انتخابات تمام شد و پیامدهای آن شروع!
گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت:انتخابات تمام شد و پیامدهای سیاسی آن تازه شروع! همین هم باعث شد که احزاب و گروههای سیاسی به فکر تفسیر و تحلیل آرای مردم بیفتند تا براساس دادهها و نتایج این بررسیها، برای فعالیتهای آینده برنامهریزی کنند. سیدمحمد خاتمی به عنوان چهرهای که طی ۸ سال گذشته از اثرگذاری بالایی […]
گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت:انتخابات تمام شد و پیامدهای سیاسی آن تازه شروع! همین هم باعث شد که احزاب و گروههای سیاسی به فکر تفسیر و تحلیل آرای مردم بیفتند تا براساس دادهها و نتایج این بررسیها، برای فعالیتهای آینده برنامهریزی کنند. سیدمحمد خاتمی به عنوان چهرهای که طی ۸ سال گذشته از اثرگذاری بالایی بر چند انتخابات برخوردار بوده نیز وارد عمل شده است.
نظر خاتمی در این چند انتخابات اخیر بهخصوص مجلس دهم نقش بسیار مهمی را ایفا کرد تا آنجا که بسیاری معتقدند او بود که باعث شد تمامی اعضای فهرست امید رای بیاروند. اما در انتخابات روز جمعهای که گذشت، دیگر خبری از آن نفوذ سیاسی نبود.خاتمی هم البته پیشاپیش، پیشبینی کرده بود که احتمالا اعلامنظرش در انتخابات ۱۴۰۰ مانند گذشته مورد توجه مردم قرار نخواهد گرفت و حالا که معلوم شده بیش از نیمی از واجدان شرایط حضور در انتخابات اخیر، روز جمعه پای صندوق نرفتهاند و تعداد قابلتوجهی هم آرای باطله به صندوقهای رای انداختند؛ این باعث شده که خاتمی از زاویهای دیگر به نتایج نگاه کند.
خاتمی در پیامی که در این باره صادر کرده و هم درباره آنان که رای دادند و هم آنان که از شرکت کردن در انتخابات خودداری کردند، صحبت کرده است. منتها او در پیام خود یک دستهبندی از جامعه ارایه کرده است. او معتقد است: «در برابر همه آنان که در انتخابات اخیر با وجود انتقادها و تنگناها و موانع شرکت کردند و نیز آنان که با احساس اهانتی که به شعور و حقوق آنها شد یا به خاطر نومیدی از بهبود امور از رای دادن خودداری کردند سر تعظیم فرود میآوریم و حساب اکثریت قاطع را از آنان که به پندار ناروای خود به منظور براندازی انتخابات را تحریم کردند جدا میکنیم.»
خاتمی در بخش دیگری از این پیام بهطور غیرمستقیم از رفتار شورای نگهبان انتقاد کرده و نظر آنان در اعمال نظارت استصوابی و ردصلاحیت نامزدها را تنگنظری توصیف کرده است.
خاتمی در این نوشته با تاکید بر حفظ جمهوریت نظام به تحلیل و تفسیر کاهش مشارکت مردم پرداخته و آورده است: «عدم شرکت (بیسابقه) بالای ۵۰درصد از مردم و وجود بالاترین درصد رایهای باطله اگر نشانه دلسردی و نومیدی مردم و فاصله آنان با حکومت نیست، نشان چیست؟ امری که خطر آن بارها تذکر داده شده، ولی مورد توجه قرار نگرفته است. عدم استقبال بخش چشمگیری از جامعه به دعوت به حضور و کماعتنایی به نظر خیرخواهان و کسانی که مدتها مرجعیت اجتماعی داشتهاند آیا نشان نمیدهد که مردم از اصلاح امور نومیدند و آیا این یأس مورد سوءاستفاده جریانهایی که به براندازی به هر قیمت میاندیشند، نمیانجامد؟»
خاتمی بر این باور است که این رای ندادن مردم یک زنگ خطری است که باید همه را به خود بیاورد و موجب اصلاح ساختارها، رویکردها و مدیریت در کشور شود. او در عین حال راهحل مهم را همان اصلاحطلبی دانسته است ولی اعلام کرد که اصلاحطلبان نیز باید در کار خود بازنگری کنند؛ چراکه به نظر او، فاصله میان اصلاحطلبان و مردم غیرقابلانکار است و به همین خاطر اصلاحطلبان باید ضعفهای خود را که بهخصوص در دو انتخابات اخیر آشکار شد، بشناسند و مرتفع کنند.
جدای از پیام و تحلیل خاتمی، اظهارات اصلاحطلبان این روزها نشان میدهد که فعالان سیاسی این جریان دریافتهاند که باید در روش و شیوههای خود بازنگری کنند. البته بعد از انتخابات مجلس یازدهم نیز یک گفتمانی با عنوان اصلاح اصلاحات به راه افتاد و در ادامه با توجه به آنکه طیفهای دیگری از اصلاحطلبان نیز از این میگفتند که نیاز به بازنگری در روشها است و نمیتوان با شیوههای قدیمی اعتماد مردم را جلب کرد، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان عملا تعطیل و منحل شد. اما از آنجا که تا انتخابات ریاستجمهوری زمان زیادی باقی نمانده بود، تشکیل جبهه اصلاحات ایران بیشتر بر نحوه ورود به انتخابات متمرکز شد و بهرغم تذکرهای متعدد اصلاح اصلاحات به حاشیه رفت.
