروندان جامعه را فرا گرفت، دامن اصلاح‌طلبان را نیز. با این وجود به نظر می‌رسد شاید رای آوری گزینه‌های متمایل به اصلاحات نیازی به حمایت علنی از سوی این جریان سیاسی نداشته باشند، به واقع اصلاح‌طلبان در میدان رقابت‌ها حضور دارند، ولی ترجیح می‌دهند به صورت علنی اقدام به حمایت نکنند. این مسئله نیاز به توضیحات بیشتر دارد که در این مقال نمی‌گنجد. برگزاری نخستین مناظره مانند همیشه با حاشیه‌هایی همراه بود، استفاده از عبارت‌های مانند «سندورم پست بی‌قرار» که از سوی مهرعلیزاده و خطاب به رییسی بیان شد، «اهدای جایزه نوبل شیمی» که به دفعات از سوی زاکانی بیان شد و عبارت «سوپر پوششی» از سوی همتی نتوانست سردی فضای حاکم در جامعه را به گرما تبدیل کند.
با این حال و پس از پایان مناظره اول آنگونه که توقع می‌رفت فضای انتخابات را رونق بخشیده نشد. واکنش‌ها در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی بیش از آنکه حامل استقبال از کاندیدا و مواضع آنان باشد، رویکرد سلبی و انتقادی را هویدا می‌ساخت. شاید سرمای انتخابات و کاهش مشارکت برای برخی از چهره‌های سیاسی در جهت یک پیروزی نسبتا تظمین شده خوشایند باشد، اما تردیدی نیست که انتخاب هر کدام از کاندیدای حاضر در صحنه رقابت‌ها با کسب رای حداقلی بیش از آنکه دولت قوی و مقتدر و ملی را بیان کند، با دولتی بی‌اعتماد به نفس و حداقلی روبرو خواهیم بود. دولتی که توان لازم برای بهره‌وری از پتانسیل‌های کشور را ندارد و در مقابل کشورهای خارجی نیز توانایی لازم برای کسب امتیاز را نخواهد داشت.