کارگران نفت در محاصره‌ی سیاسیون!

گروه اقتصادی: «کارگران در محاصره‌ی سیاسیون قرار گرفته‌اند، در محاصره‌ی همه‌ی آن‌هایی که می‌خواهند از آب گل‌آلودِ اعتراضاتِ کارگران نفت به نفع خود ماهی بگیرند و به مقاصدشان برسند»؛ شاید چکیده‌ی اتفاقات این هفته و هفته‌ی قبل، در همین دو جمله به خوبی نمودار باشد؛ اول، ششم تیرماه، رئیس کمیسیون انرژی مجلس از نشستی در […]

گروه اقتصادی: «کارگران در محاصره‌ی سیاسیون قرار گرفته‌اند، در محاصره‌ی همه‌ی آن‌هایی که می‌خواهند از آب گل‌آلودِ اعتراضاتِ کارگران نفت به نفع خود ماهی بگیرند و به مقاصدشان برسند»؛ شاید چکیده‌ی اتفاقات این هفته و هفته‌ی قبل، در همین دو جمله به خوبی نمودار باشد؛ اول، ششم تیرماه، رئیس کمیسیون انرژی مجلس از نشستی در کمیسیون متبوع خود با محوریت نفت و مشکلات پرسنل نفت خبر داد که نتیجه‌ی آن، کلاً و تماماً به نفع رسمی‌ها بود: مستثنا شدن رسمی‌های نفت از سقف ۱۵ برابریِ حداقل حقوق در قانون بودجه‌ی ۱۴۰۰ و اجرای کامل قانون نفت. در ادامه، خبر آمد که گروهی از کمپین ۲۰-۱۰ که علی‌القاعده کارگران پیمانکاری نفت هستند با ستاد ابراهیم رئیسی دیدار داشته‌اند و قرار شده اداره کار پارس جنوبی از میان برداشته شود و تبدیل به شوری اسلامی کار شود (امری از منظر قوانین و قانون کار غیرقابل اجرا و از نظر علمی، نادرست).

در بیانیه‌های که متعاقب این دیدار اخیر به انتشار رسیده، گاف‌های بسیار وجود دارد؛ اول اینکه واقعاً نمایندگان کمپین ۲۰-۱۰ چه کسانی بوده‌اند و با چه سندی خود را نماینده چندین هزار کارگر پیمانکاری معرفی کرده‌اند؛ دوم اینکه مگر اداره کار که نهادی دولتی و بالادستی است، می‌تواند به شورای اسلامی کار بدل شود؟! و در نهایت اینکه، با کدامین مجوز برای کارگرانی تعیین تکلیف می‌کنند که خودشان می‌توانند از حقوق خود دفاع کنند و حرف‌هایشان را بگویند؟!

و در کنار همه‌ی این‌ها، رسانه‌های سیاسی به اصطلاح آن‌ور آبی هستند که مدام با هشتگِ اعتصابات سراسری نفت، به دنبال بهره‌برداری از اعتراضاتِ کاملاً صنفی کارگران خسته و ستم‌دیده‌ی پیمانکاری و شرکتی هستند و می‌خواهند از یک اعتراضِ متحدانه‌ی صنفی، یک اکتِ سیاسی بسازند یا وانمود کنند که کارگران معترض، مخالفان سیاسی هستند و اهداف دیگری پشت شعارهایشان هست! این در حالیست که ثمره‌ی این نوع برخوردهای سیاسی با اعتراضات صنفی کارگران یا همان «وانمایی اپوزیسیون‌گونه و سیاسی»، تنها «امنیتی شدن فضای اعتراضات» است که کمترین نتیجه‌ی آن، می‌تواند بلک لیست شدن  یا اخراج معترضان یا لااقل لیدرهای آن‌ها باشد؛ همین «هشتگ اعتصابات سراسری» خودش می‌تواند بهانه به دست خیلی‌ها بدهد تا با کارگرانی که به خاطر «غم نان» و از ترس آینده‌ی ناایمن به ستوه آمده‌اند و دست به اعتراض مسالمت‌آمیز صنفی زده‌اند، برخورد سلبی و امنیتی کنند و آن‌ها را به راستی از «نان خوردن» بیندازند!

