دولت روحانی؛ بدشانس‌ترین دولت تاریخ!

گروه سیاسی: داریوش قنبری استاد دانشگاه در  روزنامه آرمان ملی نوشت: دولت روحانــی با مشـــکلات دولــت قبل سکاندار امور اجرایی کشور شد و شاید بتوان شعار و نماد معروف «کلید» را مبتنی بر خردگرایی و دلیلی بر حل مسائل دولت احمدی‌نژاد دانست. روحانی در شرایطی وارد پاستور شد که شش قطعنامه شورای امنیت بر کشور […]

گروه سیاسی: داریوش قنبری استاد دانشگاه در  روزنامه آرمان ملی نوشت: دولت روحانــی با مشـــکلات دولــت قبل سکاندار امور اجرایی کشور شد و شاید بتوان شعار و نماد معروف «کلید» را مبتنی بر خردگرایی و دلیلی بر حل مسائل دولت احمدی‌نژاد دانست. روحانی در شرایطی وارد پاستور شد که شش قطعنامه شورای امنیت بر کشور تحمیل شده و به بن‌بستی رسیده بود که مهمترین تلاش خود را بر این اصل که بتواند اثر و شر تحریم‌ها را از سر کشور کم کند، قرار داد. روحانی در دوره اول ریاست‌جمهوری با توجه به حاکمیت خردگرایی و عقلانیت در آمریکا به موفقیت نسبی قابل‌توجهی دست یافت و توانست اثر قطعنامه‌ها را کم کند. از این‌رو، به‌نظرمی‌رسد کلیدش در قفل چرخید و ایران توانست از تحریم‌های شورای امنیت خلاص شود که از جمله اتفاقات نادری بود که می‌توانست برای کشوری تحت‌فصل هفتم، رخ دهد و به یک عضو عادی جامعه بین‌المللی تبدیل شود. تلاش‌هایی هم صورت گرفت که کشور از مواهب اقتصادی برجام استفاده کند و اقداماتی در جهت جذب سرمایه‌های خارجی صورت گرفت و دلار در چهار سال اول ریاست‌جمهوری تثبیت شد. با‌توجه به سیگنال‌های مثبتی که از حوزه سیاست خارجی به اقتصاد ساطع شد، شاهد رشد اقتصادی نسبتا خوب و قابل‌توجهی در دوران پس از برجام بودیم، اما متاسفانه به تعبیر خود آقای روحانی، قطار دولت مورد دستبرد قرار گرفت و با روی کار آمدن ترامپ امیدواری‌هایی که ایجاد شده بود، مجددا از بین رفت و از طرفی دوباره تحریم‌ها به صورت یک‌جانبه برگشت؛ گرچه در چهار سال دوم ریاست‌جمهوری روحانی، که ترامپ در آمریکا به پیروزی رسید، تحت فصل هفت منشور ملل متحد نبودیم، اما با تحریم‌های ظالمانه آمریکا، تحریم‌هایی که قبلا به موجب قطعنامه‌های سازمان ملل اعمال شده بود، این‌بار به صورت یک‌جانبه از طرف آمریکا اجرا شد و کشور‌های دیگر هم از ترس تحریم‌های ثانویه‌ای که آمریکا برقرار کرده بود، جرات نکردند با ایران کار کنند و مجددا کشور به شرایط تحریمی برگشت.
