عملکرد سازمان تامین اجتماعی «ظالمانه» است

گروه اقتصادی: آخر کارگری که در سال گاهی سه ماه هم کار ندارد، چطور هر ماه مرتب حق بیمه بدهد؟! این سه ماه مهلت، نه فقط ناعادلانه که بسیار ظالمانه است!به گزارش ایلنا، «تامین اجتماعی فراگیر» پارادایمی که از آبان ماه سال قبل به صدر رسانه‌ها آمد و در ارتباط با آن بسیار گفتمان‌سازی شد، […]

گروه اقتصادی: آخر کارگری که در سال گاهی سه ماه هم کار ندارد، چطور هر ماه مرتب حق بیمه بدهد؟! این سه ماه مهلت، نه فقط ناعادلانه که بسیار ظالمانه است!به گزارش ایلنا، «تامین اجتماعی فراگیر» پارادایمی که از آبان ماه سال قبل به صدر رسانه‌ها آمد و در ارتباط با آن بسیار گفتمان‌سازی شد، هنوز یک «رویا» است و برای واقعی شدن راه بس درازی در پیش دارد!

خدمات بیمه‌ای و درمانی ارائه شده به بیمه شدگانِ مشمول صندوق‌های بیمه‌ای و بازنشستگی و به طور مشخص کارگران شاغل و بازنشسته، به شدت ناکافی است؛ شاخص اصلی پایین بودن سطح خدمات، نیاز مبرم بیمه‌شدگان به ثبت نام و برخورداری از بیمه تکمیلی است و این یعنی، بیمه پایه توانمندی پوشش دادن خدمات درمانی مورد نیاز را ندارد! علاوه بر این، مستمری‌ها به اندازه خط فقر نیست و ۳.۵ میلیون بازنشسته و مستمری‌بگیر صندوق تامین اجتماعی عموماً زیر خط فقر به سر می‌برند.

وقتی کامل‌ترین و به اصطلاح قوی‌ترین لایه‌ی «تامین اجتماعی فراگیر» یعنی لایه بیمه‌ای تا این اندازه کاستی و نارسایی دارد، چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم لایه‌های امدادی و حمایتیِ آن، همه شهروندان را بدون استثنا پوشش دهد و ایرانیان همگی تحت پوشش خدمات تامین اجتماعی دربیایند؟!

فقط ۳۰ درصد کارگران ساختمانی بیمه‌اند!
گستره پوشش خدمات تامین اجتماعی، بسیار محدود است؛ بسیاری از شاغلان کارگری از جمله «کارگران ساختمانی» هنوز به درستی از خدمات بیمه تامین اجتماعی بهره‌مند نشده‌اند؛ در اردیبهشت ماه سال جاری، غلامرضا عباسی (رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران کشور) آمار نگران‌کننده‌ای از بیمه کارگران ساختمانی مطرح کرد: « در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که بیش از ۶۰۰هزار نفر کارگر بیمه شده ساختمانی داشته باشیم. در حالیکه که حدود ۲میلیون نفر کارگر ساختمانی شناخته شده و دارای هویت در کشور وجود دارد.»

با این حساب، چیزی  حدود ۳۰ درصد کارگران ساختمانی کشور توانسته‌اند از خدمات محدود بیمه‌ای بهره‌مند شوند؛ اما نه تنها کمیت و گستره‌ی خدمات بیمه‌ای برای کارگران ساختمانی معیوب و ناکافی‌ست بلکه کیفیت خدمات ارائه شده به بیمه‌شدگان بخش ساختمان نیز دچار نارسایی‌ها و کاستی‌های بسیار است: کارگران ساختمانی برای بیمه شدن و قرار گرفتن زیر چتر تامین اجتماعی، باید «هفت خوان رستم» را پشت سر بگذرانند؛ از گرفتن کارت مهارت گرفته تا ثبت نام در سامانه خدمات رفاهی ایرانیان و گذراندن مسیرِ دشوار و زمانبرِ پالایش.