کارگران دلسرد:
ما هیچ صدایی نداریم!
در این شرایط که کارگران واقعی، هیچ صدایی ندارند و نمایندگان آن‌ها در هیچ نشستی شرکت نکرده‌اند، افراد و گروه‌های سیاسی از دو سو، تلاش می کنند دست خود را به گردونه‌ی اعتراضات نفتی‌ها برسانند و مثلاً زمام آن را برای بهره‌برداری سیاسی در دست بگیرند و این اعتراضات را به زعم خودشان به هر سمتی که می‌خواهند «هدایت» کنند!

یک کارگر ارکان ثالثی که در یکی از فازهای عسلویه مشغول به کار است؛ در ارتباط با این نشست‌ها و آن بهره‌برداری‌ها به ایلنا می‌گوید: ما کارگران پیمانکاری عسلویه نه نماینده‌ای به نشست ششم تیرماه مجلس فرستادیم (از ما اساساً دعوت نکرده بودند) و نه از نشست با ستاد رئیسی و مقامات دولت او خبر داریم؛ نمایندگان مجلس، رئیس جمهور جدید یا هر مقام رسمی دیگر، اگر واقعاً می‌خواهند از مطالبات ما باخبر شوند و بدانند ما چه می‌خواهیم، چرا قدم رنجه نمی‌کنند و به منطقه‌ی پارس جنوبی نمی‌آیند؛ چرا قدم به میدان نمی‌گذارند و نمی‌آیند اینجا تا رودررو بنشینیم و بگوییم چه می‌خواهیم؟!»

این کارگر تاکید می‌کند: «نشست ششم تیرماه مجلس که صد درصد به نفع رسمی‌ها تمام شد؛ این بیانیه‌ها و نشست‌های ریز و درشت بعدی هم که کاملاً در آفساید هستند و انگار قصد دارند خواسته‌های ما را به انحراف بکشانند؛ آن‌ور آبی‌ها هم که فقط دنبال منافع سیاسی خودشان هستند و می‌خواهند فضا را سیاسی و امنیتی کنند؛ آنهم از رسانه‌های نفتی که فقط دنبال منافع مدیران ویقه سفیدان هستند؛ واقعاً چه کسی صدای کارگران معترض را می‌شنود؛ کارگر معترضی که ارکان ثالثی است، در گرمای ۵۰ درجه‌ی جنوب جان می‌کند اما حقوق‌اش به اندازه‌ی اجاره‌ی یک آپارتمان مناسب و شایسته در تهران نیست؟!»

یک کارگر پیمانکاری پتروشیمی ایلام نیز می‌گوید: «از اعتراضات ما عده‌ای سوءاستفاده می‌کنند؛ عده‌ای به نفع خود استفاده می‌کنند و عده‌ای نمدی برای کلاه‌شان می‌دوزند؛ مجلس فقط رسمی‌ها را به رسمیت می‌شناسد و دولت هم مشخص نیست چه می‌کند؛ تیم اقتصادی دولت بعدی نیز هیچ نشستی با نمایندگان واقعی پیمانکاری‌ها نداشته است؛ به راستی چرا صدایمان شنیده نمی‌شود؟!»
از روزی که اعتراضات نفتی‌ها آغاز شده، هیچ تیم رسمی -نه از جانب نمایندگان مجلس و نه از جانب دولت منتخب بعدی- پا به عسلویه و کنگان یا بندر امام (کلونی‌های نفتی‌ها و اعتراضات نفت) نگذاشته است؛ در شرایطی که کارگران ارکان ثالثی یا همان پیمانکاری که بدنه‌ی اصلی معترضان تیرماه را تشکیل می‌دهند، بارها اعلام کرده‌اند مهم‌ترین مطالبه‌ی ما حذف شرکت‌های پیمانکاری و انعقاد قرارداد مستقیم است و نباید در کارهای با ماهیت مستمر، قرارداد موقت و پیمانکاری وجود داشته باشد، گروه‌های مختلف، خود را به نشنیدن می‌زنند و مطالبات را وارونه جلوه می‌دهند!

