برق و تعارض سیاست و اقتصاد
گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برای خاموشیهای اخیر و همینطور خاموشیهای زمستان گذشته، علل متعددی برشمرده شده که گرمای هوا، بالا رفتن مصرف برق، رمزارزها، کاهش شدید بارندگی و کمبود آب، فرسودگی تجهیزات انتقال برق و کمبود دستگاههای مولد برق از عمدهترین آنها هستند. در اینکه تمام این موارد هر کدام به نوبه خود […]
گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: برای خاموشیهای اخیر و همینطور خاموشیهای زمستان گذشته، علل متعددی برشمرده شده که گرمای هوا، بالا رفتن مصرف برق، رمزارزها، کاهش شدید بارندگی و کمبود آب، فرسودگی تجهیزات انتقال برق و کمبود دستگاههای مولد برق از عمدهترین آنها هستند.
در اینکه تمام این موارد هر کدام به نوبه خود سهمی در خاموشی دارند، تردیدی وجود ندارد. با اینحال، غیر از مورد اخیر یعنی فرسودگی تجهیزات و کمبود دستگاههای مولد برق در کشور، بقیه موارد را میتوان امری طبیعی دانست. البته استخراج رمزارز نیز در شرایطی که صنعت برق ما به پایداری کامل نرسیده و دچار کمبودهای اساسی در زمینه تجهیزات و مولدهاست، قطعاً اقدامی خلاف منطق است و صدور مجوز برای تاسیس مزارع رمزارزها توجیهی ندارد. عدم نظارت دقیق بر استفاده غیرمجاز از برق برای استخراج رمزارزها نیز بهیچوجه قابل قبول نیست. وزارت نیرو باید در برابر این دو اقدام بایستد و از فشارهائی که صاحبان قدرت برای استخراج رمزارزها حتی با استناد به مجوزهائی که به دلیل تکیه بر قدرت گرفتهاند نباید بترسد. کسانی باید بترسند که به قیمت خاموش کردن خانهها و کارگاههای مردم مشغول استخراج رمزارز و پر کردن جیبهای گشاد خود هستند و از حاشیه امن برخوردارند. مسئولان وزارت نیرو باید این واقعیتهای مفسدهانگیز را با مردم در میان بگذارند و کاری کنند که افراد و جریانهای متخلف دچار ترس شوند و عقبنشینی کنند.
درباره عمدهترین مشکل موجود بر سر راه تامین برق که مهمترین علت خاموشیهاست سه موضوع بسیار مهم را قابل توجه و عمل به توصیههای مرتبط با آنها را راهحلهای قطعی این مشکل میدانیم. این سه موضوع عبارتند از بازسازی تجهیزات و مولدهای برق، نهادینه کردن فرهنگ مصرف و روی آوردن به انرژی خورشیدی.
برای بازسازی تجهیزات و مولدهای برق، باید اقتصاد را بر سیاست مقدم داشت. از روزی که در دولت نهم پولها را صرف یارانه دادن کردند، سیاست جلب آراء مردم به قیمت فرسوده کردن تجهیزات و مولدهای برق بر توانمندسازی زیرساختی کشور چیره شد. بازی سیاسی یارانهای که هنوز هم ادامه دارد، از یکطرف تورم ایجاد کرد و فرهنگ صدقه دادن را جا انداخت و از طرف دیگر دست وزارتخانههائی که به پول برای تقویت زیرساختها نیاز دارند مثل وزارت نیرو را خالی کرد و ضعف امروز تجهیزات و مولدهای برق کشور نتیجه آن بیتدبیری است. رئیس مجلس هفتم و سه مدعی اقتصاددانی در آن مجلس که با شعار جلوگیری از افزایش قیمتها مانع اجرای طرح دقیق افزایش سالانه ۱۰ درصدی قیمت بنزین شدند نیز به این بیتدبیری کمک کردند. ماجرای تاسفباری که در اثر تصمیم صددرصد اشتباه افزایش ناگهانی قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ رخ داد نیز از نتایج تلخ همان سیاستبازیهای دولت نهم و مجلس هفتم بود. روش بسیار زشت یارانه دادن باید جای خود را به تقویت زیرساختها بدهد تا مردم به جای اینکه پول اندکی بگیرند و چندین برابر آن را برای خرید مایحتاج زندگی بدهند، به رفاه نسبی برسند.
برای نهادینه کردن خودداری از مصرف نامتعارف برق در کشور ما کار قابل توجهی صورت نمیگیرد. رسانه ملی و سایر رسانهها با حمایت دولت باید فرهنگ مصرف بهینه برق را ترویج کنند و جا بیندازند. این فرهنگ میتواند تا حدود زیادی جلوی خاموشیها را بگیرد و حتی به اقتصاد برق و خانوادهها نیز کمک کند و مانع وارد شدن لطمه به صنایع شود. این روزها برق بخشی از صنایع به خاطر تامین برق خانگی قطع شده است. این اقدام در عین حال که به صورت موقت لازم است، ولی راهحل اساسی نیست.
ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی یکی از راهحلهای مشکل خاموشیهاست. در آلمان که کشوری کمبهره از خورشید است، ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی از الزامات محسوب میشود. در ایران با اینکه بهره زیادی از خورشید دارد، از انرژی خورشیدی بهره چندانی نداریم. ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی برای صنایع میتواند الزامی باشد و برای اینکه خانهها هم صاحب این انرژی شوند، دولت میتواند به آن دسته از مردم که توانایی تامین هزینه خرید و نصب این دستگاهها را ندارند کمک کند تا از این طریق بخش قابل توجهی از مشکل برق حل شود. در کشور کمآبی مثل ایران، استفاده از انرژی خورشیدی یک ضرورت است.
