دلایل مراجعه زنان به دعانویس و فالگیر
گروه جامعه: پژوهشگران جامعهشناسی با انجام یک مطالعه کیفی دلایل مراجعه زنان تحصیلکرده به دعانویس و فالگیر را بررسی کردند. انسانها از گذشته تا کنون، همواره در تلاشند تا مشکلات، کمبودها و نارساییهای زندگی خود را کاهش دهند و یا بر طرف کنند. در این راستا از انواع روشهای سازگار با موازین عقلانی و منطقی […]
گروه جامعه: پژوهشگران جامعهشناسی با انجام یک مطالعه کیفی دلایل مراجعه زنان تحصیلکرده به دعانویس و فالگیر را بررسی کردند.
انسانها از گذشته تا کنون، همواره در تلاشند تا مشکلات، کمبودها و نارساییهای زندگی خود را کاهش دهند و یا بر طرف کنند. در این راستا از انواع روشهای سازگار با موازین عقلانی و منطقی و روشهای غیر متعارف و غیر رسمی استفاده میکنند.اطلاعات دقیقی در مورد اینکه مردم امروز چقدر از روشهای عامیانه برای حل مشکلات استفاده میکنند، وجود ندارد؛ ولی برخی مشاهدات حاکی از این است که نسبت بالایی از مردم و حتی برخی افراد تحصیلکرده به این روشها گرایش دارند.بر همین اساس پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با انجام یک مطالعه، عوامل زمینهسازی که باعث میشود زنان تحصیلکرده، از دعانویسی و فالگیری استفاده کنند را بررسی کردند.برای انجام این مطالعه از روش کیفی استفاده شد و با ۱۶ نفر از زنان ساکت شهرستان رشت که به اماکن فالگیری و دعانویسی مراجعه داشتند، مصاحبه انجام شد. پس از انجام مصاحبه، مصاحبههای ضبطشده به متن نوشتاری تبدیل شد و مورد تحلیل قرار گرفت.
تحلیل مصاحبهها نشان داد که دلایل مراجعه به دعانویس و فالگیر شامل مواردی چون حل مشکلات مالی مانند بیکاری، کسب درآمد و رونق کار، پیدا شدن اشیا گمشده، درمان بیماریهای جسمی و روانی و حل مسائل و مشکلات ازدواج مانند اختلاف زن و شوهر، شکست رابطه عاطفی و بختگشایی است.
یافتههای این تحقیق حاکی از این است که «فرآیند جامعهپذیری»، «باور به فرهنگ اینجهانی و آنجهانی»، «برخی تمایلات روانشناختی»، «مدرنشدن سازوکارهای فالگیری و دعانویسی» و «گروه مرجع فرد»؛ شرایط زمینهساز مراجعه افراد به فالگیر و دعانویس میشود.جامعهپذیری؛ فرآیندی است که طی آن شیوههای تفکر و قالبهای ذهنی، مطابق با ویژگیهای فرهنگی جامعه فراگرفته میشود. گفتگو با مشارکتکنندگان در این تحقیق نشان میدهد که زنان به دلیل نوع تربیت خاصی که از طریق خانواده کسب کردهاند، به دعانویس و فالگیر مراجعه میکنند.
بر اساس یافتههای این مطالعه؛ یکی دیگر از شرایط زمینهساز مراجعه به این مکانها، «باور به فرهنگ اینجهانی و آنجهانی» است. منظور از این باور؛ اعتقاد به باورهای ماوراءالطبیعه است که به صوت میراث اجتماعی در ذهنیت افراد جامعه و فرهنگ عامه نهادینه شده است. بر اساس مشاهدات و مصاحبه ها در این مطالعه؛ زنان به دلیل فقدان فرهنگ مشاوره و داشتن جهانبینی متافیزیکی به اماکن دعانویسی و فالگیری مراجعه میکنند.نتایج این مطالعه حاکی از این است که تمایلات روانشناختی، یعنی نیازهای روانی و شخصیتی مراجعهکنندگان نیز یکی از علتهای گرایش به دعانویسی و فالگیری است. در دنیای کنونی، زندگی روزمرّه به سمت عقلانیت روزافزون پیش میرود، این روند به نادیده گرفته شدن نیازهای عاطفی و روانی مردم منجر شده است. به دلیل فردگرایی و سلطۀ بُعد عقلانی، بخشی از نیازهای روانی و عاطفی افراد، تأمین نشده است. در این بین، دعانویسی و فالگیری برای مراجعه کنندگان، به مثابه کانونی برای خودگشودگی و بیان مشکلات عاطفی وروانی عمل میکند تا بتوانند بر شرایط نامتعیّن و نامعلوم، نظارت داشته باشند. روشهای یادشده، در شرایط ناگوار و وقایع توجیه ناپذیر و پرمخاطره، به افراد امید و اطمینان و آرامش خاطر میدهد.
