دولت سیزدهم؛ فرا جناحی یا فراسهامی!
گروه سیاسی: روزنامه خراسان نوشت:اقدامات رئیس جمهورهشتم برای تشکیل کابینه سیزدهم متفاوت از گذشته در جریان است. آقای رئیسی هنگام ثبت نام خود را کاندیدای مستقل نامید و پس از انتخابات نیز تمام ستادهای انتخاباتی خود را منحل اعلام کرد. سامانه یاران رئیسی برای مشارکت مردم و نخبگان در معرفی مدیران رونمایی شد و او […]
گروه سیاسی: روزنامه خراسان نوشت:اقدامات رئیس جمهورهشتم برای تشکیل کابینه سیزدهم متفاوت از گذشته در جریان است. آقای رئیسی هنگام ثبت نام خود را کاندیدای مستقل نامید و پس از انتخابات نیز تمام ستادهای انتخاباتی خود را منحل اعلام کرد. سامانه یاران رئیسی برای مشارکت مردم و نخبگان در معرفی مدیران رونمایی شد و او با وزیران فعلی نشست مشترک برگزار کرد. رئیسی پای صحبت صاحب نظران و فعالان اقتصادی نشست و از وزیران و مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور خواست از هم اکنون با شناسایی بسترها و عوامل فساد، راهکارهای مقابله با ساختارهای فسادزا را پیش از آغاز به کار دولت جدید ارائه دهند. این رفتارها نشان میدهد که شکل گیری دولت سیزدهم متفاوت خواهد بود و این موضوع میتواند امید به بهبودی اوضاع را افزون کند.
شاید در فقدان فرایند حزبی در انتخابات ایران چارهای جز این روشها نباشد، چرا که معمولا در کشورهایی که با دموکراسی اداره میشوند، ورود احزاب بالغ و فراگیر در رقابتهای انتخاباتی موجب میشود حزب پیروز رئیس جمهور برگزیده را در تشکیل کابینه یاری کند و البته مسئولیت قانونی موفقیت یا عدم موفقیت دولت را هم بپذیرد و پاسخ گو باشد، اما متاسفانه در ایران نظام حزبی در رقابت سیاسی وجود ندارد بنابراین شیوههای دیگری فرا روی رئیس جمهور منتخب قرار میگیرد. قبل از هر چیز اجازه بدهید این انتظار را بار دیگر یادآور شوم که امیدواریم در دولت آینده قوانین و مقررات تشکیل احزاب سیاسی بر اساس تجربیات جهانی و معیارهای ایرانی_ اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد تا بسترمناسب برای ایجاد احزاب بالغ و فراگیر و شکل گیری رقابتهای حزبی در دورههای بعدی فراهم شود.
درشرایط کنونی و در فقدان احزاب معمولا در ادبیات سیاسی ایران از کابینه «جناحی» یا «فراجناحی» سخن به میان میآید. کابینه جناحی از شخصیتها، گروهها و شبه احزاب جبهه پیروز شکل میگیرد. دوجبهه سیاسی کشور _اصولگرایان واصلاح طلبان _از شخصیتهای سیاسی وگروهها و تشکلهای کوچک و بزرگ با دیدگاههای مشترک کلان، اما سلایق متفاوت تشکیل شدهاند بنابراین رقابتهای درون جناحی نیز در چنین جبهههایی اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین «کابینه جناحی» کابینهای برخاسته از سهم خواهی چهره ها، گروهها و باندهای جبهه پیروز است که در نهایت هم به دلیل اختلافات درون جناحی به تشکیل کابینههای ناکارامد منجر شده است والبته هیچ جبههای هم مسئولیت کابینه برآمده ازجناح خودرا برعهده نگرفته و درباره عملکرد آن پاسخ گو نیست. روشن است درجایگزینی رقابت