افزایش کودکان کار در شرایط کرونایی

گروه جامعه: یک عضو جمعیت امام علی گفت: سال ۹۶ وزارت کار اعلام کرد که ۴۵۰ هزار کودک در گارگاه‌ها شناسایی شدند. این آمار رسمی است و می‌دانیم یک آمار غیررسمی هم داریم و اینکه سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ هم تعدادی از افراد با توجه به شرایط کرونا به این آمار اضافه شده‌اند. زهرا پیمان […]

گروه جامعه: یک عضو جمعیت امام علی گفت: سال ۹۶ وزارت کار اعلام کرد که ۴۵۰ هزار کودک در گارگاه‌ها شناسایی شدند. این آمار رسمی است و می‌دانیم یک آمار غیررسمی هم داریم و اینکه سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ هم تعدادی از افراد با توجه به شرایط کرونا به این آمار اضافه شده‌اند.

زهرا پیمان عضو داوطلب خانه ایرانی شهرری در نشست تحلیل روانشناختی کار کارگاهی کودکان کار که به همت جمعیت امام علی برگزارشد گفت: کار‌های نیمه پنهان کار‌ها و فعالیت‌های هستند که در مکان‌های نیمه عمومی از جمله شاگردی مغازه‌ها و کار در رستوران‌هاست. یا کار پنهان که کار در فضا‌های بسته و غیر عمومی صورت می‌گیرد که هر کسی به آن مکان رفت و آمد ندارد و یا فعالیت‌های هستند که به صورت عمومی از دید عموم کار محسوب نمی‌شوند.

وی ادامه داد: طی شناسایی‌هایی که بچه‌های جمعیت داشتند و همه مردم هم می‌توانند در فضای خیابان‌ها دارند ببینند تعداد قابل توجهی کودک داریم که متاسفانه در بدترین اشکال کار کودک کار می‌کنند، به طوری که سال ۹۶ وزارت کار اعلام کرد که ۴۵۰ هزار کودک در گارگاه‌ها شناسایی شدند. این آمار رسمی است و می‌دانیم یک آمار غیررسمی هم داریم و اینکه سال ۹۶ تا ۱۴۰۰ هم تعدادی از افراد با توجه به شرایط کرونا به این آمار اضافه شده‌اند. ما بچه‌هایی را داریم که در کارگاه‌های بلور در حال کار هستند.

پیمان افزود: نگاه مردم و حتی فعالین مدنی به این بچه‌ها تا الان خیلی کم مورد توجه قرار گرفته و حتی این نگاه در عموم وجود دارد که این بچه‌ها در حال یادگیری فن هستند و ممکن است به درد آینده شان بخورد. یعنی نگاهی که به بچه‌های کار در خیابان وجود دارد با این بچه‌ها متفاوت است. به دلیل اینکه آگاهی عمومی وجود ندارد و مختصات این کاری که ما داریم از آن به‌عنوان کار کودک در کارگاه صحبت می‌کنیم شناخته شده نیست.

کودکان کار در کارگاه‌ها شرایط بدتری را تجربه می‌کنند
محیا واحدی عضو هیئت مدیره جمعیت امام علی نیز عنوان کرد: به نظر می‌رسد باید عزمی جدی وجود داشته باشد برای دیدن کودکانی که در شرایط پنهان یا در کارگاه کار می‌کنند و شامل بدترین اشکال کار کودک هستند چرا که آسیب‌هایی که به آن‌ها وارد می‌شود به مراتب بیشتر از کودکان کار خیابان است. مسئله‌ای که دریافت کرده‌ایم این است که بچه‌هایی که در فضای کارگاه‌ها کار می‌کنند نسبت به بچه‌هایی که در خیابان کار می‌کنند فضای متفاوتی را تجربه می‌کنند، زیرا بچه‌هایی که در خیابان هستند یک مقدار رهایی و آزادی دارند درست است که آن‌ها هم تحت فشارند، اما تعامل دارند، مثلاً می‌تواند سرچهارراه برای خود بستنی بخرد، یکسری رهایی‌هایی دارد، اما این بروز را بچه‌های کارگاهی ندارند، چون همیشه یک نفر بالای سرشان است.

