شرایط بد خانه پدری؛ دلیل ازدواج با مرد سارق

گروه حوادث:زن جوان می‌گوید همین که شوهرش به او خرجی می‌داد برایش کافی بود. ستاره سه فرزند دارد. او برای شرکت در جلسه محاکمه همسرش به دادگاه آمده است.ستاره سرنوشت همسر و فرزندانش را برای اعتمادآنلاین توضیح می‌دهد و می‌گوید از اینکه نمی‌داند ممکن است چه اتفاقی برای بچه‌هایش بیفتد نگران است.   *چند سال […]

گروه حوادث:زن جوان می‌گوید همین که شوهرش به او خرجی می‌داد برایش کافی بود. ستاره سه فرزند دارد. او برای شرکت در جلسه محاکمه همسرش به دادگاه آمده است.ستاره سرنوشت همسر و فرزندانش را برای اعتمادآنلاین توضیح می‌دهد و می‌گوید از اینکه نمی‌داند ممکن است چه اتفاقی برای بچه‌هایش بیفتد نگران است.
 

*چند سال است ازدواج کرده‌ای؟
هفت سال قبل ازدواج کردم.

*شوهرت سارق است. از ابتدا سرقت می‌کرد یا بعداً سارق شد؟
تراب از دوستان پدرم بود. با هم کار می‌کردند. زمانی که من همسر او شدم ۱۴ساله بودم. پدرم که اعتیاد دارد و مرد خلافکاری است من را به تراب داد بدون اینکه بپرسد آیا راضی هستم یا نه. من که از خانه پدری خسته شده بودم، زن تراب شدم. راستش هیچ چیز از او نمی‌دانستم. او خرجی می‌داد همین هم برای من کافی بود.

*بچه‌هایت بزرگ هستند؟
من سه بچه با فاصله سنی یک سال دارم. بزرگ‌ترین دخترم شش‌ساله و کوچک‌ترین چهارساله است. بچه‌هایم همه دارایی من در زندگی‌ام هستند.

*پس چرا جلوی پدرشان را نگرفتی که دزدی نکند و بالای سر بچه‌هایش باشد؟
شوهرم ۱۵ سال از من بزرگ‌تر است. او دوست پدرم بود. من از او می‌ترسیدم. بابت هیچ چیز به من جواب نمی‌داد. فقط هر وقت پول می‌خواستم به من پول می‌داد و زندگی‌ام را تامین می‌کرد. برای من که در خانه پدرم همیشه محروم بودم همین کافی بود. من با بچه‌هایم خوش بودم.

*حالا که شوهرت نیست چه کسی خرجی شما را می‌دهد؟
حالا هم برادرش خرجی را می‌دهد. تراب گفته کمی ‌پول پیش برادرش دارد و تا زمانی که زندانی است او خرج‌مان را می‌دهد ولی من نگران هستم چون بالاخره این پول تمام می‌شود و ما می‌مانیم. ضمن اینکه دختران من پدرشان را خیلی دوست دارند. نبود پدر خیلی اذیت‌شان می‌کند. دختر کوچکم شب‌ادراری گرفته است.

*شوهرت در یک باند بزرگ سرقت بود. ممکن است چند سال زندانی شود.
شوهرم اتهامش را قبول ندارد، او می‌گوید کاری نکرده. من هم امیدوارم آزاد شود. در غیر این صورت بچه‌هایم خیلی اذیت می‌شوند و من نگران سرنوشت بچه‌هایم هستم. اینکه شوهرم چند سال زندان باشد من را نگران نمی‌کند اینکه با بچه‌ها باید چه کنم خیلی نگرانم می‌کند.