جبهههای سیاسی به جای احزاب سیاسی «کابینه فراجناحی» نیز دیگر نمیتواند مفهوم داشته باشد، زیرا اصولاً جناح پیروز حضور هیچ یک از چهرههای جناح رقیب را در قدرت بر نمیتابد به ویژه این که رقابتهای سیاسی جناحها درایران آن قدر تند وآلوده به بداخلاقی شده که به رقابت سیاه و سفید یا حق و باطل تبدیل شده است. هر جناح رقیب خود را به طور کامل باطل وسیاه میپندارد و جناح خویش را حق و سفید! بنابراین «کابینه فراجناحی» اگر چه درکلام سیاست ورزان بیان میشود، اما هرگزواقعیت بیرونی نداشته است ونخواهد داشت. اکنون انتظار میرود رئیس جمهور منتخب با روشهای متفاوتی که در پیش گرفته است، با عبور از «کابینه جناحی» و «کابینه فراجناحی» به یک کابینه «فراسهامی» بیندیشد. کابینهای که با مقاومت در برابر سهم خواهیها و فشارهای جناحهای سیاسی خودی و رقیب و کانونهای قدرت شکل بگیرد. در این صورت میتوان امیدوار بود که دولت سیزدهم دولتی مبتنی بر شایسته سالاری، کارامدی، تخصص گرایی و دور از سهم خواهیهای رایج در کشور باشد. روشن است که تشکیل چنین کابینهای برای رئیس جمهور منتخب هزینههای سنگینی درپی خواهد داشت وجناب رئیسی باید خود را برای تهاجم و تخریب سهم خواهان مدعی آماده کند، اما هرگز نباید از این مشی صحیح کوتاه بیاید. طرفه آن که معمولا کسانی که مدعی هستند خواهان سهم در دولت نیستند، در پشت پرده سهم خواهترین چهرهها و گروهها هستند!
تردیدی نیست که مهمترین معضل فرا روی دولت آینده مشکلات اقتصادی و معیشتی است، بنابراین بهتر که تیم اقتصادی دولت را اقتصاددانان برجسته و توانمند فارغ از گرایشهای سیاسی تشکیل دهند و حتی بهتر آن است که تیم اقتصادی دولت آینده از افرادی تشکیل شود که سابقه کنش ورزی سیاسی نداشته باشند. اما از نظر گرایشهای اقتصادی با یکدیگر و با سیاستهای دولت در حوزه اقتصاد هماهنگ باشند تا بتوانند بر مشکلات کشور فائق آیند. تشکیل کابینه قوی و کارامد، توانمند وفرا سهامی و دور از سهم خواهیهای کانونهای قدرت، ثروت و سیاست در دورهای که قوای سه گانه کشور هماهنگ و همراه هستند، میتواند چشمانداز رفع سریع مشکلات را امیدبخشتر کند.
شاید در فقدان فرایند حزبی در انتخابات ایران چارهای جز این روشها نباشد، چرا که معمولا در کشورهایی که با دموکراسی اداره میشوند، ورود احزاب بالغ و فراگیر در رقابتهای انتخاباتی موجب میشود حزب پیروز رئیس جمهور برگزیده را در تشکیل کابینه یاری کند و البته مسئولیت قانونی موفقیت یا عدم موفقیت دولت را هم بپذیرد و پاسخ گو باشد، اما متاسفانه در ایران نظام حزبی در رقابت سیاسی وجود ندارد بنابراین شیوههای دیگری فرا روی رئیس جمهور منتخب قرار میگیرد. قبل از هر چیز اجازه بدهید این انتظار را بار دیگر یادآور شوم که امیدواریم در دولت آینده قوانین و مقررات تشکیل احزاب سیاسی بر اساس تجربیات جهانی و معیارهای ایرانی_ اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد تا بسترمناسب برای ایجاد احزاب بالغ و فراگیر و شکل گیری رقابتهای حزبی در دورههای بعدی فراهم شود.