مقولۀ مدرن شدن، یکی از شرایط مداخلهگر در مراجعه افراد به فالگیری و دعانویسی است. برخلاف گذشته، امروزه با پیشرفت روزافزون فناورهای ارتباطی، برقراری روابط، بدون حضور در مکان مشترک و از فاصله دور هم امکانپذیر است و موجب شده است که افراد، بدون ارتباط متقابل از طریق اینترنت و فناوریهای ارتباطی، وارد تعامل و بده بستان شوند. بنابراین، براساس تجربۀ مصاحبه شوندگان، دسترسی آسان به دعانویسی و فال گیری در شیوع این شیوه ها در جامعه، مؤثر است.همچنین گروه مرجع، یکی دیگر از شرایط مداخلهگر در گرایش به دعانویسی و فالگیری است. این مفهوم بدان معناست که زنان مراجعهکننده، به واسطه تشویق و ترغیب گروههای مرجع اعم از دوستان و آشنایان، جذب این موارد میشوند و عقاید و توصیههای این گروه را ملاک مقابله با مشکلات خود قرار میدهند.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: تحلیل صحبتهای شرکتکنندگان نشان میدهد که آنها هنگام درماندگی در مواجهه با مشکلات خود و به دلیل غلبه باورهای فرامادی، به دعانویسی و فالگیری روی می آورند. به طور کلی، فقدان مهارتهای لازم برای چارهجویی از مشکلات زندگی، ناامیدی از کارایی روشهای معمول، فقدان فرصتهای دستیابی به منابع ارزشمند، نفوذ اعتقادات دینی و باورهای خانوادگی، احساس ناکارآمدی روشهایی که متخصصان مشاوره پیشنهاد میکنند، تأثیرپذیری از اطرافیان و دیگران درگرایش به فالگیری و دعانویسی مداخله داشته است.
به همین دلیل محققان مفهوم «درماندگی و باورهای فرامادی» را به عنوان مفهوم اصلی توضیحدهنده این پدیده، پیشنهاد میکنند.به گفته این محققان؛ با آنکه تجربه مراجعان از نظر حل مشکلات فردیشان متفاوت است و برخی از افراد، نه تنها هیچ نتیجهای از مراجعه به فالگیر و دعانویس نگرفتهاند؛ بلکه حتی مشکلات جدیدی هم برایشان ایجاد شده است. اما نکته جالب، این است که این تجربه منفی، باعث نشده که آنها به طور کلی از دعانویسی و فالگیری منصرف شوند. آنان ناتوانی دعانویس و فالگیر را به ماهیت پدیدۀ فالگیری و دعانویسی تعمیم نمیدهند و این امر، معرف دیگری برای رسوخ باورهای فرامادی در بین مصاحبهشوندگان است.پژوهشگران این مطالعه اعتقاد دارند که در صورتی که نهادهای جامعه، از کفایت لازم برای رفع مشکلات مردم و حمایت از آنها برخوردار نباشند، این احتمال که افراد از طریق سازوکارهای شخصی و استفاده از روشهای غیرمتعارف به مقابله با مشکلات بپردازند، افزایش مییابد.
همچنین عنوان میکنند: تحصیلات دانشگاهی، به تنهایی نمیتواند مشی زندگی زنان را تغییر دهد و انتخابهای آنان را به سوی یک چارچوب عقلانی محض هدایت کند. زنان تا زمانی که در حالت استیصال قرار داشته باشند و از دستیابی به منابع و فرصتهای ارزشمند (ثروت، قدرت، معرفت و منزلت) محروم باشند، این احتمال وجود دارد که در شرایط بحرانی و در تنگناهای زندگی، به حداقل فرصتهای موجود که گاه ممکن است غیرمنطقی و نامتعارف هم باشد، روی آورند.از نظر این پژوهشگران؛ «دیرپا بودن سنتها» نکتهای است که باید به آن توجه داشت. شیوههای سنتی انجام امور؛ حتی اگر چندان عقلانی و منطقی هم نباشند و حتی اگر جامعه در مسیر توسعه و تجدد، آنان را به حاشیه رانده باشد، باز هم به طورکامل منقرض نمیشوند. گاهی حتی افراد تحصیلکرده از طریق به کارگیری این روشها ناخواسته و یا به طور غیرمستقیم به بازتولیدشان کمک میکنند.در انجام این تحقیق سید حسن سراجزاده و فاطمه جواهری؛ دانشیاران گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و سارا افلاکی؛ دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه به صوت مقاله علمی با عنوان «زمینهها و پیامدهای بهرهگیری از دعانویسی و فالگیری مطالعه نمونهای از زنان تحصیلکرده شهر رشت» در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، منتشر شده است.
