وضعیتِ امروز خوزستان نتیجه‌ی اتلافِ منابع عمومی کشور است

گروه اقتصادی: قرار بود تا پایان سال ۱۴۰۴ ایران در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه‌ی آسیای جنوب غربی قرار بگیرد؛ این را مسئولان در سند چشم‌انداز بیست‌ساله وعده داده بودند. امروز اما با گذشت ۱۶ سال از تنظیم آن سند و گذشت ۴۳ سال از انقلاب سال ۵۷ نه تنها به […]

گروه اقتصادی: قرار بود تا پایان سال ۱۴۰۴ ایران در جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه‌ی آسیای جنوب غربی قرار بگیرد؛ این را مسئولان در سند چشم‌انداز بیست‌ساله وعده داده بودند. امروز اما با گذشت ۱۶ سال از تنظیم آن سند و گذشت ۴۳ سال از انقلاب سال ۵۷ نه تنها به این جایگاه نرسیده‌ایم بلکه به جایی رسیدیم که مناطقی چون خوزستان و سیستان و بلوچستان برای رسیدن به آب آشامیدنی مجبورند مشت اعتراض بلند کنند.

 به گزارش ایلنا، یک کارشناس مسائل اقتصادی، مهم‌ترین عامل توسعه‌نیافتگی ایران را عدم برخورد علمی و کارشناسی با پدیده‌ها و مشکلات می‌داند و می‌گوید: باید بر اساس اصول آمایش سرزمین مشخص شود که کدام بخش کشور قطب کشاورزی، کدام قطب صنعتی، کدام قطب آموزشی و … است. ببینید همین الان در استان سیستان و بلوچستان ده‌ها دانشگاه دولتی داریم در حالیکه خیلی از مدارس ابتدایی این استان مشکل دارند. این نشان می‌دهد که متاسفانه در کشور به جای برخورد علمی با پدیده‌ها، تحت تاثیر فعل و انفعالات سیاسی هستیم.

مهدی پازوکی ادامه داد: رد صلاحیتهای گسترده در شورای نگهبان عملا اجازه‌ی ورود افراد مستقل و خوش‌فکر را به مجلس نمی‌دهد، به همین دلیل اولویت‌ها نه براساس واقعیت‌های و مشکلات موجود بلکه براساس معیارهای دیگری انتخاب می‌شود.پازوکی گفت: در سال ۶۹ که من تازه وارد سازمان برنامه و بودجه شده بودم، قرار بود در روستایی به نام پلان در ۷۰ کیلومتری چابهار که آن زمان حدود ۶۵ خانوار داشت یک بیمارستان پانصد میلیون تومانی بسازند؛ اگر همان بیمارستان را امروز بخواهیم بسازیم چیزی حدود صد میلیارد تومان هزینه می‌برد. من در آن زمان جلوی این پروژه را گرفتم؛ چون وقتی از آن روستا بازدید کردم متوجه شدم مردم آنجا آب آشامیدنی سالم ندارند و اینها می‌خواهند آن هزینه را صرف ساخت بیمارستان کنند. خب کدام عقل اقتصادی این اولویت‌بندی را تائید می‌کند؟!
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: یکی از دلایلی که سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند این بود که ما جلوی خیلی از این کارهای سیاسی را می‌گرفتیم. وقتی تفکر این باشد که در جایی که آب آشامیدنیِ سالم وجود ندارد بیمارستان با عظمتی ساخته شود، اوضاع همین می‌شود که امروز می‌بینیم.

پازوکی با بیان اینکه یکی از بزرگترین مشکلات ما عوام‌زدگی است، گفت: به تعداد دانشگاه‌های دولتی در استان‌های مختلف نگاه کنید؛ بیشتر این دانشگاه‌ها در دوران آقای احمدی‌نژاد ساخته شد. ما در هر شهری چند دانشگاه دولتی داریم؛ مثلا در گرمسار دو دانشگاه دولتی داریم اما یک دبیرستانِ استاندارد در آنجا نداریم. این دانشگاه‌ها هیئت علمی جذب می‌کنند و حقوق اینها چیزی حدود بیست میلیون تومان است اما متاسفانه می‌بینیم که بازدهی چندانی ندارند. استاد دانشگاه ۴۰ سال یک جزوه تدریس می‌کند! کارخانه‌ی مدرک‌سازی درست کرده‌ایم؛ سوادها کم اما مدارک بالاست. خب همه‌ی اینها در واقع هزینه‌سازی برای دولت است.

وی افزود: شما ببینید در شهر تبریز بیش از ۱۰ دانشگاه و در قم بیش از ۷ دانشگاه دولتی داریم. در واقع می‌خواهم بگویم که منابع عمومی کشور خرج چیزهایی می‌شود که عملا کارایی چندانی ندارند و اولولیت نیستند. به عبارتی تخصیص منابع غیراقتصادی است؛ باید علمی برخورد کنیم. با این وضعیت اگر حتی کشور را برای اداره به ژاپنی‌ها بسپاریم، بُرد کرده‌ایم!

