روحانی و جهانگیری در حال ماله کشیدن هستند

گروه سیاسی: دولت روحانی آخرین هفته‌ها و روزهای خود را سپری می‌کند و تقریبا آنقدر بد عمل کرده که هیچ نیازی به ارزیابی عملکرد هشت ساله آن نیست. وضعیت کنونی به خصوص در حوزه معیشت و اقتصاد به قدر کافی عیان است. آنچه که اکنون اما لازم به نظر می‌رسد، بررسی عملکرد دولتمردان و همکاران […]

گروه سیاسی: دولت روحانی آخرین هفته‌ها و روزهای خود را سپری می‌کند و تقریبا آنقدر بد عمل کرده که هیچ نیازی به ارزیابی عملکرد هشت ساله آن نیست. وضعیت کنونی به خصوص در حوزه معیشت و اقتصاد به قدر کافی عیان است. آنچه که اکنون اما لازم به نظر می‌رسد، بررسی عملکرد دولتمردان و همکاران روحانی است. هر یک از آنان به تنها و با توجه به امکانات و اختیارات خود عملکردی داشته‌اند که اگر درست ارزیابی شود در شناخت دقیق‌تر از ظرفیت‌هایشان موثر خواهد بود. طبیعی است که شناسایی این ظرفیت‌ها اولین گام برای بهره‌گیری از آنان در راستای حل مشکلات کشور خواهد بود. ضمن اینکه این ارزیابی دقیق به قضاوت درباره جایگاه جریانی و سیاسی که هر کدام دارند نیز کمک خواهد کرد.
یکی از مهم‌ترین و شاخص‌ترین چهره های این دولت قطعا اسحاق جهانگیری، معاون اول است. مهره اصلاح‌طلبان در دولت که عملکرد قابل دفاعی نداشت. اما سیاسیون در این جبهه هم این ضعف را ناشی از عدم اختیارات کافی می‌دانند و هم او را داری ظرفیت‌‌های بسیار می‌انگاراند. نامزد شدن جهانگیری در انتخابات اخیر و حمایت اصلاح‌طلبان از این اقدام وی شاهد این مدعا است.
سید مصطفی هاشمی‌طبا، فعال سیاسی  از جمله افرادی است که نقش اختیارات را در عملکرد جهانگیری بسیار می‌داند. او گفت: « به نظر باید بین رئیس جمهور و معاون اول یک تقسیم کاری صورت بگیرد. یعنی هر کدام مسئول وورد به مسائلی باشند، مشخصا معاون اول باید در نقش رئیس جمهور در ارتباط با وزارت‌خانه‌ها باشد. در زمان آقای هاشمی اما آقای حبیبی فرد آرام و ساکتی بود و خود آقای  هاشمی در همه کارها ورود می‌کردند . در دوره خاتمی نیز همین طور بود و اصولا یک تقسیم‌بندی درستی صورت نرگفت. رئیس دفتر رئیس جمهور هم این وسط ورود کرده و یک چه‌کنم چه‌کنمی در این میان وجود دارد. درحالی که وظیفه اصلی معاون اول رسیدگی به عملکرد وزرا و حل مسائل آنان است. معاون اول باید اختیار داشته باشد و کارهای متفرقه را رئیس دفتر انجام دهد، خود رئیس جمهور هم خط و مشی‌ها را تعیین کنند اما در دولت آقای روحانی چنین وضعیتی نبود».
وی افزود: « اگر این تقسیم‌بندی ایجاد شده بود آقای جهانگیری هم می‌توان بهتر از این‌ها عمل کند».
این فعال سیاسی  در پاسخ به اینکه عملکرد جهانگیری را مجموعا چطور ارزیابی می‌کنید، گفت: « متاسفانه شرایط مملکت ما طوری نیست که راحت بتوان درباره عملکرد افراد قضاوت کرد. به هرحال یک سری از مسائل از اختیار آنان خارج است. مثلا همین قضیه برق که الان با آن درگیر هستیم. نه وزیر نیرو مقصر است و نه معاون اول. مقصر کل سیستم است که مسائل این وزارتخانه را حل نکرده و نتوانسته سرمایه‌گذاری کند، مصرف بالا رفته، این همه ماینر کشف شده و … . بنابراین نمی‌توان فوری هر کاری که انجام نشده را نقطه ضعف یک فر دانست. با این وجود معتقدم که عملکرد آقای جهانیگری مجموعا راضی کننده نبوده است».وی توضیح داد: « مشکلات و مسائل به قدری است که گاهی افراد نمی‌توانند کاری را از پیش ببرند منتها وقتی که نمی‌توانند باید این را بگویند و کنار بروند. نمی‌شود که هم باشند و هم نتوانند کاری انجام دهند. اشکال بزرگ آقای روحانی و آقای جهانگیری این است که زبانشان بسته است، با مردم روراست صحبت نمی‌کند و مدام در حال ماله کشیدن هستند».
هاشمی‌طبا در پاسخ به اینکه آیا بهتر نبود اسحاق جهانیگری همان موقع که اصلاح‌طلبان می‌گفتند، از دولت کنار می‌کشید؟ گفت: «خروج از دولت می‌توانست اقدام بهتری باشد و به نفع جهانیگری تمام شود اما ممکن بود که فردی به جای او معاون اول شود که ضعیف‌تر باشد. حداقل این است که جهانگیری فرد فهمیده و عاقلی است اما گاهی افراد غیرعاقل نیز مسئولیت می‌گیرند».
وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا جهانگیری ظرفیت این را دارد که در موقعیت فعلی در درون جریان اصلاحات نقش محوری ایفا کرده و در بهبود وضعیت این جریان نقش داشته باشد؟ گفت: «فکر نمی‌کنم. به نظر من این ظرفیت را ندارد».