من به کووید اعتقادی ندارم!

گروه جامعه:  روزنامه ایران نوشت: ««ماسک که فایده ندارد. ویروس کرونا آن قدر کوچک است که از لابه‌لای ماسک هم عبور می‌کند.»، «ببین من خودم زیاد رعایت نکرده‌ام تا حالا و مبتلا هم نشده‌ام. اصلاً آدم زیادی حساس باشد و فکر کند و رعایت کند حتماً مبتلا می‌شود. کمتر فکر کنی، کمتر هم می‌گیری.»، «ای […]

گروه جامعه:  روزنامه ایران نوشت: ««ماسک که فایده ندارد. ویروس کرونا آن قدر کوچک است که از لابه‌لای ماسک هم عبور می‌کند.»، «ببین من خودم زیاد رعایت نکرده‌ام تا حالا و مبتلا هم نشده‌ام. اصلاً آدم زیادی حساس باشد و فکر کند و رعایت کند حتماً مبتلا می‌شود. کمتر فکر کنی، کمتر هم می‌گیری.»، «ای وای دوز دوم واکسن را نزنی‌ها؟ دوز دوم کشنده است. خیلی‌ها را دیده‌ام دوز دوم را زده‌اند و کرونا گرفته‌اند.»حتماً شما هم بعد از گذشت یک سال و نیم از شیوع بیماری کرونا که همه جهان را تحت تأثیر قرار داده این اظهار نظرهای غیر علمی را بارها شنیده یا خوانده‌اید.
گاهی این اظهار نظرها را از کسانی می‌شنوید که اصلاً انتظارش را ندارید. آدم‌هایی که تحصیلکرده‌اند اما بعد از گذشت این مدت هنوز اصول علمی ساده را زیر سؤال می‌برند یا استدلال‌هایشان کاملاً بر اساس جهل است. کسانی که گاه پزشک معالج‌شان را هم خسته و فرسوده می‌کنند، بس که هنگام مراجعه به پزشک در برابر پذیرفتن بیماری مقاومت دارند. حتماً شما هم بارها این جمله را از دور و بری‌هایتان که کرونا گرفته‌اند، شنیده‌اید: «من سرما خورده‌ام.»
حالا از پزشکان اصرار که در دوره پاندمی کرونا سرماخوردگی نداریم و هر علائمی را باید کرونا فرض کرد و از خیلی‌ها هم انکار. این افراد معمولاً تابستان به تئوری کولر، خربزه و انگور معتقدند و در فصل زمستان هم طور دیگری استدلال می‌کنند. این که پتو از رویشان کنار رفته یا باد سرد پاییزی خورده‌ و چاییده‌اند. راستی این تصورات غلط، جهل و نادانی یا هر چه اسمش را بگذاریم، منشأش کجاست؟ آیا رسانه‌ها در این باره درست اطلاع‌رسانی نکرده‌اند یا مبانی تفکر ما اساساً در برخی موضوعات آغشته به جهل و خرافه است؟
اصلاً برای این که بهتر با این تفکرات آشنا شویم به یک کافه شلوغ روباز می‌رویم تا ببینیم کسانی که در اوج پاندمی با خیال راحت دور هم نشسته‌ و گپ می‌زنند، قهوه می‌نوشند و سیگار می‌کشند چه می‌گویند. ۲۶ ساله است و دانشجوی هنر. بدون ماسک نشسته یعنی نه موقع نوشیدن قهوه‌اش. اصلاً اعتقادی به ماسک ندارد: «ببین من به واکسن و ماسک اعتقاد ندارم. یک بار هم کرونا گرفتم خوب شدم. ویروس پرتاب نمی‌شود که ماسک بخواهد جلویش را بگیرد راحت از لابه‌لای منفذها هم عبور می‌کند.» دوستش که دود سیگار را توی هوا فوت می‌کند: «ای بابا توی فضای باز که کسی کرونا نمی‌گیرد. این را که همه می‌دانند چقدر حساسی شما؟ ببین خود مسئولان کافه هم درست و حسابی ماسک نزدند. البته یکی از دوستانم فوت شد اما بیماری زمینه‌ای داشت. سالم باشی طوری نمی‌شود.»
– یعنی بعد از یک سال و نیم هم هنوز معتقدی آدم‌های سالم‌ طوریشان نمی‌شود؟ خیلی‌ها سالم بودند اما راهی بیمارستان شدند و جان‌شان را از دست دادند؟
– مگر تو پرونده پزشکی‌شان را دیده‌ای؟
دختر جوان دیگری هم مغرورانه می‌گوید: «کرونا را با داروهای گیاهی خوب کردم. طب سنتی در این باره خوب عمل کرد هیچ وقت هم واکسن نمی‌زنم چون اعتقادی ندارم.»
دختر جوان شاید نشنیده باشد که چند روز قبل یکی از مدعیان طب گیاهی در درمان قطعی کرونا با روش‌های ابداعی اصطلاحاً معروف به طب سنتی به‌ دنبال ابتلا به کرونا درگذشت.
دکتر هادی یزدانی، پزشک، جهل و خرافه را به‌ویژه در دوران همه‌گیری کرونا این گونه تحلیل می‌کند: «اگر به خرافه، جهل، شبه‌علم اجازه گسترش بدهی، یک جایی وسط بحران برایت مشکل ایجاد می‌کند. در دنیا و در بحث کرونا شبه‌علم گسترش پیدا کرد و گروه‌های مرجع یک جاهایی ضعیف شدند.»