انسانها از گذشته تا کنون، همواره در تلاشند تا مشکلات، کمبودها و نارساییهای زندگی خود را کاهش دهند و یا بر طرف کنند. در این راستا از انواع روشهای سازگار با موازین عقلانی و منطقی و روشهای غیر متعارف و غیر رسمی استفاده میکنند.اطلاعات دقیقی در مورد اینکه مردم امروز چقدر از روشهای عامیانه برای حل مشکلات استفاده میکنند، وجود ندارد؛ ولی برخی مشاهدات حاکی از این است که نسبت بالایی از مردم و حتی برخی افراد تحصیلکرده به این روشها گرایش دارند.بر همین اساس پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی با انجام یک مطالعه، عوامل زمینهسازی که باعث میشود زنان تحصیلکرده، از دعانویسی و فالگیری استفاده کنند را بررسی کردند.برای انجام این مطالعه از روش کیفی استفاده شد و با ۱۶ نفر از زنان ساکت شهرستان رشت که به اماکن فالگیری و دعانویسی مراجعه داشتند، مصاحبه انجام شد. پس از انجام مصاحبه، مصاحبههای ضبطشده به متن نوشتاری تبدیل شد و مورد تحلیل قرار گرفت.
تحلیل مصاحبهها نشان داد که دلایل مراجعه به دعانویس و فالگیر شامل مواردی چون حل مشکلات مالی مانند بیکاری، کسب درآمد و رونق کار، پیدا شدن اشیا گمشده، درمان بیماریهای جسمی و روانی و حل مسائل و مشکلات ازدواج مانند اختلاف زن و شوهر، شکست رابطه عاطفی و بختگشایی است.
یافتههای این تحقیق حاکی از این است که «فرآیند جامعهپذیری»، «باور به فرهنگ اینجهانی و آنجهانی»، «برخی تمایلات روانشناختی»، «مدرنشدن سازوکارهای فالگیری و دعانویسی» و «گروه مرجع فرد»؛ شرایط زمینهساز مراجعه افراد به فالگیر و دعانویس میشود.جامعهپذیری؛ فرآیندی است که طی آن شیوههای تفکر و قالبهای ذهنی، مطابق با ویژگیهای فرهنگی جامعه فراگرفته میشود. گفتگو با مشارکتکنندگان در این تحقیق نشان میدهد که زنان به دلیل نوع تربیت خاصی که از طریق خانواده کسب کردهاند، به دعانویس و فالگیر مراجعه میکنند.
بر اساس یافتههای این مطالعه؛ یکی دیگر از شرایط زمینهساز مراجعه به این مکانها، «باور به فرهنگ اینجهانی و آنجهانی» است. منظور از این باور؛ اعتقاد به باورهای ماوراءالطبیعه است که به صوت میراث اجتماعی در ذهنیت افراد جامعه و فرهنگ عامه نهادینه شده است. بر اساس مشاهدات و مصاحبه ها در این مطالعه؛ زنان به دلیل فقدان فرهنگ مشاوره و داشتن جهانبینی متافیزیکی به اماکن دعانویسی و فالگیری مراجعه میکنند.نتایج این مطالعه حاکی از این است که تمایلات روانشناختی، یعنی نیازهای روانی و شخصیتی مراجعهکنندگان نیز یکی از علتهای گرایش به دعانویسی و فالگیری است. در دنیای کنونی، زندگی روزمرّه به سمت عقلانیت روزافزون پیش میرود، این روند به نادیده گرفته شدن نیازهای عاطفی و روانی مردم منجر شده است. به دلیل فردگرایی و سلطۀ بُعد عقلانی، بخشی از نیازهای روانی و عاطفی افراد، تأمین نشده است. در این بین، دعانویسی و فالگیری برای مراجعه کنندگان، به مثابه کانونی برای خودگشودگی و بیان مشکلات عاطفی وروانی عمل میکند تا بتوانند بر شرایط نامتعیّن و نامعلوم، نظارت داشته باشند. روشهای یادشده، در شرایط ناگوار و وقایع توجیه ناپذیر و پرمخاطره، به افراد امید و اطمینان و آرامش خاطر میدهد.