حالا که حوادث دوباره شبیه انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ تکرار شده، اصلاحطلبان به این فکر افتادهاند تغییری در سازوکار و نحوه فعالیت خود انجام دهند. بر همین اساس هم پرسشهایی درباره ماهیت جبهه اصلاحات مطرح کرده و میکنند.
نظر خاتمی در این چند انتخابات اخیر بهخصوص مجلس دهم نقش بسیار مهمی را ایفا کرد تا آنجا که بسیاری معتقدند او بود که باعث شد تمامی اعضای فهرست امید رای بیاروند. اما در انتخابات روز جمعهای که گذشت، دیگر خبری از آن نفوذ سیاسی نبود.خاتمی هم البته پیشاپیش، پیشبینی کرده بود که احتمالا اعلامنظرش در انتخابات ۱۴۰۰ مانند گذشته مورد توجه مردم قرار نخواهد گرفت و حالا که معلوم شده بیش از نیمی از واجدان شرایط حضور در انتخابات اخیر، روز جمعه پای صندوق نرفتهاند و تعداد قابلتوجهی هم آرای باطله به صندوقهای رای انداختند؛ این باعث شده که خاتمی از زاویهای دیگر به نتایج نگاه کند.
خاتمی در پیامی که در این باره صادر کرده و هم درباره آنان که رای دادند و هم آنان که از شرکت کردن در انتخابات خودداری کردند، صحبت کرده است. منتها او در پیام خود یک دستهبندی از جامعه ارایه کرده است. او معتقد است: «در برابر همه آنان که در انتخابات اخیر با وجود انتقادها و تنگناها و موانع شرکت کردند و نیز آنان که با احساس اهانتی که به شعور و حقوق آنها شد یا به خاطر نومیدی از بهبود امور از رای دادن خودداری کردند سر تعظیم فرود میآوریم و حساب اکثریت قاطع را از آنان که به پندار ناروای خود به منظور براندازی انتخابات را تحریم کردند جدا میکنیم.»
خاتمی در بخش دیگری از این پیام بهطور غیرمستقیم از رفتار شورای نگهبان انتقاد کرده و نظر آنان در اعمال نظارت استصوابی و ردصلاحیت نامزدها را تنگنظری توصیف کرده است.
خاتمی در این نوشته با تاکید بر حفظ جمهوریت نظام به تحلیل و تفسیر کاهش مشارکت مردم پرداخته و آورده است: «عدم شرکت (بیسابقه) بالای ۵۰درصد از مردم و وجود بالاترین درصد رایهای باطله اگر نشانه دلسردی و نومیدی مردم و فاصله آنان با حکومت نیست، نشان چیست؟ امری که خطر آن بارها تذکر داده شده، ولی مورد توجه قرار نگرفته است. عدم استقبال بخش چشمگیری از جامعه به دعوت به حضور و کماعتنایی به نظر خیرخواهان و کسانی که مدتها مرجعیت اجتماعی داشتهاند آیا نشان نمیدهد که مردم از اصلاح امور نومیدند و آیا این یأس مورد سوءاستفاده جریانهایی که به براندازی به هر قیمت میاندیشند، نمیانجامد؟»
خاتمی بر این باور است که این رای ندادن مردم یک زنگ خطری است که باید همه را به خود بیاورد و موجب اصلاح ساختارها، رویکردها و مدیریت در کشور شود. او در عین حال راهحل مهم را همان اصلاحطلبی دانسته است ولی اعلام کرد که اصلاحطلبان نیز باید در کار خود بازنگری کنند؛ چراکه به نظر او، فاصله میان اصلاحطلبان و مردم غیرقابلانکار است و به همین خاطر اصلاحطلبان باید ضعفهای خود را که بهخصوص در دو انتخابات اخیر آشکار شد، بشناسند و مرتفع کنند.
جدای از پیام و تحلیل خاتمی، اظهارات اصلاحطلبان این روزها نشان میدهد که فعالان سیاسی این جریان دریافتهاند که باید در روش و شیوههای خود بازنگری کنند. البته بعد از انتخابات مجلس یازدهم نیز یک گفتمانی با عنوان اصلاح اصلاحات به راه افتاد و در ادامه با توجه به آنکه طیفهای دیگری از اصلاحطلبان نیز از این میگفتند که نیاز به بازنگری در روشها است و نمیتوان با شیوههای قدیمی اعتماد مردم را جلب کرد، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان عملا تعطیل و منحل شد. اما از آنجا که تا انتخابات ریاستجمهوری زمان زیادی باقی نمانده بود، تشکیل جبهه اصلاحات ایران بیشتر بر نحوه ورود به انتخابات متمرکز شد و بهرغم تذکرهای متعدد اصلاح اصلاحات به حاشیه رفت.
حالا که حوادث دوباره شبیه انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ تکرار شده، اصلاحطلبان به این فکر افتادهاند تغییری در سازوکار و نحوه فعالیت خود انجام دهند. بر همین اساس هم پرسشهایی درباره ماهیت جبهه اصلاحات مطرح کرده و میکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