روی بردباری مردم حساب باز شده است

گروه سیاسی: روزنامه جهان صنعت نوشت: روز‌هایی از نشستن رییسی بر صندلی حسن روحانی در نهاد ریاست‌جمهوری باید سپری شود تا دولت رای اعتماد از مجلس بگیرد و کابینه کارش را شروع کند. در آن روز بیش از پنج ماه از سال ۱۴۰۰ نیز سپری شده حساب باز شده است. و چشم‌اندازی دیده نمی‌شود که […]

گروه سیاسی: روزنامه جهان صنعت نوشت: روز‌هایی از نشستن رییسی بر صندلی حسن روحانی در نهاد ریاست‌جمهوری باید سپری شود تا دولت رای اعتماد از مجلس بگیرد و کابینه کارش را شروع کند. در آن روز بیش از پنج ماه از سال ۱۴۰۰ نیز سپری شده حساب باز شده است.
و چشم‌اندازی دیده نمی‌شود که بزرگ‌ترین گره و صخره بر سرراه اقتصاد ایران یعنی تحریم‌ها باز و برداشته شده باشد. به این ترتیب در صورتی که خبر‌هایی نباشد که ایرانیان از آن اطلاعی ندارند، دست دولت از منابع نفتی کوتاه بوده و هست و کسری بودجه سترگ روی دست دولت سیزدهم باقی خواهد ماند.
پرسش این است که اگر دولت سیزدهم نخواهد یا نتواند و یا آمریکایی‌ها نخواهند گره تحریم‌ها باز شود در کسب‌وکار شهروندان و بنگاه‌ها و نیز شاخص‌های کلان اقتصادی چه رخ می‌دهد و دولت اقتصاد را چگونه اداره خواهد کرد؟ در صورتی که دولت از بانک مرکزی به هر شکل پول برداشته و به اقتصاد تزریق کند بدون، چون و چرا باید صابون تورم شتابان‌تر را به تن بمالد. در این صورت با کاهش بیشتر قدرت خرید مصرف‌کنندگان بر خشم و اندوه آن‌ها اضافه خواهد شد.
یک راه دیگر این است که دولت از منابع نهاد‌های غیردولتی استفاده کند و در برابر آن دارایی‌های باقی‌مانده نهاد دولت یعنی سهام بانک‌های دولتی و کارخانه‌های باقی مانده در دست دولت و سهام شرکت‌های پالایشی و پتروشیمی را به این نهاد‌ها واگذار کند که بر شدت انحصار‌ها افزوده شده و کار از دست دولت و بخش خصوصی به طور کلی خارج می‌شود و در اختیار این نهاد‌ها قرار می‌گیرد.
یک راه دیگر برای دولت سیزدهم این است که نفت ایران را به ثمن بخس و به ارزان‌ترین قیمت به چین فروخته و به میزان ما‌به ازای منابع ارزی که در این کشور می‌ماند بانک مرکزی را طلبکار کند و ریال بگیرد. با توجه به مجموعه شرایط، اما به نظر می‌رسد دولت سیزدهم اگر نخواهد در کوتاه‌ترین زمان ممکن سد تحریم را بشکند باید و از سر ناچاری روی بردباری شهروندان حساب باز کند و تصورش این باشد که ایرانیان به هر دلیل باز هم در برابر کوچک‌تر شدن بیشتر سفره‌هایشان و نیز فروپاشی بیشتر زیرساخت‌ها تاب می‌آورند و به این ترتیب دولت سیزدهم به نمایندگی از نظام سیاسی فرصت و قدرت چانه‌زنی بیشتری برای رسیدن به راهبردهایش در پرونده هسته‌ای پیدا می‌کند. این سناریو، اما یک نقطه ضعف بزرگ یا دست‌کم کمبود اطلاعاتی برای مردم دارد که کاسه بردباری مردم بیشتر از اندازه بزرگ‌تر تصور شود.
واقعیت این است که درچند ماه تازه‌سپری‌شده کمبود و درنگ در واکسیناسیون و نیز کمبود برق و برخی رخداد‌های دیگر در بخش‌هایی از صنعت ایران بخشی از بردباری شهروندان را کاهش داده و باید دراین‌باره دوباره اندازه‌گیری شود. اشتباه در حساب و کتاب ظرفیت خالی یا انباشته‌شده بردباری مردم سم مهلکی خواهد بود.