پس از گذراندن این هفت خوان، بیمه‌ی آن‌ها مدام در معرض قطع شدن است: تا قبل از سال گذشته، یک بیمه‌شده ساختمان، اگر تا شش ماه متوالی حق بیمه خود را نمی‌پرداخت، بیمه‌اش قطع می‌شد اما از سال قبل، این مهلت زمانی به سه ماه متوالی کاهش یافته است؛ یعنی یک کارگر ساختمانی بیمه شده که هفت خوان رستم را بالاخره با هزار مصیبت با موفقیت پشت سر گذاشته، اگر «نتواند» سه ماه حق بیمه‌ی خود را به حساب تامین اجتماعی واریز کند، بیمه‌اش توسط بازرسان سازمان قطع می‌شود و البته اینکه بایستی مجدداً بدون سهمیه و ایستادن در صف طولانی متقاضیان، بیمه شود، در موارد بسیاری رعایت نمی‌شود؛ در نظر بگیرید در این ایام کرونا که بخش ساختمان دچار رکود ناخواسته است، پرداخت مرتب و ماهانه‌ی حق بیمه تا چه اندازه برای کارگران زحمتکش و عموماً کم‌درآمد و کم‌توانِ ساختمان دشوار است! البته قبل از آمدن بحران کرونا و تقریباً از میانه‌ی دهه‌ی ۹۰ شمسی رکود سخت و ساز کلید خورده بود و کارگران پیش از کووید ۱۹ نیز از بیکاری‌های مقطعی و پیاپی رنج می‌بردند.

در ابتدای سال ۹۹، چند ماه بعد از بالا گرفتن بحران کرونا، اکبر شوکت (رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان قم) از بیکاری حدوداً ۵۰ درصدی کارگران ساختمان در این استان خبر داد؛ پیگیری‌های ما نشان می‌دهد که بعد از شروع بحران کرونا، نرخ بیکاری ۵۰ درصدی بخش ساختمان در بسیاری از استان‌های کشور برقرار است و کمتر شهر و استانی را می‌توان سراغ گرفت که لااقل ۷۰ یا ۸۰ درصد کارگران ساختمانی آن، در این ماه‌های کرونایی کار داشته باشند. حال در یک چنین شرایطی، چطور توقع دارند یک کارگر ساختمانیِ غالباً بیکار، بتواند مرتب حق بیمه‌ی خود را به حساب تامین اجتماعی واریز کند؟!

یک فعال صنفی:عملکرد سازمان تامین اجتماعی «ظالمانه» است
روح الله محمدی (رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان گلستان) در انتقاد از عملکرد سازمان تامین اجتماعی در قبال کارگران ساختمانی به ایلنا می‌گوید: رفتار سازمان تامین اجتماعی در قبال کارگران ساختمانی، ناشایست و ظالمانه است؛ رویکردی را کلید زده‌اند و درپیش گرفته‌اند که اصلاً به حق نیست. سازمان به طور خودسرانه شروع به قطع بیمه کارگران ساختمانی کرده است؛ در بخشنامه‌ای که خودشان نوشته و تصویب کرده‌اند، آمده اگر فردی سه ماه حق بیمه پرداخت نکرد، بیمه‌اش بعد از بازرسی قطع شود؛ اما متن بخشنامه حاکی از این است که نباید سر سه ماه بیمه قطع شود؛ مثلاً اگر تیر، مرداد و شهریور کارگر نتوانست حق بیمه را بدهد، نباید در شهریور بیمه قطع شود بلکه باید تا پایان مهر منتظر بمانند و بعد بروند بازرسی کنند و مراحل را طبق قانون پیش ببرند.

تازه بعد از این مدت، باید سازمان اجتماعی بازرسی انجام دهد و اگر طرف کارگر نبود، بیمه‌اش قطع شود اما متاسفانه ما مواردی را شاهدیم که دقیقاً سر سه ماه بدون بازرسی، بیمه کارگر را قطع می‌کنند!
او ادامه می‌دهد: در همین بخشنامه آمده کارگری که بیمه‌اش به این ترتیب قطع می‌شود دیگر نیازی به سهمیه بیمه ندارد؛ یعنی کارگری که بیمه‌اش بعد از چندماه نپرداختنِ حق بیمه قطع شد، هر زمان برود دوباره درخواست بدهد بایستی بدون سهمیه و صف، بیمه‌اش مجدداً برقرار شود؛ اما شاهد بوده‌ایم که بعد از قطع کردن بیمه، وقتی کارگر می‌رود، پرداخت را صورت می‌دهد و درخواست وصل شدن بیمه می‌دهد، قبول نمی‌کنند؛ ما خودمان شاهد بودیم که در ادارات تامین اجتماعی به چنین کارگری پاسخ می‌دهند «حالا قطع شده دیگر، باش تا سهمیه بیمه بیاید!»

به گفته محمدی، تعدادی از این کارگران که بیمه‌شان خودسرانه قطع شده به انجمن صنفی استان گلستان مراجعه کرده‌اند و اعضای انجمن وقتی به قصدِ اعتراض به تامین اجتماعی رفته‌اند، فقط پاسخ سربالا دریافت کرده‌اند؛ برخورد مدیران سازمان با انجمن‌های صنفی و کارگرانِ ساختمانی اصلاً مناسب نیست.

