دخترم تا ۱۲ روز بعد از مسمومیت با واکر راه می‌رفت

گروه جامعه: مسمومیت سریالی دانش‌آموزان این روزها تبدیل به یکی از تکراری‌ترین اخبار روز ایران شده است، اتفاقی که از قم شروع شد و حالا به شهرهای مختلف کشور از جمله تهران رسیده‌است. باوجود اینکه ۳ ماه از مسمومیت‌های سریالی دانش آموزان می‌گذرد هنوز معلوم نیست منشا آن چیست و مسئولان مربوطه نتوانستند علت آن را پیدا و عوامل […]

گروه جامعه: مسمومیت سریالی دانش‌آموزان این روزها تبدیل به یکی از تکراری‌ترین اخبار روز ایران شده است، اتفاقی که از قم شروع شد و حالا به شهرهای مختلف کشور از جمله تهران رسیده‌است. باوجود اینکه ۳ ماه از مسمومیت‌های سریالی دانش آموزان می‌گذرد هنوز معلوم نیست منشا آن چیست و مسئولان مربوطه نتوانستند علت آن را پیدا و عوامل این اتفاق را دستگیر کنند.

 به گزارش منیبان،قم یکی از اولین استان‌هایی بود که درگیر مسمومیت شد. پدرِ هستی یکی از دانش آموزان قمی که فرزندش درگیر مسمومیت شده است درباره روز حادثه می‌گوید: «روزی که این اتفاق افتاد ابتدا مدرسه با احتمال گازگرفتگی به آتش نشانی زنگ زد و آنها هم چون شعله بخاری‌ها زرد می‌سوخته در گزارش خود گازگرفتی عنوان کردند. بعد از یک هفته اداره گاز گفت به علت ضدیخ‌هایی در گاز می‌ریزند این اتفاق رخ داده که طبیعتا چنین چیزی امکان ندارد چون اگر گاز شهری مشکل داشت باید کل استان قم درگیر گازگرفتگی می‌شدند یا حداقل چند خانه اطراف مدرسه باید دچار این مسمومیت می‌شدند.»

 

دخترم تا ۱۲ روز بعد از مسمومیت با واکر راه می‌رفت
پدر این دانش آموز در ادامه با اشاره به علائم دخترش گفت: «محل کار من تهران است. آن روز همسرم زنگ زد گفت مدرسه تماس گرفته و اطلاع داده که حال دخترمان بد شده است. ۶ نفر از کلاس دخترم، ۲ نفر از کلاس بغلی و ۱ نفر از کلاس طبقه بالایی که دقیقا روی کلاس دخترم است دچار مسمومیت شده بودند. همانطور که گفتم مدرسه ابتدا با آتش نشانی تماس گرفته و آنها هم بچه‌ها را به حیاط منتقل کردند و کارهای اولیه را انجام دادند اما بچه‌ها همچنان علائم سرگیجه، سردرد و حالت تهوع داشتند به همین دلیل اورژانس آمده و به بیمارستان شهید بهشتی منتقل‌شان کردند.

دخترم ساعت ۳ همان روز از بیمارستان مرخص شد و تا شب نمی‌توانست غذا بخورد او می‌گفت گلویم می‌خارد. همان شب خواهر کوچکترش ما را بیدار کرد و گفت خواهرش نمی‌تواند پای خود را تکان دهد. هرچقدر به پاهاش دست زدم می‌گفت حسی ندارم و فقط کف پایم مور مور می‌شود. مجددا به بیمارستان شهید بهشتی رفتیم و ۳ روز دخترم را بستری کردند.»

او ادامه داد: «زمانی که دخترم بیمارستان بود هیچ پزشکی از حالش سر در نمی‌آورد و نمی‌دانستند باید چیکار کنند فقط به او سرم زدند و چند آمپول شیری تزریق کردند. پس از چند روز پزشکان گفتند علتش اعصاب است که بنده به هیچ عنوان قبول ندارم. درنهایت پس از چند روز بستری بودن حس پاهای دخترم برگشت و از بیمارستان مرخص شد. ۱۰_۱۲ روز طول کشید تا توانست با واکر راه برود چون چند قدم که برمی‌داشت زانوهایش خالی می‌کرد.»

هستی دچار دوبینی شده است
پدر هستی می‌گوید بعد از اینکه پاهای دخترم بهتر شد، درگیر تاری دید شدیم. او درباره این اتفاق گفت: «دخترم متوجه تاری دید نشده بود روزی که شروع کرد درس بخواند مادرش به من زنگ زد گفت هستی کتاب را نزدیک چشمش می‌برد بیا او را به دکتر ببریم. دکتر به ما گفت یک چشمش ضعیف و یک چشمش دو دید شده است و فعلا برایش عینک خریدیم. ما اصلا به ذهنمان نمی‌رسید باعث و بانی این ماجراها از آن روز مدرسه باشد تا اینکه به گوشمان رسید مدارس دیگر درگیر شدند. الان هم من دو هفته است سرکار نرفتم و پیگیر این ماجرا هستم.»

پوکه آمپولی که به دخترم می‌زنند را نشانم نمی‌دهند
او در یک درخواستی گفت: «ما خواهان این هستیم که یک دکتر متخصص شیمیایی علائمی که ما خانواده‌ها می‌گویم را بشنود و راهنمایی کند باید چه داروهایی به بچه خود بدهیم. الان من هر دو روز دخترم را برای تزریق آمپول بیمارستان می‌برم و هرچقدر می‌گویم پوکه آن را به من نشان دهید تا ببینم چه آمپولی به دخترم می‌زنید گوش نمی‌دهند.»

آموزش و پرورش معلمانی که در شاد تدریس کنند را ممنوع الخدمت می‌کند
پدر هستی درباره وضعیت فعلی دختر خود را گفت: «فعلا حال دخترم بهتر شده و یکبار سرکلاس بردم و خودم مدرسه ماندم اما یکساعت بیشتر نتوانست بنشیند البته بگویم از ۴۰ نفر دانش آموز ۸ نفر سرکلاس آمدند و نکته جالب این است که آموزش و پرورش نامه کتبی نوشته درصورتی که معلمان در شاد تدریس کنند ممنوع الخدمت می‌شوند.»