چاپ ترجمه مجموعه «میراث لورین» آغاز شد

گروه فرهنگی:رمان «من شماره چهار هستم» نوشته پیتاکوس لور به‌تازگی با ترجمه پیمان اسماعیلیان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب نخستین‌عنوان از مجموعه «میراث لورین» است که این‌نویسنده خلق کرده و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۱۰ منتشر شده است.این‌رمان در گروه آثار علمی تخیلی نوجوان قرار می‌گیرد که با اقتباس از […]

گروه فرهنگی:رمان «من شماره چهار هستم» نوشته پیتاکوس لور به‌تازگی با ترجمه پیمان اسماعیلیان توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب نخستین‌عنوان از مجموعه «میراث لورین» است که این‌نویسنده خلق کرده و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۱۰ منتشر شده است.این‌رمان در گروه آثار علمی تخیلی نوجوان قرار می‌گیرد که با اقتباس از آن، فیلم سینمایی هم تولید شده است. مجموعه «میراث لورین» ۷ جلد دارد.

پیتاکوس لور که نام اصلی‌اش جُبی هیوگس است، در ابتدای کتاب «من شماره چهار هستم» این‌توضیح را داده که رویدادهای کتابش واقعی هستند و اسامی افراد و مکان‌ها را به عمد تغییر داده تا از شش شماره مخفی گروه لورین‌ها حفاظت کند. او خطاب به مخاطبان نوجوانش می‌گوید این‌حرف را نخستین هشدار تلقی کنند چون تمدن‌های دیگری هم وجود دارند که بعضی از آن‌ها قصد نابودی این‌مخاطبان را دارند.

داستان مجموعه پیش‌رو درباره ۹ نفر است که به زمین می‌آیند و شبیه مردم این‌کره هستند؛ حتی مثل آن‌ها حرف می‌زنند اما از آن‌ها نیستند. این‌ ۹ نفر قدرت‌های عجیب دارند و ابرقهرمان‌هایی هستند که فقط در فیلم‌ها و قصه‌ها حرف‌شان شنیده شده است. در داستان اولین‌جلد مجموعه، دشمنان این‌ ۹ نفر، شماره یک را در مالزی، شماره دو را در انگلستان و شماره سه را در کنیا دستگیر می‌کنند. به این‌ترتیب نوبت به شماره چهار می‌رسد که ماموریتش را انجام دهد و همین‌شماره چهار است که داستان را روایت می‌کند.«من شماره چهار هستم» در ۳۴ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:
دست‌هایم از فرط عدم یقین نهفته در این موقعیت به لرزه افتاده، از اینکه طرفم یک چوب بیسبال دارد و من جز توانایی‌های شخصی‌ام چیز دیگری ندارم. از ترس نهفته در نگاهش تکان خورده‌ام. یک پله دیگر هم پایین می‌آید. فقط شش‌پله با هم فاصله داریم.«می‌خوام مخت رو بترکونم. این‌طوری دوست‌هات پیغامم رو می‌گیرن.»
«اون‌ها دوست‌های من نیستن. بهت اطمینان می‌دم اگه بهم آسیب بزنی در واقع به همون‌ها لطف کرده‌ی.»
می‌گوید:‌ «پس بذار ببینم.»

به‌سرعت باقی پله‌ها را پایین می‌آید. جز واکنش نشان‌دادن کار دیگری نمی‌توانم بکنم. چوبش را تاب می‌دهد. جا خالی که می‌دهم، چوب با ضربه‌ محکم به دیوار می‌خورد و یک سوراخ بزرگ و نامنظم وسط تخته‌کوبی‌ها باز می‌کند. می‌روم زیر دوشاخش و روی هوا بلندش می‌کنم، با یک دست گلویش و با دست دیگر هم زیربغلش را گرفته‌ام، بعد هم از پلکان بالا می‌برمش. مدام تقلا می‌کند و به ران‌ها و زیر شکمم لگد می‌پراند. چوب از دستش می‌افتد، روی پله‌ها دلنگ‌دلنگ صدا می‌دهد و پایین می‌رود و صدای شکستن پنجره‌ای را پشت سرم می‌شنوم.
این‌کتاب با ۴۵۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر شده است.