دولت رئیسی دولتی یکپارچه نخواهد بود
گروه سیاسی:یک استاد جامعه شناسی و تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: «دولت آقای رئیسی دولتی یکپارچه نخواهد بود؛ دولتی چندپاره است. یعنی از مجموعهی اصولگرایان همهی طیف اصولگرا در این دولت نماینده خواهند داشت. چنین نیست که مثلا یک مجموعهی منسجم هماهنگی باشد که نهایتا بتواندسیاستهای فرهنگیاش همراه و همسان با سیاستهای سیاسی و اقتصادی و […]
گروه سیاسی:یک استاد جامعه شناسی و تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: «دولت آقای رئیسی دولتی یکپارچه نخواهد بود؛ دولتی چندپاره است. یعنی از مجموعهی اصولگرایان همهی طیف اصولگرا در این دولت نماینده خواهند داشت. چنین نیست که مثلا یک مجموعهی منسجم هماهنگی باشد که نهایتا بتواندسیاستهای فرهنگیاش همراه و همسان با سیاستهای سیاسی و اقتصادی و غیرهاش باشد. چون یک طیفی در این دولت حاضرند، همهی اینها موضوعات و چالشهایی میشود برای پیدایش تعارضاتی درون جریان ریاست جمهوری آقای رئیسی.
تقی آزاد ارمکی ادامه داد: مثل همان اتفاقی که برای آقای روحانی افتاد؛ روحانی هم وقتی مقابل رقبای خود پیروز شد طیفی پشت سرش بودند که بسرعت بخشی از آنها از او فاصله گرفتند و منتقد آقای روحانی شدند. این اتفاق برای آقای رئیسی هم خواهد افتاد.به این خاطر که طیفی از آنها در حوزهی فرهنگ بسیار تند و رادیکال هستند، در حوزهی فرهنگ و یا در حوزهی آزادیهای مدنی طیفی هستند که معتقدند باید کاملا فضا را بست و کنترل شده همه چیز را پیش برد.
در مقابلش، بخشی از این طیف اصولگرایانی هستند که دید نسبتا مدرنی دارند و چنین دغدغهای ندارند، میخواهند مثل اصلاح طلبان عمل کنند اما با شعار اصولگرایی. من معتقدم که آقای رئیسی بیشتر مسیر و آدمهایش آدمهایی هستند که جای اصلاح طلبی دیروز نشستهاند؛ چون مسئلهی اصلاح طلبی دیروز تقویت جامعه و گوش دادن به مسائل و نیازهای جامعه بود؛ درنهایت این بخش که بخش مهمی هم در دولت آقای رئیسی است با آن بخش دیگری که اصولگرای سنتی و معارض با جامعهی باز است و اصلا جامعه و تکثر آن را به رسمیت نمیشناسد، این دو بخش در یک معارضه قرار خواهند گرفت.حاصل کار این است که دولت آقای رئیسی در مرحلهی اول یک نوع قول و قرار و تایید نیازهای جامعه و فضای عمومی را خواهد داد و سعی خواهد کرد از چیزی به نام «کنترل و نظارت» فاصله گیرد، اما خیلی زود آن فشار بخش اصولگرای رادیکال و سنتی -که میتواند با آقای رئیسی مقابله هم کند- او را واخواهد داشت به واکنشهای تند و تیز و به یک تناقض در دیدگاه اجتماعی و فرهنگی. بعد از آن آقای رئیسی، رئیس جمهوری خواهد شد که متناقض خواهد گفت و متناقض هم رفتار خواهد کرد. شاید بتوان گفت که این پاشنه آشیل آقای رئیسی است.»
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است جریان اصولگرا برای تقویت مقبولیت اجتماعی خود باتوجه به حداقلی بودن رای رئیس دولت جدید، تن به باز کردن فضا و وسیع کردن آزادیهای اجتماعی دهد یا خیر، گفت: خیر، ممکن نیست! چون معارض با اهداف و ایدهها و مسائل اصولگرایی است. یکوقتی هست که شما آدمها را دعوت میکنید اما نه به آن چیزی که خودشان میخواهند، بلکه دعوت میکنید به تعبیری که خود شما از آن جریان دارید.مثلا دعوت از جریان حاشیهای کشور نه به این دلیل است که مرکز مثل حاشیه شود، بلکه دعوت به این است که حاشیه مثل مرکز شود. یعنی دعوت از جریانات حاشیهای است که آنها مثل اصولگراها شوند و مانند آنها عمل کنند. این اتفاق [نحوهی مواجهه با مولوی عبدالحمید] نفی اصلاح طلبی بوده است تا اثبات اصولگرایی.آزاد در پاسخ به اینکه آیا این روند را مثبت ارزیابی میکند، گفت: چون من از منظر اجتماعی نگاه میکنم بنظرم اتفاق بسیار خوبی است؛ چون آنچه تا دیروز موجب میشد کنش جمعی مدنی به سختی صورت گیرد اعتراض و رادیکالیزم اصولگرایی بود.وقتی خود اصولگرایی در مرکز قدرت قرار میگیرد دوراه بیشتر ندارد: یا باید رادیکال عمل کند و یا اصلاح طلبانه. رادیکال عمل کند به سرعت میمیرد و اصلاح طلبانه عمل کند کمی دیرتر میمیرد؛ در هردوصورت در آینده عبور از اصولگرایی رقم خواهد خورد. ما با تولد اصولگرایی جدیدی مواجه خواهیم شد که خیلی شبیه به اصلاح طلبی دیروز خواهد بود.