روی آوردن به این راهحلها و عمل کردن به این توصیهها مستلزم مقدم داشتن اقتصاد بر سیاست است. میدانیم که چنین کاری برای دولتمردان ما بسیار دشوار است، ولی دولتمردان اگر عاقبتاندیش باشند به این نتیجه خواهند رسید که عقبنشینی از امیال سیاسی در این مورد حتی به نفع جایگاه خودشان نیز خواهد بود.
در اینکه تمام این موارد هر کدام به نوبه خود سهمی در خاموشی دارند، تردیدی وجود ندارد. با اینحال، غیر از مورد اخیر یعنی فرسودگی تجهیزات و کمبود دستگاههای مولد برق در کشور، بقیه موارد را میتوان امری طبیعی دانست. البته استخراج رمزارز نیز در شرایطی که صنعت برق ما به پایداری کامل نرسیده و دچار کمبودهای اساسی در زمینه تجهیزات و مولدهاست، قطعاً اقدامی خلاف منطق است و صدور مجوز برای تاسیس مزارع رمزارزها توجیهی ندارد. عدم نظارت دقیق بر استفاده غیرمجاز از برق برای استخراج رمزارزها نیز بهیچوجه قابل قبول نیست. وزارت نیرو باید در برابر این دو اقدام بایستد و از فشارهائی که صاحبان قدرت برای استخراج رمزارزها حتی با استناد به مجوزهائی که به دلیل تکیه بر قدرت گرفتهاند نباید بترسد. کسانی باید بترسند که به قیمت خاموش کردن خانهها و کارگاههای مردم مشغول استخراج رمزارز و پر کردن جیبهای گشاد خود هستند و از حاشیه امن برخوردارند. مسئولان وزارت نیرو باید این واقعیتهای مفسدهانگیز را با مردم در میان بگذارند و کاری کنند که افراد و جریانهای متخلف دچار ترس شوند و عقبنشینی کنند.
درباره عمدهترین مشکل موجود بر سر راه تامین برق که مهمترین علت خاموشیهاست سه موضوع بسیار مهم را قابل توجه و عمل به توصیههای مرتبط با آنها را راهحلهای قطعی این مشکل میدانیم. این سه موضوع عبارتند از بازسازی تجهیزات و مولدهای برق، نهادینه کردن فرهنگ مصرف و روی آوردن به انرژی خورشیدی.
برای بازسازی تجهیزات و مولدهای برق، باید اقتصاد را بر سیاست مقدم داشت. از روزی که در دولت نهم پولها را صرف یارانه دادن کردند، سیاست جلب آراء مردم به قیمت فرسوده کردن تجهیزات و مولدهای برق بر توانمندسازی زیرساختی کشور چیره شد. بازی سیاسی یارانهای که هنوز هم ادامه دارد، از یکطرف تورم ایجاد کرد و فرهنگ صدقه دادن را جا انداخت و از طرف دیگر دست وزارتخانههائی که به پول برای تقویت زیرساختها نیاز دارند مثل وزارت نیرو را خالی کرد و ضعف امروز تجهیزات و مولدهای برق کشور نتیجه آن بیتدبیری است. رئیس مجلس هفتم و سه مدعی اقتصاددانی در آن مجلس که با شعار جلوگیری از افزایش قیمتها مانع اجرای طرح دقیق افزایش سالانه ۱۰ درصدی قیمت بنزین شدند نیز به این بیتدبیری کمک کردند. ماجرای تاسفباری که در اثر تصمیم صددرصد اشتباه افزایش ناگهانی قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ رخ داد نیز از نتایج تلخ همان سیاستبازیهای دولت نهم و مجلس هفتم بود. روش بسیار زشت یارانه دادن باید جای خود را به تقویت زیرساختها بدهد تا مردم به جای اینکه پول اندکی بگیرند و چندین برابر آن را برای خرید مایحتاج زندگی بدهند، به رفاه نسبی برسند.
برای نهادینه کردن خودداری از مصرف نامتعارف برق در کشور ما کار قابل توجهی صورت نمیگیرد. رسانه ملی و سایر رسانهها با حمایت دولت باید فرهنگ مصرف بهینه برق را ترویج کنند و جا بیندازند. این فرهنگ میتواند تا حدود زیادی جلوی خاموشیها را بگیرد و حتی به اقتصاد برق و خانوادهها نیز کمک کند و مانع وارد شدن لطمه به صنایع شود. این روزها برق بخشی از صنایع به خاطر تامین برق خانگی قطع شده است. این اقدام در عین حال که به صورت موقت لازم است، ولی راهحل اساسی نیست.
ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی یکی از راهحلهای مشکل خاموشیهاست. در آلمان که کشوری کمبهره از خورشید است، ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی از الزامات محسوب میشود. در ایران با اینکه بهره زیادی از خورشید دارد، از انرژی خورشیدی بهره چندانی نداریم. ایجاد مولدهای انرژی خورشیدی برای صنایع میتواند الزامی باشد و برای اینکه خانهها هم صاحب این انرژی شوند، دولت میتواند به آن دسته از مردم که توانایی تامین هزینه خرید و نصب این دستگاهها را ندارند کمک کند تا از این طریق بخش قابل توجهی از مشکل برق حل شود. در کشور کمآبی مثل ایران، استفاده از انرژی خورشیدی یک ضرورت است.
روی آوردن به این راهحلها و عمل کردن به این توصیهها مستلزم مقدم داشتن اقتصاد بر سیاست است. میدانیم که چنین کاری برای دولتمردان ما بسیار دشوار است، ولی دولتمردان اگر عاقبتاندیش باشند به این نتیجه خواهند رسید که عقبنشینی از امیال سیاسی در این مورد حتی به نفع جایگاه خودشان نیز خواهد بود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