در مذمت ذهنیت تبلیغ‌محور

گروه سیاسی: عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از پدیده‌های عجیبی که در انتخابات اخیر دیده می‌شد، غلبه ذهنیت تبلیغاتی بر کنشگران سیاسی اصلاح‌طلب بود. ذهنیتی که پیش‌تر و حتی هم‌اکنون نیز نزد اصولگرایان به وفور دیده می‌شود و یکی از عوامل عدم درک درست آنان از پدیده‌های جامعه است و لذا […]

گروه سیاسی: عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از پدیده‌های عجیبی که در انتخابات اخیر دیده می‌شد، غلبه ذهنیت تبلیغاتی بر کنشگران سیاسی اصلاح‌طلب بود. ذهنیتی که پیش‌تر و حتی هم‌اکنون نیز نزد اصولگرایان به وفور دیده می‌شود و یکی از عوامل عدم درک درست آنان از پدیده‌های جامعه است و لذا هیچ‌گاه نمی‌توانند مسائل را حل کنند.

برخی اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر گمان می‌کردند و اکنون هم عده‌ای بر این باور هستند که اگر زودتر وارد انتخابات می‌شدیم و همگان یک‌دل و یک‌زبان از یک نامزد حمایت می‌کردیم، به احتمال زیاد نامزد مورد حمایت ما برنده می‌شد. آنان برای تایید ادعای خود و با خطای فاحش از بیانیه‌های «تکرار می‌کنم» خاتمی در انتخابات گذشته یاد می‌کنند. بیانیه‌هایی که پس از صدور آن‌ها یک حرکت ملموس و رشدیابنده‌ای را در فضای انتخاباتی دیدیم.
این نگرش نزد اصولگرایان شدیدتر است. آنان به دلیل سابقه حرفه‌ای خود و تاکید بر سخنرانی و خطبه‌خوانی و مسوولیت‌های فردی و نه وضعیت ساختار‌های اجتماعی، گمان می‌کنند اگر افراد را تحت تبلیغات قرار دهیم، آنان خواه‌ناخواه گزاره‌ها و ایده‌های ما را می‌پذیرند و اجرا می‌کنند. مخالفان خود را هم تحت تاثیر تبلیغات مخالف دشمنان می‌دانند و گمان می‌کنند که اگر فضای رسانه‌ای انحصاری شود و آنان تنها تبلیغ‌کنندگان باشند اوضاع بر وفق مرادشان خواهد بود.
این رویکرد به کلی نادرست است. اتفاقا اگر تبلیغات درست و مطابق واقع و مبتنی بر زمینه‌های عینی نباشد، چه بسا اثر منفی بگذارد. همچنان که در انتخابات اخیر نیز شاهد این اثر بودیم. نسبت آرای آقای همتی در تهران بدون تبلیغات نیز باید در شرایط عادی بسیار بیشتر از این نسبت در سایر نقاط کشور می‌بود، ولی چنین نشد و حتی می‌توان گفت حضور مردم در ساعات پایانی برای دادن رای ربطی به رای دادن نامزد این اصلاح‌طلبان نداشته است.
قش تبلیغات در رفتار افراد مثل ادویه در غذا است. جانشین مواد اصلی غذا نمی‌شود، ولی اگر بهترین مواد غذایی را بدون ادویه مناسب بپزیم، مزه خوبی نخواهد داشت و اگر مواد بد و بدون کیفیت را با ادویه فراوان بپزیم، احتمالا خیلی بدتر خواهد شد. البته ادویه به تنهایی قابل خوردن و تامین انرژی بدن نیست. در حقیقت انجام یک رفتار باید زمینه مناسب و پذیرفتنی داشته باشد، پس از آن با اقدامات تبلیغی این فرآیند را تقویت و تشدید کرد.
تبلیغات به خودی خود موجب حرکت نمی‌شود. مثال تکراری می‌زنم، هل دادن خودرویی که در سرازیری قرار دارد و به دلیل اصطکاک حرکت نمی‌کند، با یک مقدار نیرو می‌توان اصطکاک را خنثی کرد و خودرو راه بیفتد و پس از آن با اینرسی موجود به راحتی به سوی پایین حرکت کند و حتی سرعت آن افزوده شود. هر دو گروه سیاسی در میدان این اشتباه را درباره نظرسنجی هم می‌کنند. گمان دارند که نظرسنجی می‌تواند نظر مردم را تغییر دهد! در حالی که نظرسنجی فقط نظر مردم را می‌سنجد (البته اگر خوب انجام شود). این نابخردی است که گمان کنیم با انتشار نتایج مطلوب یا نامطلوب آرزو‌های ما از طریق نظرسنجی ساختگی آن آرزو محقق یا محو می‌شود!
اکنون به سراغ اصولگرایان برویم. اخیرا رییس کمیسیون فرهنگی مجلس گفته: «مقرر شده است ۱۰درصد بودجه ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها در صداوسیما در رابطه با ترویج سیاست‌های جمعیتی کشور در این حوزه به ساخت محصولات تلویزیونی مصروف شود.» این نگاه نهایت ساده‌انگاری در حل مسائل جامعه است.
گمان می‌کنیم مردم به این دلیل فرزندآوری ندارند که از سیاست‌های رسمی بی‌اطلاع هستند! چند هزار سال بشر در این کره خاکی زیسته است و هیچ مشکلی در تولیدمثل نداشته، حتی بیش از حد انتظار هم فرزند آورده‌اند. حالا پس از این هزاران سال عده‌ای می‌خواهند پول مردم را تلف کنند تا مردم از سیاست‌های آنان برای امری مطلع شوند که اصولا ربطی به سیاستگذار ندارد و در حوزه شخصی مردم است و خودشان بهتر از هر کس می‌دانند چه کار باید کنند.
آنان ساده‌انگارانه گمان می‌کنند که کاهش زاد و ولد در دهه ۱۳۷۰ محصول سیاست‌های تبلیغاتی بود، در حالی که نمی‌دانند این سیاست‌ها در زمان شاه با شدت انجام می‌شد ولی اثر چشمگیر در کاهش زاد و ولد نداشت. اکنون هم خیلی صریح باید گفت که، هر تبلیغاتی برای ازدواج و فرزندآوری بدون توجه به زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی آن اثرات منفی بر این هدف دارد و مردم واکنش منفی نشان خواهند داد.
ذهنیت‌هایی که به تبلیغات اصالت می‌دهند و آن را مستقل از زمینه‌های عینی و تجربی مردم، موثر و تعیین‌کننده تلقی می‌کنند در اشتباه محض هستند و جز اتلاف منابع و از دست دادن فرصت برای فهم مساله کار دیگری انجام نمی‌دهند.