توهم قتل ۵ نفر، از مرد ۸۶ ساله قاتل ساخت
گروه حوادث: مرد ۸۶سالهای که یکی از اقوامش را در خواب با کوبیدن گلدان به سرش به قتل رسانده است در بازجوییهای مقدماتی مدعی شد که مقتول قصد داشته ۵نفر، از جمله او را بکشد.صبح روز جمعه وقتی داماد مردی ۸۶ساله برای احوالپرسی به خانه او رفت با حادثه تکان دهندهای روبهرو شد. او از […]
مرد سالخورده درحالیکه لباس هایش خون آلود بود و حال خوبی نداشت، دامادش را به پشت بام خانه برد و جسد مقتول را به او نشان داد. داماد جوان که تا آن زمان حرفهای پدرزنش را باور نکرده بود وقتی جسد را دید شوکه شد و با پلیس تماس گرفت و دقایقی بعد مأموران کلانتری۱۲۷ نارمک خود را به آنجا رساندند.
بررسیهای اولیه نشان میداد مقتول درحالیکه روی پشت بام در رختخوابش خوابیده و وسایل شخصیاش هم بالای سرش بود با اصابت گلدان به سرش، در خواب جان باخته است. موضوعی که متهم هم به آن اعتراف کرد و در این شرایط بود که ماجرا به رحیم دشتبان، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد و دقایقی بعد با حضور او و افسران اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات فنی در اینباره کلید خورد.
آن طور که شواهد بهدست آمده از صحنه جنایت نشان میداد این قتل حدود ساعت ۳ بامداد، درست زمانی که مقتول در خواب بود اتفاق افتاده است. متهم در اعترافات اولیهاش گفت: من و مقتول مدت ها بود که با هم زندگی میکردیم، اما وقتی فهمیدم که او میخواهد من را بکشد زمانی که در خواب بود به پشت بام آمدم و یک گلدان برداشتم و به سرش کوبیدم و او را کشتم.
با وجود اعتراف این مرد به قتل هم خانهاش، اوضاع و احوال او نشان میداد که تا حدودی دچار توهم است. با این حال او تحت بازجویی قرار گرفت تا ناگفتههای این جنایت را بازگو کند. او گفت: من مدتها به تنهایی زندگی میکردم اما از چند وقت پیش مقتول که از اقوام دورمان بود و خانه هم نداشت پیش من آمد تا از من مراقبت کند.
مدت ها با هم زندگی میکردیم و هیچ مشکلی نداشتیم، اما از چند وقت پیش رفتار او عوض شد. چند مرتبه من را تهدید کرد که میکشمت، اما من حرفهایش را جدی نمیگرفتم. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه ساعت۷ عصر روز قبل از قتل او دوباره من را تهدید کرد و گفت که میخواهد ۵نفر، از جمله من را بکشد. او حرفهایش جدی بود. من هم ترسیدم و نقشه قتلش را کشیدم.
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: چند ساعت بعد او برای خوابیدن به پشتبام رفت. مدتی بود که در پشتبام میخوابید. من هم بیدار ماندم و چند ساعت صبر کردم تا او بخوابد. حدود ساعت۳ صبح بود که به پشتبام رفتم، یک گلدان برداشتم، به سرش کوبیدم و پایین آمدم. دیگر خوابم نمیبرد تا اینکه صبح شد و دامادم به خانهام آمد و من هم همهچیز را برایش تعریف کردم. براساس این گزارش هماکنون متهم ۸۶ساله با صدور قرار قانونی در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات در اینباره ادامه دارد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