استان گلستان در حال تبدیل به کویر است

گروه اقتصادی: معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه اکنون موضع آب به یک ابرچالش تبدیل شده است، گفت: در دهه ۴۰ تا ۶۰ حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب آب سطحی در کشور داشتیم اکنون این رقم نصف و به کمتر از ۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده است.به گزارش ایلنا، […]

گروه اقتصادی: معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه اکنون موضع آب به یک ابرچالش تبدیل شده است، گفت: در دهه ۴۰ تا ۶۰ حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب آب سطحی در کشور داشتیم اکنون این رقم نصف و به کمتر از ۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده است.به گزارش ایلنا، عباس کشاورز درباره تشدید کم‌آبی و فرونشست زمین در کشور اظهار داشت: حوزه آب در کشور ما با چند چالش جدی مواجه است به همین دلیل ما از آن بعنوان بزرگترین ابرچالش نام می‌بریم، یعنی بسیار تعیین‌کننده و بسیار هم پیچیده است.

آب‌های سطحی کشور نصف شده است
وی افزود: اکنون به هزاران دلیل از جمله کاهش پوشش گیاهی، افزایش درجه حرارت ناشی از تغییر اقلیم، نادیده گرفتن حقابه زیست محیطی و بهم خوردن تعادل اکولوژی؛ آب سطحی کشور نسبت به دهه ۵۰ نصف شده است، ما در دهه ۵۰ و ۶۰؛ ۱۳ رودخانه دائمی داشتیم و اکنون فقط کارون برایمان مانده که آن‌هم ۲ سال پیش در مقطعی خشک شد. اوضاع حجم مخازن سدها هم مشخص است، در دهه ۴۰ تا ۶۰ حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب آب سطحی در کشور داشتیم اکنون این رقم نصف و به کمتر از ۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده است، از ظرفیت آبخوان‌ها و یا آب‌های زیرزمینی و ذخایری که باید برای نسل‌های آینده حفظ می‌کردیم؛ ۱۴۰ میلیارد متر مکعب اضافه برداشت داریم، پس ما آب زیرزمینی اضافه نداریم بنابراین باید تدبیر کنیم که مخازن‌مان جان بگیرد، در غیر این صورت وقوع پدیده فرونشست به علت خلاء زیر آبخوان‌ها در اغلب نقاط کشور جدی و تهدیدکننده است.

اوضاع هیچ دشتی خوب نیست
معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران در ادامه گفت: از ۶۰۹ دشت کشور ۴۱۰ دشت  بحرانی و ممنوعه است و این بدان معنا نیست که ۲۰۰ دشت دیگر اوضاع خوبی دارند، آنها حجم مخزنی ندارند، آبخوان روی سنگ و یا مارن واقع است پس هیچ جای کشور آب زیرزمینی وجود ندارد بلکه اضافه برداشت و مخاطرات ناشی از اضافه برداشت هم داریم.

هم آب زیرزمینی را پیشخور کردیم و هم ذخایر نسل آینده و محیط زیست را
وی با بیان اینکه ما آب زیرزمینی را پیشخور کردیم و ذخایر آبی نسل‌های آینده و حقابه محیط زیست را هم خوردیم و برای کشور مصیبت درست کرده‌ایم، خاطرنشان کرد: نتایج همه اینها اکنون فرونشست است که در کشور ما یک تهدید است نه چالش.

برداشت آب برای مقاصد اقتصادی از ۹۰ درصد عبور کرد
کشاورز تصریح کرد: ادبیات آب می‌گوید در هر حوزه آبی ۲۰ درصد ذخایر باید برای مقاصد اقتصادی استفاده شود و اگر بنا داریم ریسک کنیم این میزان نهایتا به ۴۰ درصد برسد و مابقی آن یعنی ۸۰ و یا ۶۰ درصد باقی مانده حق طبیعت و اکولوژی است و اگر میزان برداشت آب برای فعالیت اقتصادی به ۶۰ درصد برسد، باید آماده بروز حملات شدید طبیعت باشیم. در حال حاضر برداشت ما برای مقاصد اقتصادی از ۹۰ درصد عبور کرده و شاهد از بین رفتن تالاب‌ها، دریاچه‌ها و هورها هستیم که اگر توجه نشود شاهد بسیاری مخاطرات خواهیم بود.

