رویاپردازی برنامه هفتم برای افزایش فرزندآوری

گروه جامعه: انتقادات از لایحه برنامه هفتم توسعه ادامه دارد؛ از برنامه‌های اقتصادی گرفته تا آنچه برای جوانی جمعیت ایران تدوین کرده‌اند. قرار است تا پایان اجرای این برنامه، نرخ باروری به ۲.۵ برسد. اما رسیدن به این هدف چقدر شدنی‌ست؟ به گزارش تجارت نیوز، انفجار جمعیت سالمندی ایران طی ۲۰ سال آینده؛ این هشداری‌ست […]

گروه جامعه: انتقادات از لایحه برنامه هفتم توسعه ادامه دارد؛ از برنامه‌های اقتصادی گرفته تا آنچه برای جوانی جمعیت ایران تدوین کرده‌اند. قرار است تا پایان اجرای این برنامه، نرخ باروری به ۲.۵ برسد. اما رسیدن به این هدف چقدر شدنی‌ست؟

به گزارش تجارت نیوز، انفجار جمعیت سالمندی ایران طی ۲۰ سال آینده؛ این هشداری‌ست که بارها کارشناسان جمعیت‌شناسی در یک سال اخیر داده‌اند. سیاست‌های جمعیتی هم تاکنون منجر به افزایش نرخ ایده‌آل باروری نشده است. تحلیلگران هم دلایل مختلفی برای فرار از ازدواج و فرزندآوری در ایران عنوان می‌کنند؛ برخی ریشه آن را فرهنگی می‌دانند و برخی هم نقش اقتصاد را پررنگ‌تر توصیف می‌کنند.قانون جوانی جمعیت هم با همه تشویق‌ها و ممنوعیت‌هایش هم نتوانست در حل مسئله پیری جمعیت کارساز واقع شود. حالا هم صحبت از برنامه هفتم توسعه و نقشه راه پنج سال آینده است که در بخش‌هایی از آن به ازدواج و فرزندآوری اشاره شده است.

داستان نرخ باروری در برنامه ششم و هفتم توسعه
فصل شانزدهم برنامه هفتم توسعه با عنوان «زن، خانواده و جمعیت» تدوین شده است. آنطور که در ماده ۸۰ این برنامه آمده، ستاد ملی جمعیت ملی مکلف است با همکاری دستگاه‌های ذی‌ربط اقدامات حمایتی لازم را جهت رشد سالیانه ازدواج و موالید، کاهش سالیانه سقط جنین و ناباروری، کاهش میانگین سن ازدواج، کاهش فاصله بین تولد فرزندان به‌ویژه تولد فرزند اول پس از ازدواج و مدیریت مهاجرت داخلی و خارجی به عمل آورد. به گونه‌ای که میانگین نرخ باروری و و موالید سالیانه حداقل ۱۰ درصد افزایش یافته و نرخ باروری تا پایان برنامه هفتم به حداقل ۲.۵ در هزار برسد.

نرخ باروری در ایران در حال حاضر ۱.۶ است. یعنی تقریبا بنا بر برنامه هفتم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۶ باید تقریبا ۲ برابر شود. سیاستگذاران در برنامه ششم توسعه نیز عنوان کرده بودند که نرخ باروری تا پایان اجرای این برنامه باید به ۲.۵ برسد. بررسی داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد که سال ۹۶ و در ابتدای برنامه ششم توسعه نرخ باروری در ایران ۲.۱ بود. به عبارتی نرخ باروری که آن زمان در جایگاه نزدیک‌تری به هدف‌گذاری برنامه بود نه‌تنها به ۲.۵ نرسید بلکه با یک پسرفت بزرگ هم‌اکنون به نرخ  ۱.۶ رسیده است. حالا سوال اینجاست که این برنامه چگونه از جایگاه ۱.۶ به هدف ۲.۵ جهش می‌کند؟

برنامه‌های توسعه ایده‌آل هستند، محقق نمی‌شوند
بنا بر اعلام سازمان ثبت احوال، سال ۱۴۰۱ در مجموع یک میلیون و ۷۵ هزار و ۳۸۱ نوزاد در کشور متولد شدند. در حالی‌که سال ۱۴۰۰ تولد حدود یک میلیون و ۱۶۰ هزار نوزاد ثبت و گزارش شد. حالا قرار است برنامه هفتم توسعه نه‌تنها جلوی این کاهش آمار تولد را بگیرد که آن را افزایش هم دهد. در غیر این صورت طی دو دهه آینده ایران با انبوه افراد سالمند مواجه می‌شود.

شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس درباره برنامه هفتم توسعه در باب نرخ باروری و جوانی جمعیت می‌گوید: «بارها برنامه‌های توسعه ایران را بررسی کرده‌ام. بیشتر این برنامه‌ها محقق نشده است. این برنامه هم احتمالا به سرنوشت برنامه‌های قبلی دچار خواهد شد.»او ادامه می‌دهد: «این برنامه‌ها ایده‌آلیستی تدوین شده‌اند. برنامه‌نویسی عالی‌ست اما اگر برنامه‌ای را کوتاه و خوب بنویسند و اجرا کنند بهتر از ترسیم اهدافی‌ست که محقق نمی‌شوند.»