او با تأکید بر این که پزشکی یک علم عینی است، می‌گوید: «در پزشکی ماجرا تا حد زیادی متفاوت با علوم دیگر هم هست؛ چرا که پزشکی یک عینیتی دارد و در نهایت بیمار باید بهبود پیدا کند و مشکلش رفع شود. بنابراین در این علم خرافه‌گرایان و جاهلان خیلی نتوانستند ما را از میدان به در کنند. شاید در فلسفه و علوم دیگر بهتر توانستند این کار را پیش ببرند اما در پزشکی نتوانستند ما را از میدان بیرون کنند و زیست انگلی داشتند اما بحران مرجعیت را به وجود آوردند. در سطح جهان هم این اتفاق‌ها افتاد گاهی همین جهل مثلاً حتی مرجعیت سازمان‌های جهانی را هم کاهش می‌داد، اما بعد بحرانی به‌ نام کرونا آغاز شد که خیلی کسی از آن اطلاعی نداشت. بنابراین باز هم جا برای خرافه، حرف‌های جفنگ و جهلیات باز شد؛ جهلیاتی که در ایران هم شاهدش بودیم و هستیم. حرف‌های غیر علمی که هیچ مبنایی ندارند اما درباره بیماری، واکسن و درمان بیماری زده می‌شود. وقتی نهاد علم را تضعیف کنی، اثرات و تبعاتش را خواهی دید و هر کسی برای خودش مثل شعبده‌بازها گعده‌ای راه می‌اندازد و پیشنهادهایی را از کلاهش بیرون می‌آورد.»
به‌ گفته این پزشک در علم پزشکی همیشه بر اساس مشاهده، شواهد، مدارک و قرائن صحبت می‌شود و هیچ حرفی هم قطعی نیست. ممکن است همین الان نسخه‌ای که من برای کووید می‌نویسم با نسخه شش ماه قبلم قابل مقایسه نباشد؛ چرا که ما مبتنی بر علم جلو می‌آییم و با اطلاعاتی روبه‌رو هستیم که از آخرین نسخه منابع و رفرنس‌های علمی‌مان می‌گیریم و اگر رفرنس علمی دیگری بیاید و آنها را زیر سؤال ببرد، دیگر کار قبلی را انجام نخواهیم داد. تضعیف نهاد علم و رقابت علم و شبه‌علم است که موجب گسترش جهل می‌شود.
اما چقدر رسانه‌ها به‌ عنوان یکی دیگر از گروه‌های مرجع در زمان بحران توانسته‌اند به نگاه علمی در این زمینه کمک کنند و مردم را از شایعه دور نگه دارند؟ خود شما چقدر توانسته‌اید به کمک رسانه‌ها به اصطلاح به اطلاعات درست در دوره پاندمی کرونا دسترسی پیدا کنید. گروه مرجع رسانه‌ای شما در این زمان چه کسانی بودند؟
دوباره به کافه برمی‌گردیم. چند جوانی هم هستند که کاملاً باورهای غلط دیگران را رد می‌کنند: «می‌دانید ما خودمان هم اوایل فکر می‌کردیم کرونا مثل سرماخوردگی است. یا رعایت زیاد وسواس است اما فالوکردن چند دکتر خوب در شبکه‌های اجتماعی به ما کمک کرد درباره این بیماری بیشتر بدانیم. خیلی از اطلاعات نادرست دلیلش فقط اطلاعات و نادانی است.»
هادی یزدانی که خودش در دوران پاندمی یکی از پزشکان مرجع در شبکه‌های اجتماعی بوده، در این باره معتقد است: «ابزار مدیا می‌تواند توسط یک فرد تحصیلکرده استفاده شود و هم کسی که منتسب به نهاد علم است یا کسی که وابسته به شبه‌علم است. یعنی ابزار در اختیار همه هست. من تأثیر رسانه‌ها را در دو سطح روی بیماران می‌بینم: یکی در سطح کلان یعنی رسانه‌های بزرگ مثل صداوسیما که این همه شبکه دارد. شبکه سلامت دارد و کلی برنامه سلامت محور تولید می‌کند اما خروجی‌اش چه بوده؟ من خیلی صریح می‌گویم کاری که افرادی که در این مدت با تخصص‌های مختلف پزشکی در رسانه‌های شخصی‌شان کردند یعنی فردفرد اطلاعات مفیدی تولید کردند از رسانه‌ای مثل صداوسیما بیشتر بوده. چون توانستند به اندازه خودشان جلوی جهل و خرافه و اطلاعات غلط را بگیرند. گاه همین اطلاع رسانی‌ها چنان برد وسیعی داشت که با یک برنامه‌ای که صداوسیما می‌ساخت قابل مقایسه نبود. مثل توئیتی که گاه بیش از ۱۵۰ هزار نفر آن را دیدند و حاوی اطلاعاتی بود که اگر ۱۵ نفر هم آن را دقیق خوانده بودند ما می‌توانستیم بگوییم وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم. بنابراین ضعف عملکردی رسانه‌های بزرگ در دامن‌زدن به جهل و خرافه کاملاً مشخص است. گاهی با عدم اطلاع‌رسانی صحیح و گاه با دامن‌زدن به جهل که باز به همان بحث معرفتی بازمی‌گردد.»
نمی‌دانم شما از کدام دسته‌اید. آنهایی که به علم معتقدند یا آنهایی که ترجیح می‌دهند اطلاعاتی را بپذیرند که هیچ پایه علمی ندارد اما به نفع‌شان است. در روزهای سخت همه‌گیری هر کدام می‌توانیم با روشن‌کردن شمعی در برابر جهل و نادانی و اطلاعات غلط بایستیم؛ چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم ویروس کرونا و جهش‌هایش کار خود را خواهد کرد.»