در این اوضاع و شرایط نباید صرفا به متغیر خارجی تکیه کنیم. به‌هر حال بعضی کارشکنی‌هایی که در داخل صورت گرفت، در مسیر دولت روحانی در این زمینه موثر بود و می‌توان گفت برخی از داخل یا از طریق مخالفت و منافع جناحی یا از سر ندانم‌کاری چوب لای چرخ دولت گذاشتند و با فشار‌های خارجی، که به دولت و ملت ایران وارد شد، همراه شدند. در حقیقت تحریم‌ها را ناشی از دولت روحانی نمی‌دانم. متغیر خارجی یعنی روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و کارشکنی‌های داخل که دولت را در فشار و تنگنا قرار داد، سبب پیدایش چنین شرایطی شد. در این راستا متاسفانه می‌توان گفت دولت روحانی در چهار سال دوم عملا درگیر شد و به یکسری اقدامات واکنشی پرداخت؛ بنابراین دولت از منابعی که باید در اختیارش باشد تا بتواند کشور را اداره کند، بی‌بهره بود. اما با‌وجود تحریم‌های سخت و کمرشکنی که به قول خود آمریکایی‌ها، سخت‌ترین تحریم‌های آمریکا علیه ایران بود، ایران به مسیری که آمریکایی‌ها انتظار داشتند، نیفتاد و شبیه ونزوئلا نشد. هرچند فشار‌هایی بر ملت ایران وارد شد، اما باز به‌نظر می‌رسد دولت شدت فشار‌ها را کم کرد، لذا انصاف نیست مدیریت دولت را در این زمینه نادیده بگیریم. ما در یک وضعیت جنگی قرار گرفتیم و دولت با کار کارشناسانه و با وجود کارشکنی‌ها مانع از این شد که کشور به یک بحران عمیق که طرف مقابل یعنی آمریکایی‌ها انتظار داشتند، فرو رود و گرفتار شود. برخی به شکل غیرمنصفانه‌ای این روزها، که دولت به روز‌های آخر عمر خود نزدیک شده، کمر به تخریب بسته‌اند و از هیچ تخریبی دریغ نمی‌کنند که سزاوار دولتی با رای ۲۴ میلیونی نیست. آنچه در ارتباط با دولت پیش آمد، شبیه یک بلای طبیعی مثل سیل بود که نازل شد و اگر بگوییم بدشانس‌ترین دولت تاریخ ایران، دولت روحانی بوده است در این زمینه اغراق نکرده‌ایم. دولت روحانی از یک‌سو با فشار‌های خارجی و تحریم‌ها مواجه و از سویی با بلای دیگری تحت‌عنوان کرونا درگیر شد. در این شرایط خیلی از اقتصاد‌ها که تحت شرایط عادی قرار داشتند با مشکلات بسیار زیادی مواجه شدند و کار اداری کشور را سخت و دشوار کرد. دولت روحانی آنچه باید انجام می‌داد را انجام داد و به لحاظ معیار‌های علمی و عقلانی درست عمل کرده و تلاش کرده است فشار‌ها از دوش ملت برداشته شود. گرچه مدیریت فشار‌ها با خود دولت روحانی نبود و باوجود کارشکنی‌های داخلی و خارجی توانی نداشت که بتواند فشار‌ها را مدیریت کند و متاسفانه آنطور که انتظار می‌رفت، امور پیش نرفت. روحانی می‌توانست یکی از بهترین دوره‌های رشد اقتصادی در تاریخ ایران را پدید آورد؛ اگر کارشکنی‌های داخلی نبود و ترامپ ساکن کاخ سفید نمی‌شد، اما در حق دولت جفا شد و مجددا کشور را به مسیر تهدید و فشار برگرداندند و نهایتا با توجه به متغیر تحریم‌ها و کرونا نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند. گرچه اتفاقاتی که افتاده بود در اختیار دولت نبود، ولی نه‌تن‌ها آقای روحانی؛ بلکه هیچ فرد و دولت دیگری که در این شرایط قرار می‌گرفت هم نمی‌توانست کاری از پیش ببرد. درمجموع اگر مدیریت عالمانه این دولت نبود مسائل و مشکلات بیش از این را شاهد بودیم. هرچند نمی‌توان از آنچه اتفاق نیفتاده سخن گفت، اما می‌توان پیش‌بینی کرد که اگر پای مدیریت دولت لنگ بود، یقینا آنچه انتظارات تحریم‌کنندگان و دشمنان ملت بود به نحو دیگری حاصل می‌شد و کشور با بحران‌های بیشتری مواجه می‌شد. درحقیقت مسائل و مشکلات فعلی را ناشی از عملکرد دولت روحانی نمی‌دانم، بلکه متغیر‌هایی که خارج از دولت اثرگذار بوده‌اند در این مسیر دخیلند. البته روحانی از عقبه فکری، اجتماعی و پایگاهی که حمایتش کرد به خوبی استفاده نکرد و به‌خصوص در دور دوم ریاست‌جمهوری تا حدود زیادی از پایگاه اجتماعی حامی خود فاصله گرفت و اگر انتقادی بر دولت و شخص روحانی وارد باشد، همین فاصله گرفتن است. اما عملکرد دولت را به لحاظ متغیر‌های مدیریتی و با توجه به چارچوب‌های علمی، مدیریت درستی می‌دانم و معتقدم آنچه باعث شد ناکام شود در درون‌دولت نبود؛ بلکه از خارج بر دولت تحمیل شد. صرفا منظور از خارج، روی کارآمدن ترامپ در آمریکا به‌تن‌هایی نیست؛ بلکه متغیر‌هایی در داخل کشور، یعنی همان کارشکنی‌های را نباید از نظر دور داشت که بر عملکرد دولت تاثیرگذار بود، موجب آسیب شد و در نتیجه انتظاراتی را که داشت، برآورده نشد.