کاظمی‌پور توضیح می‌دهد: «برای نرخ باروری نیز سال‌هاست که می‌گویند باید به ۲.۵ برسد تا جمعیت جوان شود. این میزان نرخ باروری خوب است و از نظرات کارشناسی هم استفاده کردند، اما تنها نوشتن آن روی کاغذ مهم نیست، چگونگی رسیدن به این هدف مهم است. سالانه باید حدود ۰.۲ به نرخ باروری فعلی اضافه شود تا هدف برنامه هفتم محقق شود.»

این جمعیت‌شناس می‌گوید: «ضمانت اجرایی برنامه‌های توسعه مشخص نیست. فقط تلاش می‌کنند که برنامه تصویب شود به چگونگی اجرای آن توجه نمی‌شود. باید دو سال بعد از اجرای برنامه، ارزیابی کنند که چه میزان از آن محقق شده است؟ موانع اجرایی این برنامه‌ها شناسایی شوند؛ اما اینگونه نیست. به طور کلی باید سال دوم اجرای برنامه، حدود ۴۰ درصد از آن محقق شده باشد، اما نمی‌شود. مشکل در اجرای این برنامه‌هاست.»
کاظمی ‌پور به تجارت‌نیوز می‌گوید: «مسئله جمعیت مانند اقتصاد نیست. عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موثر بر تصمیمات ازدواج و فرزندآوری با یک بخشنامه و یک سازمان متولی حل نمی‌شود.»

سالمند ناکارآمد یا فقیر و بیمار؛ مسئله این است
تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد سالمندی لزوما به معنای جمعیت ناتوانی نیست و می‌توان با برنامه‌ریزی آنها را از تله بیماری و فقر نجات داد. کاظمی هم در این مورد به تجارت‌نیوز می‌گوید: «سالمندی جمعیت لزوما به معنای ناکارآمدی جمعیت نیست. این موضوع بستگی به سیاستگذاری‌های کلان دارد. ممکن است سالمندان در یک کشور مفید و کارآمد و در کشوری دیگر افراد ناتوان، فقیر و بیمار باشند.»

او ادامه می‌دهد: «این ماجرا مثل جمعیت جوان است. اگر سیاست‌گذاری‌ها برای جمعیت جوان خوب باشد، به رشد و شکوفایی می‌رسند، اما اگر به آنها توجهی نشود، ممکن است به بحران‌ و آسیب‌های مختلف منجر شود.»

کاظمی‌پور توضیح می‌دهد: «سالمندی جمعیت، بخشی از روند تحولات جمعیتی است؛ می‌تواند به بحران ختم شود یا برعکس. جمعیت ژاپن چند دهه قبل سالمند شد اما مشکل‌آفرین نشد. مسئولانی که نسبت به سیاهچاله جمعیتی ابراز نگرانی می‌کنند، چرا همین اکنون که در پنجره جمعیتی هستیم، آن را به فرصت تبدیل نمی‌کنند؟»

او ادامه می‌دهد: «ما ۲۰ سال فرصت داریم و این یک حسن است. افرادی که ۲۰ سال دیگر سالمند می‌شوند در حال حاضر ۳۰ تا ۴۰ ساله هستند. در حال حاضر باید فکری به حال این افراد شود تا دچار سالمندی توام با ناتوانی نشوند. با یک برنامه‌ریزی صحیح می‌توان به جمعیت سالمندِ توانمند برسیم.»

نجات سالمندان از فقر و تنهایی
اما برای اینکه افراد سالمند به ناکارآمدی و ناتوانی دچار نشوند، چه باید کرد؟ کاظمی به تجارت‌نیوز می‌گوید: «ما باید ابتدا مشکلات سالمندان را شناسایی کنیم. این افراد عمدتا بیماری‌های جسمی و روانی دارند. همچنین با فقر و تنهایی مواجه هستند. همین موارد را باید در برنامه‌ریزی برای سالمندان آینده لحاظ کنیم.»او ادامه می‌دهد: «سالمندی معضل نیست، بیماری معضل است. باید بهداشت جسمی و روانی افراد را تامین کنیم. تغذیه خوب برای افراد مورد توجه قرار گیرد.»

این جمعیت‌شناس می‌گوید: «معضلات سالمندان یک روزه ایجاد نمی‌شود؛ تدریجی است. به سلامت انسان‌ها باید توجه شود. همین تصادفات جاده‌ای که منجر به معلولیت افراد می‌شود، را هم باید در نظر بگیریم. افراد دارای معلولیت که جوان هستند می‌توانند کار کنند، اما زمانی که سالمند شدند دیگر توانایی کار و حتی امکان مراقبت از خود را ندارند. بنابراین فقیر می‌شوند.»