راغفر: رئیسی روز اول نرخ ارز را ۱۰هزار تومان کند
گروه اقتصادی: استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا میگوید رئیسی باید در همان اول کار نرخ ارز را به ۱۰ هزار تومان برساند زیرا «در غیر این صورت هر کار دیگر و هر اقدام اصلاحی با ارز ۲۰ هزار تومان و حتی ۱۵ هزار تومان هم جواب نمیدهد و شرایط را بدتر میکند.» سید ابراهیم رئیسی تقریبا […]
سید ابراهیم رئیسی تقریبا یک هفته دیگر رسما رئیس جمهور ایران خواهد شد و به جرات میتواند که در شرایطی خاص و خطیر این مسئولیت را به عهده میگیرد. اقتصاد کشور به شدت نابهسامان است و عرصه بر مردم تنگ شده، فشارهای بینالمللی نیز مثل همیشه و شاید بیشتر از هر وقت دیگری ادامه دارد. در نتیجه عملکرد نامطلوب آقایان در هشت سال گذشته هم صبر مردم سرآمده و شاهد افزایش نارضایتیها و بعضا اعتراضاتی بر مبنای مطالبات به حق آن هستیم. در این شرایط ویژه اما سیدابراهیم رئیسی که پیشتر در قوه قضاییه خوش درخشیده بود، کار خود را رها کرده، به رقابت انتخاباتی پرداخته و حالا رئیس جمهور است. سوال اینجاست که برای بهبود وضعیت زندگی مردم چه خواهد کرد؟ آنطور که کارشناسان و تحلیلگران میگویند مشکلات موجود آنقدر اساسی و بسیار است که رفع هر کدام مدت ها کار و برنامه ریزی و البته زمان میخواهد. بر این اساس باید دید که رئیس جمهور جدید چگونه و با چه اقداماتی در کوتاه مدت رضایتمندی نسبی را برای مردم فراهم میآورد تا به خود و همکارانش در دولت زمان داده باشد که با اقدامات ریشهای و اساسیتر آرام آرام آسیبهای موجود را رفع کنند.
با حسین راغفر، اقتصاددان در این باره گفتوگو کردهایم. وی ضرورت اصلاح نگاه و استراتژی و بازگشت به شعارهای دهه اول انقلاب گفت. تاکید داشت که باید بر توان داخلی تکیه کرده و به فکر افزایش اشتغال و تولید بود. همچین از لزوم ایجاد یک عزم سیاسی برای ایجاد تغییرات اقتصادی گفت و تاکید کرد که برای بازیابی اعتماد مردم لازم است خیلی قاطعانه و جدی با مفسدان اقتصادی در هر ردهای برخورد شود.
* آن اقدام اقتصادی لازم چیست؟
اولین اقدام اقتصادی این است که باید در بودجه ۱۴۰۰ بازبینی و تجدید نظر کند. بخش قابل توجهی از این بودجه باید کاسته شود و از آن طرف دولت باید با قاطعیت به همراه مجلس و دستگاه قضایی به کاهش قیمتها و از بین بردن حبابهای قیمتی مبادرت کند. الان در حوزه مسکن، زمین، کالاهای ساختمانی، خودرو، غذا و … حباب وجود دارد. اولین کار دیگری که دولت باید روز اول ورود خود انجام دهد اعلام نرخ ارز ۱۰ هزارتومانی است. اگر این کار را کند به این معنا است که میتواند حبابهایی را که در پی افزایشهای شدید قیمت ارز ایجاد شده است را تخلیه کند. با دلار ۱۰ هزار تومانی هم تولید صورت نمیگیرد اما بعدا باید به تدریج این نرخ را پایین آورد تا برای سرمایهگذار امکان سرمایهگذاری وجود داشته باشد و شغل ایجاد شود. منتها اقدام اولی که باید انجام دهد کاهش قیمت ارز است. بعد از آن نیز باید اقدامات دیگری را اعلام کند چون اعلام آنها خودش کمک میکند که سرمایهگذاران واقعی به عزم دولت برای فعال کردن تولید، امیدوار شوند. در شرایط کنوی صدای دلالان و سفتهبازاران و سوداگران بیشتر شنیده میشود، این دولت نباید به این جنجالها اعتنا کند.
*آقای راغفر اینها که میگویید واقعا عملی است؟
قطعا خیلیها جوسازی میکنند و میگویند که اینها امکانپذیر نیست. بله، در بینظمی موجود امکانپذیر نیست اما اگر عزم سیاسی ایجاد شده باشد امکان اصلاحات کاملا وجود دارد. ما باید به شعارهای اول انقلاب که حمایت از محرومین و مستضعفین بود، برگردیم. این هم از طریق پخش پول که بلایی است که از دولت دهم آغاز و بیسابقه ادامه یافت؛ ممکن نیست چون این روش مخرب سرمایهگذاریها است. باید یک بازنگری اساسی در جهتگیریهای اقتصادی شکل بگیرد. در غیر این صورت هر کار دیگر و هر اقدام اصلاحی با ارز ۲۰ هزار تومان و حتی ۱۵ هزار تومان هم جواب نمیدهد و شرایط را بدتر میکند.