تقی آزاد ارمکی ادامه داد: مثل همان اتفاقی که برای آقای روحانی افتاد؛ روحانی هم وقتی مقابل رقبای خود پیروز شد طیفی پشت سرش بودند که بسرعت بخشی از آنها از او فاصله گرفتند و منتقد آقای روحانی شدند. این اتفاق برای آقای رئیسی هم خواهد افتاد.به این خاطر که طیفی از آنها در حوزهی فرهنگ بسیار تند و رادیکال هستند، در حوزهی فرهنگ و یا در حوزهی آزادیهای مدنی طیفی هستند که معتقدند باید کاملا فضا را بست و کنترل شده همه چیز را پیش برد.
در مقابلش، بخشی از این طیف اصولگرایانی هستند که دید نسبتا مدرنی دارند و چنین دغدغهای ندارند، میخواهند مثل اصلاح طلبان عمل کنند اما با شعار اصولگرایی. من معتقدم که آقای رئیسی بیشتر مسیر و آدمهایش آدمهایی هستند که جای اصلاح طلبی دیروز نشستهاند؛ چون مسئلهی اصلاح طلبی دیروز تقویت جامعه و گوش دادن به مسائل و نیازهای جامعه بود؛ درنهایت این بخش که بخش مهمی هم در دولت آقای رئیسی است با آن بخش دیگری که اصولگرای سنتی و معارض با جامعهی باز است و اصلا جامعه و تکثر آن را به رسمیت نمیشناسد، این دو بخش در یک معارضه قرار خواهند گرفت.حاصل کار این است که دولت آقای رئیسی در مرحلهی اول یک نوع قول و قرار و تایید نیازهای جامعه و فضای عمومی را خواهد داد و سعی خواهد کرد از چیزی به نام «کنترل و نظارت» فاصله گیرد، اما خیلی زود آن فشار بخش اصولگرای رادیکال و سنتی -که میتواند با آقای رئیسی مقابله هم کند- او را واخواهد داشت به واکنشهای تند و تیز و به یک تناقض در دیدگاه اجتماعی و فرهنگی. بعد از آن آقای رئیسی، رئیس جمهوری خواهد شد که متناقض خواهد گفت و متناقض هم رفتار خواهد کرد. شاید بتوان گفت که این پاشنه آشیل آقای رئیسی است.»
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است جریان اصولگرا برای تقویت مقبولیت اجتماعی خود باتوجه به حداقلی بودن رای رئیس دولت جدید، تن به باز کردن فضا و وسیع کردن آزادیهای اجتماعی دهد یا خیر، گفت: خیر، ممکن نیست! چون معارض با اهداف و ایدهها و مسائل اصولگرایی است. یکوقتی هست که شما آدمها را دعوت میکنید اما نه به آن چیزی که خودشان میخواهند، بلکه دعوت میکنید به تعبیری که خود شما از آن جریان دارید.مثلا دعوت از جریان حاشیهای کشور نه به این دلیل است که مرکز مثل حاشیه شود، بلکه دعوت به این است که حاشیه مثل مرکز شود. یعنی دعوت از جریانات حاشیهای است که آنها مثل اصولگراها شوند و مانند آنها عمل کنند. این اتفاق [نحوهی مواجهه با مولوی عبدالحمید] نفی اصلاح طلبی بوده است تا اثبات اصولگرایی.آزاد در پاسخ به اینکه آیا این روند را مثبت ارزیابی میکند، گفت: چون من از منظر اجتماعی نگاه میکنم بنظرم اتفاق بسیار خوبی است؛ چون آنچه تا دیروز موجب میشد کنش جمعی مدنی به سختی صورت گیرد اعتراض و رادیکالیزم اصولگرایی بود.وقتی خود اصولگرایی در مرکز قدرت قرار میگیرد دوراه بیشتر ندارد: یا باید رادیکال عمل کند و یا اصلاح طلبانه. رادیکال عمل کند به سرعت میمیرد و اصلاح طلبانه عمل کند کمی دیرتر میمیرد؛ در هردوصورت در آینده عبور از اصولگرایی رقم خواهد خورد. ما با تولد اصولگرایی جدیدی مواجه خواهیم شد که خیلی شبیه به اصلاح طلبی دیروز خواهد بود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