بعد از مطالبه‌ی کلیدی حذف پیمانکاران، دستمزد شایسته‌ی حداقل ۱۲ میلیون تومانی (برابر با خط فقر) و برخورداری از حق تشکل‌یابی آزاد و مستقل براساس مقاوله‌نامه‌های بنیادین سازمان بین‌المللی کار، مهم‌ترین خواسته‌های کارگران ارکان ثالثی نفت را تشکیل می‌دهند؛ این مطالبات را می‌توان در قالب یک مثلث با قاعده‌ی حذف پیمانکاران نمایش داد چراکه «حذف پیمانکاران» مهم‌ترین و زیرساختی‌ترین خواسته است؛ اگر پیمانکاران بمانند، حتی وعده‌ی دستمزد مثلاً ۱۲ میلیون تومانی به بخشی از بدنه‌ی پیمانکاری معترض، کاملاً مُسَکن‌مانند و موقتی خواهد بود؛ برای اینکه کارگران را به ترک اعتراض وادارند، می‌توانند به آن‌ها بگویند «باشد تا زمان خاتمه‌ی این قرارداد پیمانکاری، مثلاً تا پایان تابستان به شما دستمزد ۱۲ میلیون تومانی می‌دهیم» اما وای به روزی که قرارداد تمام شود و پیمانکار جدید با قرارداد جدید بیاید؛ به سادگی ادعا خواهد کرد به من مربوط نیست و در این پروژه، حقوق شما همان حداقل دستمزد سابق است و نه بیشتر!

جمع‌بندی:
یا به منطقه بیایید یا با نمایندگان واقعی کارگران دیدار کنید!
بنابراین، قبل از هرچیز باید واسطه‌ها، دلالان و سودجویان که به نام پیمانکار اما با صفر ریال آورده خود را به صنعت نفت و گاز کشور تحمیل کرده‌اند، از میان برداشته شوند و سپس، کارگران بتوانند تشکل‌های مستقل و آزادانه‌ی خود را تشکیل دهند و با فرادستان بر سر شرایط کار و دستمزد به چانه‌زنی قدرتمند بپردازند.

اما به راستی چرا این خواسته‌ها شنیده نمی‌شود؛ یک کارگر پیمانکاری عسلویه در این رابطه می‌گوید: «به ما آزادی و امنیت صحبت کردن بدهند و قول بدهند که اخراج نمی‌شویم؛ خودمان بلدیم نماینده تعیین کنیم و به تهران بفرستیم تا با نمایندگان مجلس یا دولت بعدی مذاکره کنند؛ آقایان که به منطقه نمی‌آیند، از گرما و کرونا می‌ترسند لااقل با نمایندگان واقعی و راستین کارگران دیدار کنند! فقط نمایندگان واقعیِ ما می‌دانند ما چه می‌خواهیم؛ ما کارگران به راستی هم از مجلس یازدهم و هم از دولت جدید دلسرد شده‌ایم؛ هیچ کدام نیامدند بگویند حذف پیمانکاران، هیچ کدام نگفتند دستمزد ۱۲ میلیون تومانی برای کارگران غیررسمی، هیچ کدام نگفتند تشکل مستقل برای کارگران پیمانکاری؛ هیچ کدام نگفتند چرا در کار برابر، شرایط کار و دستمزد، برابر نیست و چرا اینهمه تبعیض وجود دارد؟!»