دعوای مرگبار دریک جشن تولد
گروه جامعه: بحث درباره کرونا و مسایل اقتصادی میان مهمانان جشن تولد چنان بالا گرفت که باعث ناراحتی و قهر تعدادی از آنها شد، اما این پایان ماجرا نبود. چرا که بازگشت این افراد به جشن، شروع یک درگیری مرگبار بود. چند شب قبل ماجرای یک درگیری خونین به پلیس گزارش شد و مأموران برای […]
چند شب قبل ماجرای یک درگیری خونین به پلیس گزارش شد و مأموران برای بررسی موضوع، راهی محل حادثه که باغی در اطراف تهران بود شدند. پسری جوان که حدودا ۳۰ساله بود در جریان این درگیری از ناحیه قفسه سینه چاقو خورده و حالش وخیم بود. اگرچه او برای درمان به بیمارستان انتقال یافت، اما لحظاتی بعد بهدلیل شدت جراحت و خونریزی، جانش را از دست داد.
با شروع تحقیقات پلیسی مشخص شد که آن شب در این باغ جشن تولدی برپا بوده و مهمان ها درباره کرونا و مسایل اقتصادی با هم صحبت میکردند که اختلاف نظرها درباره این مسایل بالا گرفته و به بحث و کری خوانی و در نهایت درگیری تبدیل شده بود.
صاحب باغ در توضیح ماجرا به مأموران گفت: یکی از دوستانم به نام سجاد چند روز قبل با من تماس گرفت و پرسید که آیا باغم را برای یک شب اجاره میدهم؟ او گفت که یکی از آشنایانش قصد دارد جشن تولد خانوادگی بگیرد و بهخاطر کرونا میخواهد مهمانی را در فضای باز برپا کند.
من هم قبول کردم و باغ را به آنها کرایه دادم، اما شب حادثه متوجه شدم که جشن تولد خانوادگی نیست و مهمان ها مشروبات الکلی هم مصرف کردهاند. وقتی میان مهمانها بحث پیش آمد، من با دوستم سجاد که معرف بود، تماس گرفتم. به او اعتراض کردم که چرا این افراد را به من معرفی کرده و اینکه بهنظر میرسید جشن خانوادگی هم نیست. سجاد گفت که تا چند دقیقه دیگر افرادی را به باغ میفرستد تا به موضوع رسیدگی کند.صاحب باغ ادامه داد: پیش از رسیدن این افراد، مهمان هایی که مشغول بحث بودند با وساطت صاحب جشن تولد، بساط خود را جمع کرده و مهمانی را ترک کردند. همان لحظه بود که ۳پسر جوان که سجاد آنها را فرستاده بود به باغ آمدند. به آنها گفتم بحث پایان یافته و مهمان هایی که دعوا راه انداخته بودند نیز رفتهاند، اما درست همان لحظه ۶نفری که مهمانی را ترک کرده بودند برگشتند. آنها مدعی بودند که وسایلشان در باغ جا مانده و برای برداشتن آنها برگشتهاند، اما بهنظر میرسید برای درگیری بازگشتهاند.
وی ادامه داد: دعوا میان آنها و افرادی که از طرف سجاد آمده بودند شروع شد و با چوب و چماق به جان یکدیگر افتادند. آنها با چاقو و ضربات چوب ۳نفری را که از طرف سجاد آمده بودند مجروح کردند و پس از آن از باغ خارج شدند.
تصادف هنگام فرار
ماموران در ادامه بررسیها متوجه شدند که ۶متهم پس از ترک باغ سوار بر ۲خودروی پژو و سمند شده و تصمیم به فرار گرفته بودند. اما در بین راه تصادف کرده و اگرچه زخمی شده و خسارت زیادی بهخودروهایشان وارد شده بود اما با این حال از ترس دستگیری صحنه تصادف را ترک کرده و فراری شده بودند.
با انجام تحقیقات میدانی و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته و تحقیق از افرادی که در تولد حضور داشتند، هویت هر ۶متهم بهدست آمد و مدتی بعد مخفیگاه آنها شناسایی و این افراد یکی پس از دیگری دستگیر شدند.
متهمان در بازجوییها به ضرب و جرح ۳فردی که از طرف سجاد به باغ آمده بودند، اعتراف کردند. در این میان یکی از آنها که عامل جنایت بود به قتل اقرار کرد و گفت قصد آدمکشی نداشته است. متهم که نوازنده است و در مهمانیها گیتار میزند و آواز میخواند در بازجوییها گفت: آن شب یکی از دوستانم مرا به جشن تولد دعوت کرد و من هم گیتار و میکروفونم را با خودم بردم تا شب برای مهمانها گیتار بنوازم و ترانه بخوانم. وی ادامه داد: وسط مهمانی بحثی میان مهمانها پیش آمد.
یکی از آنها میگفت چرا میزبان در شرایط کرونایی مهمانی گرفته؛ آن هم با این تعداد. من هم از صاحب تولد که دوستم بود حمایت کردم. بحث درباره کرونا و مسایل اقتصادی ادامه یافت و تبدیل به کریخوانی شد. صاحب تولد به ما تذکر داد که بحث را تمام کنیم و این رفتار او باعث ناراحتی من شد. چون من از او دفاع کرده بودم. آن شب به همراه دوستانم که ۵نفر بودند و آنها هم از برخورد میزبان ناراحت شده بودند، مهمانی را به نشانه اعتراض ترک کردیم و از باغ رفتیم.
وی ادامه داد: در بین راه متوجه شدم که وسایلم مانند گیتار و میکروفونم در باغ جا مانده است. دوستانم هم وسایلشان را جا گذاشته بودند؛ برای همین تصمیم گرفتیم به باغ برگردیم. وقتی دوباره به مهمانی برگشتیم ۳جوان غریبه را دیدیم که میگفتند از طرف صاحب باغ هستند. آنها تصور کردند که ما برای دعوا برگشتهایم اما اینطور نبود. برگشته بودیم تا وسایلمان را برداریم.
همین مسئله آغاز یک درگیری میان ما و آن ۳نفر شد. آنها با چوب و چماق به سمت ما هجوم آوردند و زخمیمان کردند. من هم که بهشدت عصبانی شده بودم چاقویی برداشتم و ضربهای به یکی از آن ۳نفر زدم. متهم ادامه داد: اصلا قصد کشتن او را نداشتم و در آن لحظه فقط میخواستم از خودم دفاع کنم. وقتی او خونآلود روی زمین افتاد از ترسمان فرار و آنقدر با سرعت رانندگی کردیم که در بین راه تصادف کرده و آسیب دیدیم.
متهم پس از اقرار به قتل با قرار قانونی بازداشت شد و به همراه همدستان دیگرش برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