وی خاطرنشان کرد: بچه‌های کار در خیابان بروز احساسات چه خشم، چه هیجانات، چه شادی خیلی بیشتر دارند. در صورتی که بچه‌هایی که در کارگاه یا کار‌های پنهان هستند خیلی احساسات درونی تری دارند مثلاً به شدت خشم دارند و خیلی هم ممکن است بیشتر باشد، ولی کاملاً درونی است، شادی و هیجاناتشان درونی است وقتی که بچه هیجانات بیرونی دارد و بروز می‌دهد میتوان اتفاقاتی که برای بچه می‌افتد رارصد کرد و آسیب‌ها و آلارم‌ها را شناخت می‌توان به موقع و در شرایط بهتر عمل کنیم و جلوی آسیب را بگیریم. ولی بچه‌هایی که در کارگاه هستند به دلیل شرایطی که دارند ممکن هست به عنوان مددکار حتی متوجه نشویم و منجر به فجایعی شود که دیگر قابل جبران نیست.

واحدی تصریح کرد:باید یک عزم جدی چه از نظر سازمان‌های مردم نهاد و فعالین حقوق کودک و ساختار حاکمیت و مسئولین و نگاهی که مردم به این بچه‌ها دارند اصلاح شود و هرچه سریعتر اقدام شود، چون در قانون در ظاهر یک کاغذ وجود دارد، اما در عمل و نظارت اتفاق نمی‌افتد. امیدواریم که هرچه سریعتر اقدامات لازم را ببینم.

بحران اقتصادی و فرهنگ محلی مهم‌ترین دلایل کار کودک
محمود وحید عضو داوطلب خانه ایرانی لب خط نیز گفت: یکی از دلایل کار کودک که همه نسبت آن آگاهی دارند فقر و بحران اقتصادیست که در جامعه فراگیر شده. دلیل دوم فرهنگ قالب مردم در محله است که قالب شده، به شکلی که حتی خانواه‌هایی که با کار کودک درگیر نبودند و از این کار ابا داشتند با سکونت در این محله و تاثیرپذیری از این فرهنگ قبح کار کودک برایشان ریخته شده و کودکانشان را سرکار میفرستند.

وی ادامه داد: یکی از دلایل اصلی کارکودک به ویژه کارکارگاهی بحث آموزش و پرورش است. نمونه‌های فراوان داریم از بچه‌هایی که تا پایه چهارم یا پنجم تحصیل کرده‌اند، اما الفبا را بلد نیستند، خانواده با کودکی مواجه میشود که با وجود اینکه پایه بالاتر میرود سطح آموزشیش تغییری نکرده و مدرسه فایده‌ای برای کودک ندارد. زمانی که ترک تحصیل اتفاق می‌افتد چراغی در ذهن خانواده روشن می‌شود که اگر بچه مدرسه نمیرود و در محله پر معضل رها بشود اتفاقات روشنی براش خواهد افتاد، پس کودک را سرکار میفرستم تا هم کمتر در محل باشد و هم کمک خرجی برای خانواد باشد.

وحید اضافه کرد: مسئله بعدی صاحب کار‌ها هستند. متاسفانه صاحب کار‌ها نه تنها در پرسکاری به طور کلی در مناطق حاشیه از وضعیت خانواده‌ها سواستفاده کرده و بعضا کودکان را با دادن یک وام به خانواده و مقروض کردن آن کودکان را به اصطلاح پیش خرید می‌کنند. متاسفانه صاحب کار، صاحب کودک می‌شود به این معنی که حق توهین، تحقیر و تنبیه فیزیکی که گا‌ها حتی خانواده انجام نمی‌دهد را برای خود قائل می‌شوند؛ و از طرف دیگر خانواده‌ها از این عمل حمایت می‌کنند و فکر می‌کنند که کودک ادب می‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: ظهور رفتار‌های جدید در مخالفت با خانواده وقتی بچه به سن نوجوانی یا بزرگسالی می‌رسد و فیزیک و اندام او بزرگ‌تر می‌شود الان وقتش است که شروع به مخالفت با خانواده کند و در ازای درخواست‌هایی که از خانواده دارد شروع میکند به خودزنی و شکستن هر چه دم دستش است. شروع میکند به اینکه قد علم کند جلوی خانواده و درخواست پول میکند، درخواست موتور میکند، درخواست ازدواج میکند و خانواده هیچ واکنشی نمیتواند در قبال این رفتار‌ها و این واکنش‌های عصبی که کودک در قبالشان دارد انجام بدهد و مستاصل می‌شود، در مقابل رفتار‌های کودک را نمی‌تواند کنترل کند. متاسفانه تنها راه کنترل کودک را برآورده کردن خواسته کودک می‌بینند.