تحریف داده‌های اقتصادی ما را به کجا می‌برد؟

گروه اقتصادی: روزنامه ابتکار نوشت: وقتی در جمعی می‌نشینید و اعداد و ارقام کسب و کاری را برای آن هیئت مدیره با رویکردی جدی به چالش می‌کشید اولین واکنش در نظر شما این است که همه از شما تشکر کنند، اما ناگهان می‌بینید که بسیاری با رویکرد ذی‌نفعانه همه چیز را زیر سوال می‌برند، یکی […]

گروه اقتصادی: روزنامه ابتکار نوشت: وقتی در جمعی می‌نشینید و اعداد و ارقام کسب و کاری را برای آن هیئت مدیره با رویکردی جدی به چالش می‌کشید اولین واکنش در نظر شما این است که همه از شما تشکر کنند، اما ناگهان می‌بینید که بسیاری با رویکرد ذی‌نفعانه همه چیز را زیر سوال می‌برند، یکی می‌گوید این اعداد درست نیست، دیگری می‌گوید داده‌ها درست است، اما شما خیلی منفی هستید، یکی می‌گوید این تحلیل‌ها دیدگاه‌ها را منفی می‌کند و … .
در کشور‌ها نیز چنین رویکردی می‌تواند خطرناک باشد، از در ندیدن درآمدن داده‌های متقن اقتصادی می‌تواند اقتصاد ملی کشور‌ها را به آستانه بحران‌هایی غیر قابل بازگشت ببرد.
برای بیان بهتر منظور می‌توان چند عدد و داده اقتصادی را بررسی کرد
نخست: رشد اقتصادی ایران در ۱۰ سال گذشته به طور متوسط صفر درصد است!
این گذاره در هر جای جهان مطرح شود موجبات نگرانی بسیاری را ایجاد می‌کند و پایه تغییرات اساسی در رویکرد سیاستگذاران اقتصادی می‌شود، اما در ایران امروز بسیاری از در ندیدن آن می‌آیند.
رشد اقتصادی یکی از معیار‌های مهم توسعه است، برای مثال اقتصاد چین ۴ دهه است که رشد ممتد اقتصادی تا ۲۰۲۰ ثبت کرده است، ۱۳ کشور جهان رشدی بالای ۸ درصد و ۳۰ ساله را تجربه کرده اند (برزیل، امارات، بتسوانا، هنگ کنگ، ژاپن، کره جنوبی و …)
عدم رشد اقتصادی در بازده ۱۰ ساله زنگ خطر نیست بلکه خود خطر است
این یعنی از ابتدای شروع تحریم‌ها اقتصاد ایران در چنبره عدم رشد اقتصادی افتاده است و این یعنی عدم ایجاد اشتغال در اقتصاد کشور
دوم: تشکیل سرمایه ثابت و منحنی استهلاک در سال ۹۹ یکدیگر را قطع کردند
اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۰ تا امروز در مسیر تشکیل سرمایه ثابت منفی قدم بر می‌دارد این به معنای آن است که نه تنها سرمایه‌گذاری در کشور صورت نمی‌گیرد که با خروج سرمایه شدید نیز مواجه هستیم و به بیان ساده‌تر آینده کشور را نمی‌سازیم. در هر جای جهان اگر این عدد را برای ۳ سال منفی ببینند سعی در تجدید نظر در فضای کسب و کار و برداشتن ریسک‌ها می‌کنند، اما در کشور ما حدود ۱۰ سال این مسیر ادامه یافته است.
این دو نمونه برای اینکه سیاست‌های اقتصادی را تغییر بنیادین دهند کافیست و درصورت تحریف آن باید تاثیرات عمیق این دو داده در اقتصاد ایران ببینیم، با ادامه این مسیر نمی‌توان امیدوار به آینده اقتصادی بود، اما درصورت درک این اعداد و چرخش اقتصاد به مسیر درست باید گفت که اقتصاد ایران یکی از پر پتانسیل ترین‌ها برای رشد اقتصادی در دنیا البته نه در شعار بلکه در عمل است.