دولت اگر بتواند در همان ماههای اول ۲۰ درصد کاهش قیمت ایجاد کند، یعنی ۲۰ درصد به قدرت خرید مردم افزوده است و نیازی به پخش پول نیست. البته باید به گروههای آسیب خورده مادون طبقه مثل کارتونخوابها و … توجه ویژه کرد. برای این همه برنامه وجود دارد منتها لازمه آن این است که عزم سیاسی لازم شکل بگیرد.باید اموال بسیاری از اینهایی که اقتصاد کشور را در این چند ساله غارت کردند، مصادره و مالیاتهای بزرگی از ثروت آنان اخذ شود. دولت باید با مالیات اداره شود نه پول نفت و ظرفیتهای آن نیز وجود دارد.
*در دولت آقای روحانی همیشه اقتصاد و سیاست خارجی با هم گره خورده است. مساله هستهای هنوز حل نشده و به نظر میرسد که در دولت آتی پیچیدهتر نیز بشود. در صورت ادامه این وضعیت، چقدر بهبود شرایط اقتصادی ممکن است؟
این عرایض من اصلا توجه به ملاحظات خارجی ندارد. تصور میکنم که خود این موضوع بازگشت به برجام ادامه توطئه آمریکا برای براندازی سیاسی جمهوری اسلامی است. بنابراین چه برگردند و چه برنگردند، مشکلات ما از آن طریق حل نمیشود. مشکلات ما از طریق توجه به مسائل داخلی و نگرانیهای مردم در داخل حل میشود و این هم باید باور عمیق سیاستگذارها باشد و به آن توجه کنند. اگر قرار باشد که یک سال را سال تولید یا اقتصاد مقاومتی بنامیم و دولت اسم همین اقدامات روزمرده خود را سیاست اقتصاد مقاومتی بنامد، بازی منجر به نتیجه نخواهد بود حتی شرایط را بدتر میکند. حتی این طور نیست که بتوانیم شرایط کنونی را تثبیت کنیم. ما نیاز داریم که اصلاحات عمیقی در داخل کشور صورت بگیرد و این هم با شعار درست نمیشود. باید قاطعانه با عوامل مخل اقتصاد کشور ظرف این سه دهه گذشته برخورد کرد. مهمتر از همه اینکه نگاه است که فعلی به خیلی از کانونهای اقتصادی و تصمیم گیرنده از جمله مجلس، دولت و قوه قضاییه حاکم است. با این وضعیت امکان اصلاحات منتفی است.
*به همکاری مجلس، دولت و سایر ارکان اشاره کردید، دولت آقای رئیسی که سر کار بیاید این ها از نظر سیاسی همسو خواهند بود. به نظر شما این همسویی نقش مثبتی در تحقق هدف بهبود وضعیت اقتصادی دارد؟
نگاه اینها تامین منابع از فروش ارز با قیمت بالا است. حتی در مناظرات انتخاباتی نیز از پخش پول و … سخن گفته و محاسباتشان با دلار ۲۵ هزار تومانی بود. الان هم در بخشهای اقتصادی مجلس هنوز میگویند ارز ۴۲۰۰ تومان را حذف کنید چون که منابع آن به جیب مفسدان میرود. معنای دیگر این حرف آن است که ما کانونهای فساد را حفظ و در عوض با افزایش قیمت از فساد جلوگیری کنیم. این حرفی محمل است. شما اگر کانونهای عفونی را در بدن کسی نگاهداشت نمیتوان او را درمان کرد. این اصلا امکانپذیر نیست. باید ریشهها و دلایل اصلی بحران کنونی خشک و ریشهکن شود تا این بدن جامعه ما و اقتصاد ما بتواند که خودش را بازیابی کند. لذا همه این عفونتها با خارج شود تا این بدن امکان بازسازی خودش را از طریق برنامههای جدی و دقیق دولت پیدا کند. من هنوز چنین برنامهای را در دولت نمیبینم.
*چند بار گفتید که با شعار نمیشود این کارها را کرد. اتفاقا آقای رئیسی و حامیانشان خیلی از ضرورت نگاه به داخل و … گفتهاند. گفتید که عزم لازم اما مشاهده نمیشود. با وجود این بدبینی که خود شما هم دارید، فکر میکنید اگر اقدامی صورت نگیرد و وضعیت اقتصادی کشور چنانکه الان هست، ادامه یابد. عاقبت این نارضایتیهای اجتماعی که این روزها شاهدیم، چه خواهد بود؟
من البته بدبین نیستم. عرض میکنم که این نشانهها، نشانههای روشن و کافی نیست. شعار دادن یک بحث است. اینکه چگونه به آن عمل کنیم بحث دیگری. همان طور هم که گفتم نیاز به یک عزم سیاسی داریم. به این معنا که عزیزان سیاستمدار در کشور بدانند اگر میخواهند باقی بمانند راهی غیر از این برنامه که عرض کردم در مقابل خود ندارید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