سهم طبیعت را ندادیم
وی گفت: اکنون ۲۰ سال است که ما شاهد پدیده ریزگردها هم هستیم در حالی که در تاریخ جغرافیای کشور ما سابقه نداشته است، چون سهم طبیعت را نداده‌ایم بنابراین طبیعت خشن شده، افزایش درجه حرارت در کشور ما نسبت به جهان ۲ تا ۳ برابر است، از یخبندان‌های زمستان خبری نیست و گرمای تابستان هم هرساله تشدید شده و رکورد می‌زند. اینها باعث شده آب ابرچالش کشور باشد، از نظر علمی بشر نتوانسته بیش از ظرفیت طبیعی آب اضافه کند، یعنی تنها همین میزان آبی که طبیعت در اختیار ما قرار می‌دهد را داریم و بیش از این به چیزی دسترسی نداریم، مثلا عربستان در مقطعی یخ‌های غول‌پیکر را از قطب شمال وارد کشورش کرد اما به چیزی دست نیافت و همچنان دچار مشکل کم‌آبی است.

هنوز بر طبل پرآبی می‌کوبیم
معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: همه دنیا قبول دارند آب دچار چالش است اما ما هنوز نپذیرفته‌ایم، مانند بیماری هستیم که قبول ندارد بیمار است، این بیمار اگر به فکر درمان نباشد، بیماریش تشدید شده و مدیریت و کنترل آن پیچیده‌تر خواهد شد. ما هنوز بر طبل پرآبی می‌کوبیم،  هنوز دنبال سدسازی و انتقال آب هستیم، در حالی که هیچ‌یک از این اقدامات چاره‌ساز نیست. دنیا از اینها درس خوبی نگرفته و تجربه خوبی ندارد، ولی ما خودمان را بازی می‌دهیم و همدیگر را راضی می‌کنیم، این به صلاح کشور نیست.

در جنگ با طبیعت موفقیت با ما نیست
وی با بیان اینکه اکنون زیربناهای کشور در معرض تهدید قرار دارند، ما حتی از نظر تامین آب آشامیدنی هم مشکل داریم، گفت: باید قبول کنیم که با طبیعت سازگار شویم، در جنگ با طبیعت به هیچ‌وجه موفقیت با ما نیست، بشر قدرت ندارد طبیعت را مهار کند و یا آن را نادیده بگیرد، طبیعت بر فرمانروای یک سرزمین است و انسان باید برای آن ارزش قائل شده و با آن سازگار شود، مثلا نباید کربن را در طبیعت رها کنیم، این باعث می‌شود که آب به ابرچالش کشور تبدیل شود.

هنر در راه‌حل برد-برد است
کشاورز خاطرنشان کرد: ما فرصت زیادی برای حل ابرچالش آب نداریم، هنر این است که در فرصت محدودی بعد از قبول این واقعیت بخصوص توسط سیاسیون راه‌حل‌های برد-برد را به نفع طبیعت و خودمان بکار ببندیم، کشورهایی که بیشتر از ایران بارندگی و تبخیر کمتری دارند چندین دهه است که وارد پروسه یافتن راه‌حل شده‌اند، نباید تصور کنیم با دادن حق طبیعت امنیت غذایی دچار مشکل می‌شود. هنر ما این است که امنیت غذایی را هم در این مدیریت جدید لحاظ کنیم، باید رفتارهای ما کاملا عوض شود. در آینده سخت‌افزاری آب دیگر جواب نمی‌دهد و اوضاع را بدتر می‌کند، باید رفتار با آب متمرکز بر حکمرانی شفاف، مشارکت‌پذیر، پاسخگو، قابل حسابرسی و از همه مهم‌تر در راستای پایداری سرزمین باشد.