درشرایط کنونی و در فقدان احزاب معمولا در ادبیات سیاسی ایران از کابینه «جناحی» یا «فراجناحی» سخن به میان میآید. کابینه جناحی از شخصیتها، گروهها و شبه احزاب جبهه پیروز شکل میگیرد. دوجبهه سیاسی کشور _اصولگرایان واصلاح طلبان _از شخصیتهای سیاسی وگروهها و تشکلهای کوچک و بزرگ با دیدگاههای مشترک کلان، اما سلایق متفاوت تشکیل شدهاند بنابراین رقابتهای درون جناحی نیز در چنین جبهههایی اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین «کابینه جناحی» کابینهای برخاسته از سهم خواهی چهره ها، گروهها و باندهای جبهه پیروز است که در نهایت هم به دلیل اختلافات درون جناحی به تشکیل کابینههای ناکارامد منجر شده است والبته هیچ جبههای هم مسئولیت کابینه برآمده ازجناح خودرا برعهده نگرفته و درباره عملکرد آن پاسخ گو نیست. روشن است درجایگزینی رقابت جبهههای سیاسی به جای احزاب سیاسی «کابینه فراجناحی» نیز دیگر نمیتواند مفهوم داشته باشد، زیرا اصولاً جناح پیروز حضور هیچ یک از چهرههای جناح رقیب را در قدرت بر نمیتابد به ویژه این که رقابتهای سیاسی جناحها درایران آن قدر تند وآلوده به بداخلاقی شده که به رقابت سیاه و سفید یا حق و باطل تبدیل شده است. هر جناح رقیب خود را به طور کامل باطل وسیاه میپندارد و جناح خویش را حق و سفید! بنابراین «کابینه فراجناحی» اگر چه درکلام سیاست ورزان بیان میشود، اما هرگزواقعیت بیرونی نداشته است ونخواهد داشت. اکنون انتظار میرود رئیس جمهور منتخب با روشهای متفاوتی که در پیش گرفته است، با عبور از «کابینه جناحی» و «کابینه فراجناحی» به یک کابینه «فراسهامی» بیندیشد. کابینهای که با مقاومت در برابر سهم خواهیها و فشارهای جناحهای سیاسی خودی و رقیب و کانونهای قدرت شکل بگیرد. در این صورت میتوان امیدوار بود که دولت سیزدهم دولتی مبتنی بر شایسته سالاری، کارامدی، تخصص گرایی و دور از سهم خواهیهای رایج در کشور باشد. روشن است که تشکیل چنین کابینهای برای رئیس جمهور منتخب هزینههای سنگینی درپی خواهد داشت وجناب رئیسی باید خود را برای تهاجم و تخریب سهم خواهان مدعی آماده کند، اما هرگز نباید از این مشی صحیح کوتاه بیاید. طرفه آن که معمولا کسانی که مدعی هستند خواهان سهم در دولت نیستند، در پشت پرده سهم خواهترین چهرهها و گروهها هستند!
تردیدی نیست که مهمترین معضل فرا روی دولت آینده مشکلات اقتصادی و معیشتی است، بنابراین بهتر که تیم اقتصادی دولت را اقتصاددانان برجسته و توانمند فارغ از گرایشهای سیاسی تشکیل دهند و حتی بهتر آن است که تیم اقتصادی دولت آینده از افرادی تشکیل شود که سابقه کنش ورزی سیاسی نداشته باشند. اما از نظر گرایشهای اقتصادی با یکدیگر و با سیاستهای دولت در حوزه اقتصاد هماهنگ باشند تا بتوانند بر مشکلات کشور فائق آیند. تشکیل کابینه قوی و کارامد، توانمند وفرا سهامی و دور از سهم خواهیهای کانونهای قدرت، ثروت و سیاست در دورهای که قوای سه گانه کشور هماهنگ و همراه هستند، میتواند چشمانداز رفع سریع مشکلات را امیدبخشتر کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