پازوکی با بیان اینکه راهکار، برخوردِ علمی و نه سیاسی با مسائل است، گفت: شما به بودجه امسال نگاه کنید. بودجه‌ی سال گذشته‌ی مجلس ۵۷۱میلیارد تومان بود درحالیکه که امسال این بودجه در لایحه‌ای که دولت تحویل داد ۶۳۲میلیارد تومان شد و بعد مجلس آن را به ۹۹۱میلیارد تومان افزایش داد. مجلس انقلابی بودجه‌ی خود را نسبت به پارسال بیش از ۶۵درصد افزایش داده است. خب این قطعا اثر تورمی می‌گذارد و بعد مرکز پژوهش‌های مجلس جداست و یک شعبه هم در قم دارد و مشخص نیست دقیقا چه کار می‌خواهد انجام دهد!
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: ببینید این همان تخصیص نادرست بودجه است که بعد خودش را در جایی مثل سیستان و بلوچستان و خوزستان نشان می‌دهد. در واقع ما باید جلوی مسیرهایی که باعث اتلاف این منابع می‌شود را بگیریم.

پازوکی با بیان اینکه وقتی حجم بودجه دولت بالا می‌رود روی نقدینگی اثر می‌گذارد، گفت: در این صورت دولت مجبور است پول بدون پشتوانه چاپ کند و این فرآیند منتج به افزایش تورم می‌شود. در تورم هم فقرا فقیرتر و اغنیا، غنی‌تر می‌شوند. ایران الان تبدیل به بهشت رانت‌خواران و دلالان شده است.این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چرا برنامه‌های توسعه در ایران به اهداف خود نمی‌رسند، گفت: ما از سال ۱۳۲۷ در ایران برنامه‌ی توسعه داشته‌ایم؛ پنج برنامه مربوط به قبل از انقلاب و هفت برنامه هم برای بعد از انقلاب است.

وی در ادامه گفت: بهترین برنامه‌ی قبل از انقلاب برنامه چهارم بود. در آن زمان عناصر تکنوکرات روی کار بودند؛ به طور مثال دکتر خداداد فرمانفرما با مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه هاروارد، رئیس سازمان برنامه و بودجه بود، همچنین دکتر علینقی عالیخانی با مدرک دکترا از سوربن فرانسه، وزارت اقتصاد را در دست داشت و رئیس بانک مرکزی نیز فارغ التحصیل مدرسه‌ی اقتصادی لندن بود. اینها در آن زمان بسیار خوب کار کردند؛ به طوریکه رشد اقتصادی دو رقمی، نرخ تورم زیر سه درصد و نرخ بیکاری نزدیک به صفر شد.

وی افزود: متاسفانه شاه بعد از مدتی تکنوکرات‌ها را کنار زد و در کوچکترین مسائل دخالت کرد. شاه دوست داشت منابع به سمت نظامی‌گری برود درحالیکه سازمان برنامه و بودجه می‌گفت ۵۰درصد مردم سواد ندارند و پول باید به سمت آموزش عمومی برود.پازوکی تصریح کرد: بعد از انقلاب هم بهترین برنامه‌ای که اجرا شد، برنامه‌ی سوم توسعه در دولت آقای خاتمی بود. حدود ۶۰ – ۷۰ درصد از اهداف این برنامه تحقق پیدا کرد؛ بطوریکه نرخ ارز، یک رقمی شد و حتی در بازار آزاد، نرخ ارز به پایین‌تر از نرخ ارز دولتی رسید. بعد از روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد اما برنامه به هم خورد. احمدی‌نژاد نه برنامه داشت و نه بلد بود کشور را اداره کند.

وی ادامه داد: بهترین برنامه در روی کاغذ برنامه‌ی چهارم توسعه بود اما چون احمدی‌نژاد قبول نداشت، آن را کنار زد و بعد هم سازمان برنامه و بودجه را منحل کرد. برنامه پنجم با یک سال تاخیر آغاز شد که ضعیف‌ترین برنامه در تاریخ برنامه‌ریزی ایران بود.این اقتصاددان با بیان اینکه وزاری دولت احمدی‌نژاد به شدت ضعیف بودند، گفت: در دوره‌ی احمدی‌نژاد علی‌رغم اینکه درآمد ارزی ما بسیار بالا بود و حدود ششصد میلیارد دلار نفت خام فروختیم اما در نهایت او کشور را با تورم ۴۰ درصدی به دولت روحانی  تحویل داد.

پازوکی با بیان اینکه نمی‌شود با مدیریت سنتی جامعه‌ی صنعتی را اداره کرد گفت: ما دچار پارادوکس شده‌ایم؛ ما باید بدانیم جهان مدرن را اندیشه‌های مدرن اداره می‌کند و نه ابزارهای مدرن.وی در پایان تصریح کرد: طبق سند چشم‌انداز بیست ساله‌ی ۱۴۰۴ – ۱۳۸۴ که ۱۶ سال از آن گذشته، قرار بود ما شاگرد اول منطقه شویم اما امروز نه تنها شاگرد اول نشده‌ایم بلکه فاصله‌ی ما با کشورهای منطقه بسیار زیاد شده است. علت این است که ما با مسائل برخورد علمی و کارشناسی نکرده‌ایم، ما همه چیز را سیاسی کردیم. من همیشه می‌گویم که سیاست باید در خدمت اقتصاد باشد اما در ایران قضیه برعکس است؛ اقتصاد در خدمت سیاست است و نتیجه‌ی آن همین فاجعه‌ایست که امروز به بار آمده است.