مقولۀ مدرن شدن، یکی از شرایط مداخلهگر در مراجعه افراد به فالگیری و دعانویسی است. برخلاف گذشته، امروزه با پیشرفت روزافزون فناورهای ارتباطی، برقراری روابط، بدون حضور در مکان مشترک و از فاصله دور هم امکانپذیر است و موجب شده است که افراد، بدون ارتباط متقابل از طریق اینترنت و فناوریهای ارتباطی، وارد تعامل و بده بستان شوند. بنابراین، براساس تجربۀ مصاحبه شوندگان، دسترسی آسان به دعانویسی و فال گیری در شیوع این شیوه ها در جامعه، مؤثر است.همچنین گروه مرجع، یکی دیگر از شرایط مداخلهگر در گرایش به دعانویسی و فالگیری است. این مفهوم بدان معناست که زنان مراجعهکننده، به واسطه تشویق و ترغیب گروههای مرجع اعم از دوستان و آشنایان، جذب این موارد میشوند و عقاید و توصیههای این گروه را ملاک مقابله با مشکلات خود قرار میدهند.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: تحلیل صحبتهای شرکتکنندگان نشان میدهد که آنها هنگام درماندگی در مواجهه با مشکلات خود و به دلیل غلبه باورهای فرامادی، به دعانویسی و فالگیری روی می آورند. به طور کلی، فقدان مهارتهای لازم برای چارهجویی از مشکلات زندگی، ناامیدی از کارایی روشهای معمول، فقدان فرصتهای دستیابی به منابع ارزشمند، نفوذ اعتقادات دینی و باورهای خانوادگی، احساس ناکارآمدی روشهایی که متخصصان مشاوره پیشنهاد میکنند، تأثیرپذیری از اطرافیان و دیگران درگرایش به فالگیری و دعانویسی مداخله داشته است.
به همین دلیل محققان مفهوم «درماندگی و باورهای فرامادی» را به عنوان مفهوم اصلی توضیحدهنده این پدیده، پیشنهاد میکنند.به گفته این محققان؛ با آنکه تجربه مراجعان از نظر حل مشکلات فردیشان متفاوت است و برخی از افراد، نه تنها هیچ نتیجهای از مراجعه به فالگیر و دعانویس نگرفتهاند؛ بلکه حتی مشکلات جدیدی هم برایشان ایجاد شده است. اما نکته جالب، این است که این تجربه منفی، باعث نشده که آنها به طور کلی از دعانویسی و فالگیری منصرف شوند. آنان ناتوانی دعانویس و فالگیر را به ماهیت پدیدۀ فالگیری و دعانویسی تعمیم نمیدهند و این امر، معرف دیگری برای رسوخ باورهای فرامادی در بین مصاحبهشوندگان است.پژوهشگران این مطالعه اعتقاد دارند که در صورتی که نهادهای جامعه، از کفایت لازم برای رفع مشکلات مردم و حمایت از آنها برخوردار نباشند، این احتمال که افراد از طریق سازوکارهای شخصی و استفاده از روشهای غیرمتعارف به مقابله با مشکلات بپردازند، افزایش مییابد.
همچنین عنوان میکنند: تحصیلات دانشگاهی، به تنهایی نمیتواند مشی زندگی زنان را تغییر دهد و انتخابهای آنان را به سوی یک چارچوب عقلانی محض هدایت کند. زنان تا زمانی که در حالت استیصال قرار داشته باشند و از دستیابی به منابع و فرصتهای ارزشمند (ثروت، قدرت، معرفت و منزلت) محروم باشند، این احتمال وجود دارد که در شرایط بحرانی و در تنگناهای زندگی، به حداقل فرصتهای موجود که گاه ممکن است غیرمنطقی و نامتعارف هم باشد، روی آورند.از نظر این پژوهشگران؛ «دیرپا بودن سنتها» نکتهای است که باید به آن توجه داشت. شیوههای سنتی انجام امور؛ حتی اگر چندان عقلانی و منطقی هم نباشند و حتی اگر جامعه در مسیر توسعه و تجدد، آنان را به حاشیه رانده باشد، باز هم به طورکامل منقرض نمیشوند. گاهی حتی افراد تحصیلکرده از طریق به کارگیری این روشها ناخواسته و یا به طور غیرمستقیم به بازتولیدشان کمک میکنند.در انجام این تحقیق سید حسن سراجزاده و فاطمه جواهری؛ دانشیاران گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و سارا افلاکی؛ دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه به صوت مقاله علمی با عنوان «زمینهها و پیامدهای بهرهگیری از دعانویسی و فالگیری مطالعه نمونهای از زنان تحصیلکرده شهر رشت» در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، منتشر شده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