ماجرای کلاهبرداریهای سریالی از طلافروشان
گروه جامعه:روزنامه «خراسان» نوشت: اعضای یک باند حرفهای که به صورت سریالی از طلافروشان مشهدی کلاهبرداری میکردند، در عملیات ضربتی پلیس دستگیر شدند و راز تبهکاریهای خود را فاش کردند. ماجرای کلاهبرداری از طلافروشان مشهدی اواخر هفته گذشته زمانی لو رفت که زنی میانسال با در دست داشتن حکم جلب یک زن جوان وارد کلانتری […]
گروه جامعه:روزنامه «خراسان» نوشت: اعضای یک باند حرفهای که به صورت سریالی از طلافروشان مشهدی کلاهبرداری میکردند، در عملیات ضربتی پلیس دستگیر شدند و راز تبهکاریهای خود را فاش کردند.
ماجرای کلاهبرداری از طلافروشان مشهدی اواخر هفته گذشته زمانی لو رفت که زنی میانسال با در دست داشتن حکم جلب یک زن جوان وارد کلانتری سپاد شد. این زن مدعی بود پسرش با توطئه و نقشه شیطانی زن جوانی به نام «ت» به زندان افتاده است، در حالی که سرقت طلا و جواهرات را آن زن انجام میداده و پسر این زن برای اینکه او دستگیر نشود به همه سرقتها اعتراف کرده است و اکنون بعد از گذشت حدود ۱۰ ماه از این ماجرا، موفق شده نشانی مخفیگاه «ت» را پیدا کند!
با اظهارات شاکی، بلافاصله گروهی از نیروهای کلانتری عازم جاده سیمان شدند و مخفیگاه مذکور را به محاصره درآوردند. هنگامی که نیروهای انتظامی وارد منزل شدند، «ت» به همراه مردی غریبه قصد داشتند از پشت بام بگریزند که فرارشان نافرجام ماند و به همراه «ر» (زن جوان دیگری) دستگیر شدند.
«ع-ز» مرد غریبهای که سوابق کیفری دارد، در همان بازجوییهای اولیه راز کلاهبرداری از طلافروشان مشهدی را فاش کرد و گفت: چند ماه قبل نرمافزاری را برای کلاهبرداری تهیه کردم و سوار بر خودروی «م-ک» (یکی دیگر از اعضای باند) به طلافروشیها و فروشگاههای دیگر مراجعه میکردیم و از آنها سکه، جواهر و اقلام مورد نیازمان را میخریدیم. سپس با نشاندادن رسید جعلی روی گوشی تلفن، چنین وانمود میکردیم که پیامک بانک کمی دیرتر ارسال میشود و به این ترتیب از مغازه خارج میشدیم. سکههای طلا را نیز از طریق آگهی اینترنتی به فروش میرساندیم.
در همین حال «ت» (زن جوان) نیز در بازجوییها گفت: حدود چهار ماه قبل با «ع-ز» آشنا شدم و قرار گذاشتیم با هم ازدواج کنیم اما زمانی که با یکدیگر به مشاجره میپرداختیم او از منزل خارج میشد و به خانه «م-ک» (عضو دیگر باند) میرفت و به همراه او از طلافروشیها کلاهبرداری میکردند. البته گاهی نیز «ع-ز» تاکسی دربست میگرفت و مبالغی از پولهای فروش طلا را به «م-ک» میداد و بقیه را برای دوستدخترهای دیگرش هزینه میکرد. او یک شب مرا با خودش بیرون برد اما من در خیابان وحید ۱۵ در خودرو نشستم که او بعد از حدود نیمساعت بازگشت و مرا به منزلم رساند.
در همین حال «ر» متهم دیگر که خود را خواهر «ت» معرفی میکرد، درباره شگردهای کلاهبرداری از طلافروشیها گفت: من با جوان دیگری که مدتی قبل با هم آشنا شدیم، به مغازههای زعفرانفروشی میرفتیم و با رسیدهای جعلی زعفران میخریدیم.
به دنبال اعترافات متهمان، عملیات دستگیری «م-ک» با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی فرهمندنیا آغاز شد و ماموران انتظامی در حالی وی را به همراه چهار متهم زن و مرد دیگر دستگیر کردند که مقادیری مواد مخدر صنعتی و سنتی و مبالغ زیادی وجه نقد در بازرسی از مخفیگاه وی به دست آمد.
«م-ک» هنگامی که مورد بازجوییهای فنی و تخصصی قرار گرفت، ادعا کرد: «ع- ز» به عنوان مهمان به منزل من میآمد و خودروام را به امانت میگرفت. نمیدانم با خودرو کجا میرفت اما وقتی به خانه بازمیگشت میوه و غذا و دیگر لوازم را میخرید. یک بار نیز ساکی را به امانت نزد من گذاشت اما زمانی که درون ساک را نگاه کردم متوجه شدم علاوه بر ۴۱ میلیون تومان پول، مقداری مواد مخدر هم داخل آن وجود دارد. به همین دلیل ناراحت شدم و به او گفتم چون موضوع مواد مخدر را از من پنهان کرده است، من هم ۴۱ میلیون تومان را برای خودم برمیدارم! در عین حال بخشی از مواد مخدر کشفشده در منزل، متعلق به خودم است که مصرف میکنم! البته ۱۷ میلیون تومان از آن پولها را به حساب مادرم واریز کردهام!
