۵ زن خلافکار در باشگاه ورزشی همدست شدند

گروه حوادث:اعضای باند زنان سارق که از خانه‌ها دزدی می‌کردند، دستگیر شدند.به گزارش ایران، ۵ زن هم باشگاهی باند سرقت از خانه‌ها تشکیل دادند و طلاجات خانه‌های جنوب شهرتهران را هدف دستبرد قرار می‌دادند. این زنان با سرقت‌های طلایی پول‌های بادآورده را صرف خریدهای لاکچری و سفرهای خارجی می‌کردند.   مدتی قبل رسیدگی به شکایت‌های […]

گروه حوادث:اعضای باند زنان سارق که از خانه‌ها دزدی می‌کردند، دستگیر شدند.به گزارش ایران، ۵ زن هم باشگاهی باند سرقت از خانه‌ها تشکیل دادند و طلاجات خانه‌های جنوب شهرتهران را هدف دستبرد قرار می‌دادند. این زنان با سرقت‌های طلایی پول‌های بادآورده را صرف خریدهای لاکچری و سفرهای خارجی می‌کردند.
 

مدتی قبل رسیدگی به شکایت‌های سریالی ساکنین جنوب شهر با موضوع سرقت طلا از منزلشان در دستور کار محمد ولدی بیرانوند بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴ ویژه سرقت مسلحانه قرار گرفت.بررسی‌ها نشان می‌داد سارقان از خانه این افراد فقط طلاهایشان را سرقت کرده بودند و حتی سکه‌های طلا را ندزدیده بودند که این شیوه نشان می‌داد همه سرقت‌ها توسط اعضای یک باند انجام شده بود.

تحقیقات بیشتر برای روشن شدن نحوه ورود اعضای باند به داخل خانه‌ها و شیوه و شگرد آنها انجام و مشخص شد که در همه موارد زن جوانی در همان روز سرقت زنگ همسایه‌های خانه مالباخته را زده و خود را کارگر نظافتچی معرفی کرده و گفته بود اگر ساختمان نیاز به نظافت دارد می‌تواند کار را انجام دهد.متهمان با این شیوه خانه‌های خالی را شناسایی کرده، سپس با شاه کلید وارد خانه شده و اقدام به سرقت طلا می کردند.

با اطلاعات به دست آمده اعضای این باند تحت تعقیب قرار گرفته و بالاخره هر ۵ زن تبهکار، شناسایی و دستگیر شدند.اعضای این باند سرقت ۵ خانم هستند که بین ۳۰ تا ۵۰ سال سن دارند.از میان آنها فقط یک نفرشان سابقه کیفری داشته و یک بار به اتهام سرقت چند ماهی به زندان افتاده بود.

این زن به نام حمیرا که سردسته این باند است بعد از دستگیری در اعتراف به ۲۰ سرقت منزل گفت: «چند سال قبل بود که به خاطر بدهکاری تحت فشار شدید مالی بودم و نمی‌دانستم باید چه راهی برای فرار از مخمصه پیدا کنم تا اینکه یک روز به خانه یکی از دوستانم رفته بودم و در یک لحظه موقعیت را برای ربودن طلاهایش مناسب دیدم.قبل از آن نقشه سرقت در سر نداشتم.اما آن روز وقتی دیدم که طلاهای دوستم روی میز قرار دارد در یک لحظه برق طلاها انگار چشمم را کور کرد.

همه بدبختی هایم از جلوی چشمم رژه می‌رفت و با خودم فکر می‌کردم که این می‌تواند پایان گرفتاری‌های مالی‌ام باشد.برای همین تصمیم آنی خودم را گرفتم و به طلاها چنگ زدم و مشتی طلا از روی میزتوالت دوستم برداشتم و داخل کیفم ریختم.اما درست همان شب وقتی شوهر دوستم متوجه سرقت طلاها شد از من شکایت کرد.من هم بعد از بازداشت اعتراف کردم و طلاها را به آنها پس دادم اما باید مدتی به زندان می‌رفتم.»حمیرا در ادامه گفت: «در زندان با سابقه‌داران زیادی هم صحبت شدم.هر کدام شیوه و ترفندهای زیادی برای دزدی داشتند و آنجا بود که دیگر ترس من از دزدی و زندان ریخت.»

مدتی بعد، حبس حمیرا تمام شد و او از زندان آزاد شد: «با آزادی از زندان با مردی دوست شدم که کلیدساز بود.یاد حرف‌های هم بندی هایم در زندان افتادم و با او در مورد شاه کلید حرف زدم.می گفت می‌تواند به من یاد بدهد که چه دری را با چه کلیدی باز کنم و من مشتاقانه از او خواستم این را به من یاد بدهد.شاید او فکرش را هم نمی‌کرد که من چه نقشه‌ای در سر داشته باشم!»

وقتی حمیرا شاه کلید را به دست آورد و نحوه باز کردن درهای مختلف را یاد گرفت با دوستان باشگاهی‌اش در مورد نقشه تشکیل باند سرقت صحبت کرد: «با ۳ دوستم که در باشگاه ورزشی با آنها صمیمی شده بودم صحبت کردم و گفتم با این شاه کلید می‌توانیم مثل آب خوردن وارد خانه‌ها شویم و در عرض یک سال به همه رؤیاهایمان برسیم! آنها ابتدا کمی می‌ترسیدند اما بعد وسوسه شدند که با من همکاری کنند.یکی از دوستانم با یک خانم میانسال دیگر هم در تاکسی آشنا شده بود که او هم وارد باند سرقت شد.»

حمیرا و دوستانش باند سرقت را تشکیل دادند.یکی از آنها با معرفی خود به عنوان کارگر نظافتچی خانه‌های خالی را شناسایی می‌کرد و ۲ زن دیگر به صورت نامحسوس با شاه کلید در خانه را باز کرده و وارد خانه می‌شدند.بعد به هم در فروش طلاها کمک می‌کردند.

یکی از این زنان بعد از دستگیری در اعتراف به سرقت گفت: «فروش طلاها اینقدر زیر دندان ما مزه کرده بود که به عاقبت این کار و دستگیری فکر هم نمی‌کردیم.همه ما ساکن جنوب شهر تهران بودیم و حالا با پول فروش طلاهای سرقتی برای مدتی زندگی لاکچری را تجربه می‌کردیم.یک بار دسته جمعی به دوبی و یک بار هم به ترکیه رفتیم.
پول همه این سفرها را از سرقت هایمان به دست آورده بودیم.به جز هزینه این سفرها بقیه پول‌های سرقتی خرج زندگی روزمره و سر و وضعمان شد.»با شناسایی شکات در این پرونده رسیدگی به اتهام باند سارقان پایتخت در دستور کار بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت قرار دارد.