۹ هزار کارگر ساختمانی گلستان بیمه ندارند/ ۶ هزار کارگر اساساً در سامانه نیستند!
وی اضافه می‌کند: استان گلستان، نزدیک به ۱۸ هزار بیمه شده فعال دارد و ۲۷ هزار کارگر ساختمانی در سامانه رفاهی شناسایی شده‌اند؛ یعنی نزدیک به ۹ هزار کارگر ساختمانی گلستان، در سامانه ثبت نام کرده‌اند اما بیمه ندارند که رقم بالایی است. ۶ هزار کارگر ساختمانی دیگر هم در این استان هستند که در سامانه رفاهی ثبت نام نکرده‌اند و بیمه هم ندارند؛ پس در مجموع حدود ۱۵ هزار کارگر ساختمانی در استان گلستان، فاقد بیمه هستند. ما در انجمن صنفی همه تلاش‌مان را می‌کنیم که کارگران بروند ثبت نام کنند و بیمه شوند؛ حتی سر گذرها می‌رویم و با تک تک کارگران در باب مزایای بیمه شدن صحبت می‌کنیم اما چه کنیم که سازمان رفتار درستی ندارد و کارگران را در این شرایط کرونایی معطل می‌گذارد!

این فعال صنفی از مهلت سه ماهه برای قطع شدن بیمه انتقاد می‌کند و می‌گوید: قبلاً این مهلت شش ماه بود حالا که کرونا آمده و اوضاع بدتر شده، مهلت را سه ماه کرده‌اند! این محدودیت‌ها اصلاً مبتنی بر قانون نیست؛ می‌نشینند برای خودشان بخشنامه‌ی داخلی می‌نویسند و از حق و حقوق کارگر می‌زنند! مدام ماده و تبصره می‌گذارند که کارگران ساختمانیِ بیمه شده ریزش کنند و بارشان سبک شود! این در حالیست که براساس ماده واحده‌ی رفع موانع بیمه کارگران ساختمانی که به تصویب مجلس رسیده، قرار بر این بود که کارگران ساختمانی همگی بدون سهمیه‌بندی بیمه شوند؛ حالا سازمان مدعی شده ما بودجه‌مان کفاف نمی‌دهد و آن ۱۵ درصد عوارضِ ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی، برای بیمه کردن اینهمه کارگر کافی نیست! یعنی رویه‌ای خلاف قانون را پیش گرفته‌اند و مدام با بخشنامه‌های من‌درآوردی قانون را زیر پا می‌گذارند؛ می‌خواهند از شمار کارگران بیمه شده کم کنند! به ظاهر مظلوم‌تر و بی‌دفاع‌تر از کارگران ساختمانی هم سراغ ندارند!

محمدی اضافه می‌کند: ماهیت کار کارگران ساختمانی «فصلی» است؛ فصلی یعنی کارگر همه‌ی سال کار ندارد؛ در گلستان، کارگران برخی ماه‌ها می‌روند شالیکوبی، برمی‌گردند سر کار ساختمان، باز یک ماه می‌روند پرتقال‌ چینی؛ حالا سازمان به جای اینکه حامی این کارگران با ماهیت شغلی بسیار متزلزل باشد، مدام به فکر این است که چطور کارگران را دور بزند یا بیمه‌شان را به دلایل واهی قطع کند؛ آخر کارگری که در سال گاهی سه ماه هم کار ندارد، چطور هر ماه مرتب حق بیمه بدهد؟! این سه ماه مهلت، نه فقط ناعادلانه که بسیار ظالمانه است!

حرف آخر:
آیا «بیمه‌ی تامین اجتماعی» حقِ مسلم کارگر ساختمانی نیست؟!
از یک طرف ادعا می‌کنند قصد دارند تامین اجتماعی فراگیر را برای همه‌ی شهروندان عملی کنند از طرف دیگر، همین بیمه‌شدگان فعلی را تحت فشار می‌گذارند تا از زیر چتر بیمه‌ی حداقلی و ناکارآمد بیرون بیایند! آیا برخورداری از بیمه حداقلی و بدون مقرری بیکاری، بیمه‌ای که دفترچه‌اش به کارِ رفتن به یک کلینیک تخصصی هم نمی‌آید، حق یک کارگر ساختمانی نیست که در ظلِ آفتاب تابستان دور میدان و سر گذر می‌نشیند و ساعت‌ها منتظر می‌ماند تا کارفرمایی پیدا شود و او را برای یک روز یا حتی نصف روز از بیکاری و گرسنگی نجات دهد؟!