وی ادامه داد: دو زن و یک مرد که در منزلم مهمان بودند، نقشی در ماجرای سرقت از طلافروشیها نداشتهاند و ارتباطی هم با «ع- ز» ندارند.
با توجه به احتمال افزایش موارد اتهامی توسط اعضای این باند، با صدور دستوری از سوی قاضی، متهمان در اختیار نیروهای تجسس کلانتری سپاد قرار گرفتند تا چنانچه بعد از درج گزارش، افرادی برای شناسایی آنها به کلانتری مراجعه کردند بررسیهای لازم صورت گیرد.
با اظهارات شاکی، بلافاصله گروهی از نیروهای کلانتری عازم جاده سیمان شدند و مخفیگاه مذکور را به محاصره درآوردند. هنگامی که نیروهای انتظامی وارد منزل شدند، «ت» به همراه مردی غریبه قصد داشتند از پشت بام بگریزند که فرارشان نافرجام ماند و به همراه «ر» (زن جوان دیگری) دستگیر شدند.
«ع-ز» مرد غریبهای که سوابق کیفری دارد، در همان بازجوییهای اولیه راز کلاهبرداری از طلافروشان مشهدی را فاش کرد و گفت: چند ماه قبل نرمافزاری را برای کلاهبرداری تهیه کردم و سوار بر خودروی «م-ک» (یکی دیگر از اعضای باند) به طلافروشیها و فروشگاههای دیگر مراجعه میکردیم و از آنها سکه، جواهر و اقلام مورد نیازمان را میخریدیم. سپس با نشاندادن رسید جعلی روی گوشی تلفن، چنین وانمود میکردیم که پیامک بانک کمی دیرتر ارسال میشود و به این ترتیب از مغازه خارج میشدیم. سکههای طلا را نیز از طریق آگهی اینترنتی به فروش میرساندیم.
در همین حال «ت» (زن جوان) نیز در بازجوییها گفت: حدود چهار ماه قبل با «ع-ز» آشنا شدم و قرار گذاشتیم با هم ازدواج کنیم اما زمانی که با یکدیگر به مشاجره میپرداختیم او از منزل خارج میشد و به خانه «م-ک» (عضو دیگر باند) میرفت و به همراه او از طلافروشیها کلاهبرداری میکردند. البته گاهی نیز «ع-ز» تاکسی دربست میگرفت و مبالغی از پولهای فروش طلا را به «م-ک» میداد و بقیه را برای دوستدخترهای دیگرش هزینه میکرد. او یک شب مرا با خودش بیرون برد اما من در خیابان وحید ۱۵ در خودرو نشستم که او بعد از حدود نیمساعت بازگشت و مرا به منزلم رساند.
در همین حال «ر» متهم دیگر که خود را خواهر «ت» معرفی میکرد، درباره شگردهای کلاهبرداری از طلافروشیها گفت: من با جوان دیگری که مدتی قبل با هم آشنا شدیم، به مغازههای زعفرانفروشی میرفتیم و با رسیدهای جعلی زعفران میخریدیم.
به دنبال اعترافات متهمان، عملیات دستگیری «م-ک» با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی فرهمندنیا آغاز شد و ماموران انتظامی در حالی وی را به همراه چهار متهم زن و مرد دیگر دستگیر کردند که مقادیری مواد مخدر صنعتی و سنتی و مبالغ زیادی وجه نقد در بازرسی از مخفیگاه وی به دست آمد.
«م-ک» هنگامی که مورد بازجوییهای فنی و تخصصی قرار گرفت، ادعا کرد: «ع- ز» به عنوان مهمان به منزل من میآمد و خودروام را به امانت میگرفت. نمیدانم با خودرو کجا میرفت اما وقتی به خانه بازمیگشت میوه و غذا و دیگر لوازم را میخرید. یک بار نیز ساکی را به امانت نزد من گذاشت اما زمانی که درون ساک را نگاه کردم متوجه شدم علاوه بر ۴۱ میلیون تومان پول، مقداری مواد مخدر هم داخل آن وجود دارد. به همین دلیل ناراحت شدم و به او گفتم چون موضوع مواد مخدر را از من پنهان کرده است، من هم ۴۱ میلیون تومان را برای خودم برمیدارم! در عین حال بخشی از مواد مخدر کشفشده در منزل، متعلق به خودم است که مصرف میکنم! البته ۱۷ میلیون تومان از آن پولها را به حساب مادرم واریز کردهام!
وی ادامه داد: دو زن و یک مرد که در منزلم مهمان بودند، نقشی در ماجرای سرقت از طلافروشیها نداشتهاند و ارتباطی هم با «ع- ز» ندارند.
با توجه به احتمال افزایش موارد اتهامی توسط اعضای این باند، با صدور دستوری از سوی قاضی، متهمان در اختیار نیروهای تجسس کلانتری سپاد قرار گرفتند تا چنانچه بعد از درج گزارش، افرادی برای شناسایی آنها به کلانتری مراجعه کردند بررسیهای لازم صورت گیرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