آرای باطله به روایت دیگر

گروه سیاسی : روزنامه شرق نوشت:در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری و شورا‌های اسلامی شهر و روستا آرای باطله مساله اساسی و مهمی شده است، به گونه‌ای که دولتمردان، پژوهشگران و عموم مردم علاقه‌مند هستند بیشتر درباره آن بدانند. این مساله چنان چالش‌برانگیز شده است که در برخی متون از آرای باطله به‌عنوان رتبه دوم […]

گروه سیاسی : روزنامه شرق نوشت:در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری و شورا‌های اسلامی شهر و روستا آرای باطله مساله اساسی و مهمی شده است، به گونه‌ای که دولتمردان، پژوهشگران و عموم مردم علاقه‌مند هستند بیشتر درباره آن بدانند. این مساله چنان چالش‌برانگیز شده است که در برخی متون از آرای باطله به‌عنوان رتبه دوم انتخابات ریاست‌جمهوری یاد می‌شود یا گفته می‌شود در شهر تهران بیش از ۱۲ درصد آرا، باطله بوده است. جنبه عجیب و مهم مسئله این است که در برخی شهر‌های بزرگ تعداد آرای باطله از آرای منتخب اول این شهر‌ها بیشتر و گاهی دو برابر بوده است. مثلا آرای باطله شورای اسلامی شهر کرج ۱۶ هزار بیش از آرای نفر اول گزارش شده است. فهم دقیق این مسئله نیازمند پژوهش علمی است. اما مهم‌ترین فرضیه‌ای که این روز‌ها در رسانه‌ها مطرح شده، این است که رأی‌دهندگان علاقه‌مند به مشارکت و دموکراسی هستند، اما به جهت اینکه نماینده یا فردی در میان نامزد‌ها نداشته‌اند، رأی سفید داده‌اند یا به کسانی غیر از افراد تأییدشده رأی داده‌اند. با این فرضیه، دلیل اصلی به نهاد‌های تعیین صلاحیت‌ها برمی‌گردد. اما به نظر می‌رسد فرضیه مهم دیگری و از زاویه متفاوتی می‌توان برای تحلیل این مسئله مطرح کرد؛ فرضیه ترس. ترس ازدست‌دادن فرصت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی. بخشی از فرضیه‌ای که در رسانه‌ها منعکس شده درست است؛ یعنی، چون افراد نماینده‌ای نداشتند، نام افراد دیگر را نوشته یا رأی سفید داده‌اند، اما اینکه این افراد دوستدار دموکراسی هستند و برای پاسداشت آن مشارکت کرده‌اند، قابل نقد است. دولتمردانی که مدام دوگانه‌سازی می‌کنند و کسانی را که رأی نمی‌دهند ضد نظم موجود و طرفدار استکبار می‌دانند، نقش مهمی در افزایش آرای باطله دارند.
 این تهدید که ممکن است نیروی غیر تلقی شوند، برخی را به سمت رأی‌دادن سوق می‌دهد درحالی‌که نماینده‌ای در میان کاندیدا‌ها ندارند. افرادی که شغل تثبیت‌شده‌ای ندارند یا قرارداد‌های کاری کوتاه‌مدت دارند یا امید دارند در سازمان رسمی مشغول به کار شوند، رأی می‌دهند که به خاطر رأی‌ندادن از کار بی‌کار نشوند یا فرصت اشتغال را از دست ندهند. برخی یارانه‌بگیران نگران‌اند که این منبع اقتصادی ناچیز را با رأی‌ ندادن از دست بدهند. مفهوم احساس ترس از‌ دست‌ دادن منابع و منافع، فرضیه‌ای است که می‌توان برای افزایش آرای باطله مطرح کرد. لازم است این دوگانه‌انگاری و گسترش این تفکر را که کسانی که رأی نمی‌دهند غیر هستند، متوقف کنیم. افرادی که رأی باطله می‌دهند احساس می‌کنند که نمی‌توانند از میان افراد موجود نماینده‌ای انتخاب کنند که تغییر ایجاد کند، اما در عین حال نگران سرنوشت شخصی‌شان هستند. این احساس و طرز تلقی که رأی‌ندادن باعث ازمیان‌رفتن فرصت‌های شغلی می‌شود، ربطی به سیاست‌های کلان کشور ندارد و تاکنون نه در قانون و نه در استخدام‌ها و جذب و… کسی به خاطر رأی‌ندادن طرد و محروم نشده است، اما سخنان برخی دولتمردان و سیاسیون این شایعه را در میان گروه‌های مختلف اجتماعی شدت می‌بخشد. دولتمردانی که تریبون دارند نباید این احساس ترس را در جامعه رواج دهند و باعث نگرانی شوند؛ درحالی‌که در قانون کشور و رویه‌های اجرائی و اداری رأی‌ندادن موجب از‌دست‌دادن منابع و فرصت‌ها نمی‌شود.