رفتارمان را عوض کنیم
 وی ادامه داد: برای تعادل‌بخشی سفره‌ها باید افت آب‌ زیرزمینی توقف شده و آب به زمین برگردد تا فرونشست را کنترل کند، باید حقابه محیط زیست را بدهیم راه آن نیز اصلاح تخصیص و یا بازتخصیص‌ها است، باید در بهره‌وری بر مبنای تغییر تمام رفتارهای گذشته تمرکز کنیم، سیاست‌مدار نگران این نباشد که امنیت غذایی دچار خدشه می‌شود، چراکه محاسبات نشان می‌دهد که امنیت غذایی قابلیت تقویت شدن را دارد. اما با فرمول موجود کشاورزی جواب نمی‌دهد، کشاورزی باید رفتار، محصول و تکنولوژی خود را تغییر دهد، کشورهایی بدتر از اوضاع آب ما مثل استرالیا چندین سال اشتباه کردند اکنون اوضاع را تغییر داده و شوری آب را کنترل کردند در عین حال امنیت غذایی نیز در این کشور حفظ شد. اگر فرصت چند ساله باقی‌مانده را از دست بدهیم حداقل با دانش امروز مشخص نیست که امیدی خواهیم داشت یا خیر.

پروژه‌های تعادل‌بخشی چقدر اثربخش شدند؟
این کارشناس حوزه آب درباره اجرای پروژه‌های تعادل‌بخشی گفت: سال ۱۳۸۲ راهبردهای بلندمدت آب را دولت اصلاحات به تصویب رساند، در این سند راجع به مدیریت حکمرانی، آمایش، استقرار جمعیت صحبت شده، اما در تمامی دولت‌های بعد از آن فقط ۲۰ سال است که کاغذ تعادل‌بخشی را در دست داریم، علاوه بر آن یک بار هم در دهه ۹۰، ۱۵ پروژه به تصویب شورای عالی آب رسید که ۱۲ پروژه مربوط به وزارت نیرو، ۲ جهاد کشاورزی و یک پروژه مربوط به سازمان زمین شناسی بود در دوره دوم دولت تدبیر و امید هم به سازگاری با کم‌آبی تغییر نام داد اما در تمام این سال‌ها نه تنها توقفی در برداشت از آب زیرزمینی حاصل نشده بلکه ترمز اضافه برداشت هم کشیده نشده است، علت تمام اینها این بود اگرچه محاسبه و اندازه‌گیری دقیق بوده و پیشنهاد درستی بوده اما مشارکت ذینفعان نادیده گرفته شد و نتوانستیم قانونمند و با اختیار بخواهیم به ما کمک کنند، بنابراین ذینفعان مقابل ما ایستادند.

سختگیری برای کسانی است که قانون را رعایت کنند
وی بیان داشت: ما تا دهه ۶۰ اضافه برداشت نداشتیم، ۱۴۰ میلیارد متر مکعب برداشت مربوط به بعد از آن است، در نتیجه تعداد چاه‌ها به حدود ۹۰۰ هزار حلقه رسیده و بیش از ۴۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز شده‌اند. همه مقررات، سختگیری، کنترل و تعدیل برداشت برای کسانی است که قانون را به رسمیت شناختند و پروانه دارند، برای جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز کاری نکردیم، برون‌داد اینکه هیچ اتفاقی در کنترل برداشت از آب سطحی و زیرزمینی نیفتاده و مرتبا به دشت‌های ممنوعه اضافه می‌شود، حتی در برنامه ششم برای میزان برداشت‌ها عدد تعیین شده اما عملکرد صفر بوده است زیرا مکانیزم دولتی جواب نمی‌دهد.

لبه تیغیم
کشاورز با بیان اینکه یک راه برون‌رفت از این اوضاع تغییر رفتار مدیریت آب است، گفت: تا دهه ۴۰ مدیریت بخش آب دست مردم بود اما دولتی شدن مدیریت آب  مصادف با بحران شده چون دیدگاه دولت احداث سد و یکجانبه و متکی به منابع بوده، برخی از دولت‌ها هم برای کنترل فشار اجتماعی انتقال آب را در دستور کار قرار دادند. اما در واقع تدبیر در مدیریت آب ناکارمد بوده تا به اینجا رسیدیم که اکنون در لبه تیغ قرار گرفته‌ایم. به طوری که هر سال چند هزار هکتار باغات پسته خشک می‌شود، گلستان به عنوان یک استان پربارش در حال تبدیل شدن به کویر این یعنی بحران خفته خود را تحمیل می‌کند، نتیجه اینکه اموری که به سرنوشت مردم ختم می‌شود بدون مشارکت، واگذاری مسئولیت و شفافیت به جایی نمی‌رسد، به این معنا که باید روش‌های حل مشکل را تغییر دهیم و از تجربیات دنیا در راستای نقش‌آفرینی مردم بهره ببریم.