بهانه سیاسیون برای گریز از اجرای وعدهها
گروه سیاسی: احمد زید آبادی فعال سیاسی در یادداشتی نوشت:فعالان اصولگرا در حال بدرقۀ حسن روحانی با نسبت دادن تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران به عملکرد او و همکارانش در هیئت دولت هستند. از رؤسای جمهور پیشین هم به همین صورت بدرقه به عمل آمده است! روحانی و دولتش در ایجاد وضع موجود بیتقصیر […]
گروه سیاسی: احمد زید آبادی فعال سیاسی در یادداشتی نوشت:فعالان اصولگرا در حال بدرقۀ حسن روحانی با نسبت دادن تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران به عملکرد او و همکارانش در هیئت دولت هستند.
از رؤسای جمهور پیشین هم به همین صورت بدرقه به عمل آمده است!
روحانی و دولتش در ایجاد وضع موجود بیتقصیر نیستند، اما تقصیر آنان از نوعی نیست که اصولگرایان میگویند. تقصیر آنان این است که مشکلات و راهحل واقعی آنها را از مردم پنهان کردند و درگیر اموری شدند که قدرت و اختیار لازم را در آن زمینهها نداشتند.
هنگامی که روحانی به ریاست جمهوری رسید، نزدیکان او اعلام کردند که دولت او باید به مدت چند سال، مشغول آواربرداری از خرابۀ به ارث رسیده از دولت احمدینژاد شود. اصولگرایان به آنها تاختند که اگر وضع کشور تا این اندازه ویران و خراب است، پس آنان برای به ارث بردن این میراث و تسلط بر نهاد ریاست جمهوری، چرا آن همه کوشش و تقلاً کردند؟ بنابراین، این قبیل حرفها همهاش بهانهای برای شانه خالی کردن از تعهدات مطرح شده در تبلیغات انتخاباتی برای حل مشکلات است!
در حال حاضر جای اصولگرایان و نزدیکان روحانی عوض شده است. این بار این اصولگرایانند که میگویند سید ابراهیم رئیسی خرابهای را از دولت روحانی به ارث برده است و مجبور است چند سالی را صرف آواربرداری از اقتصاد کند! در مقابل نزدیکان روحانی و بخشی از اصلاحطلبان در پاسخ آنها همان حرف هشت سال پیشِ اصولگرایان را تکرار میکنند و میگویند؛ اگر وضعیت تا این میزان وخیم است پس چرا برای تسلط بر کرسی ریاست جمهوری، حتی تا حذف یاران خودتان از رقابتهای انتخاباتی پیش رفتید و وعدۀ “ما میتوانیم” دادید؟ بنابراین، این ادعاها همهاش بهانهای برای گریز از اجرای وعدههاست!
این شکل از رفتار سیاسی یعنی چرخیدن در دایرۀ بستهای که ره به هیچ سامانی نمیبرد. این شکل رفتار، مختص این هشت سال هم نیست. بیش از یک قرن است که به صورتها و اشکال دیگر، توسط اغلب نیروهای سیاسی تکرار شده و به صورت عادت و سنتی صلب در آمده است. راهی برای خروج از این دایرۀ بسته باید گشود! اما چگونه و توسط چه کسانی؟ چه بگویم که گفتهاند: ترک عادت موجب مرض است!
از رؤسای جمهور پیشین هم به همین صورت بدرقه به عمل آمده است!
روحانی و دولتش در ایجاد وضع موجود بیتقصیر نیستند، اما تقصیر آنان از نوعی نیست که اصولگرایان میگویند. تقصیر آنان این است که مشکلات و راهحل واقعی آنها را از مردم پنهان کردند و درگیر اموری شدند که قدرت و اختیار لازم را در آن زمینهها نداشتند.
هنگامی که روحانی به ریاست جمهوری رسید، نزدیکان او اعلام کردند که دولت او باید به مدت چند سال، مشغول آواربرداری از خرابۀ به ارث رسیده از دولت احمدینژاد شود. اصولگرایان به آنها تاختند که اگر وضع کشور تا این اندازه ویران و خراب است، پس آنان برای به ارث بردن این میراث و تسلط بر نهاد ریاست جمهوری، چرا آن همه کوشش و تقلاً کردند؟ بنابراین، این قبیل حرفها همهاش بهانهای برای شانه خالی کردن از تعهدات مطرح شده در تبلیغات انتخاباتی برای حل مشکلات است!
در حال حاضر جای اصولگرایان و نزدیکان روحانی عوض شده است. این بار این اصولگرایانند که میگویند سید ابراهیم رئیسی خرابهای را از دولت روحانی به ارث برده است و مجبور است چند سالی را صرف آواربرداری از اقتصاد کند! در مقابل نزدیکان روحانی و بخشی از اصلاحطلبان در پاسخ آنها همان حرف هشت سال پیشِ اصولگرایان را تکرار میکنند و میگویند؛ اگر وضعیت تا این میزان وخیم است پس چرا برای تسلط بر کرسی ریاست جمهوری، حتی تا حذف یاران خودتان از رقابتهای انتخاباتی پیش رفتید و وعدۀ “ما میتوانیم” دادید؟ بنابراین، این ادعاها همهاش بهانهای برای گریز از اجرای وعدههاست!
این شکل از رفتار سیاسی یعنی چرخیدن در دایرۀ بستهای که ره به هیچ سامانی نمیبرد. این شکل رفتار، مختص این هشت سال هم نیست. بیش از یک قرن است که به صورتها و اشکال دیگر، توسط اغلب نیروهای سیاسی تکرار شده و به صورت عادت و سنتی صلب در آمده است. راهی برای خروج از این دایرۀ بسته باید گشود! اما چگونه و توسط چه کسانی؟ چه بگویم که گفتهاند: ترک عادت موجب مرض است!
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