بختگانِ خشک، ایرانِ خشک، عاقبت خشک

گروه جامعه: تالاب بختگان برای چندمین بار است به دلیل اینکه حق آبه آن پرداخت نمی‌شود، هزاران پرنده در آن تلف خواهند شد.این روز‌ها خبر‌های تلخی از سرنوشت هزاران جوجه فلامینگو در تالاب بختگان منتشر می‌شود که حق آبه آن از سوی وزارت نیرو رهاسازی نشده است. متاسفانه ۵ تا ۱۲ هزار جوجه فلامینگو در […]

گروه جامعه: تالاب بختگان برای چندمین بار است به دلیل اینکه حق آبه آن پرداخت نمی‌شود، هزاران پرنده در آن تلف خواهند شد.این روز‌ها خبر‌های تلخی از سرنوشت هزاران جوجه فلامینگو در تالاب بختگان منتشر می‌شود که حق آبه آن از سوی وزارت نیرو رهاسازی نشده است. متاسفانه ۵ تا ۱۲ هزار جوجه فلامینگو در تالاب بختگان در انتظار مرگی دردناک بر اثر بی آبی هستند که اگر این اتفاق صورت گیرد، یکی از بزرگترین فجایع محیط زیستی ایران رقم خواهد خورد.با شدت گرفتن روند خشکسالی، سدسازی و بهره برداری فجیع از آب‌های سطحی و زیرزمینی حوضه تالاب بختگان، این تالاب حیاتی امروز با خشکسالی بسیار گسترده‌ای مواجه شده که حیات آن در خطر جدی قرار گرفته است.

وقتی بال های زیبایشان را با وقار تمام می گشایند و در دل آبی آسمان پرواز می کنند، چنان شکوه غریبی به آسمان می بخشند که چشم برداشتن از آن ها غیرممکن است. تصویری که حتی اگر آن را به ندیده باشیم، تصورش هم جذاب و شگفت انگیز است. فلامینگوهای خوش قد وبالایی که از روسیه، دشت های سیبری و برخی نقاط کشور خودمان، به جاهایی مثل دریاچه بختگان نزول اجلال می کنند به امید اینکه بخشی از سال را در یک شرایط مساعد و خوش آب وهوا سپری کنند و جوجه های خود را هم همان جا به دنیا بیاورند.

پرنده های مهاجری که جایگاهشان در اکوسیستم به قدری پراهمیت و واضح است که هر سال همین موقع ، یعنی هفته دوم ماه می و مشخصا روز هشتم آن را برای یادآوری جایگاه آن ها به نامشان زده اند به انضمام یک شعار. شعار سال گذشته این بود: «پرندگان جهان، ما را به یکدیگر وصل می کنند.» امسال هم تصمیم گرفتند بگویند: «بخوان، پرواز کن، اوج بگیر؛ مثل یک پرنده». شعاری که حالا انگار بیشتر شبیه به یک آرزو شده است. آرزویی که با بی توجهی به وضعیت دریاچه بختگان و انبوه فلامینگوهای ساکن در آن، دور و دورتر می شود.

دیگر حق آب نمی دهیم
حال دریاچه بختگان خوب نیست، حال فلامینگوهای آن هم. پرندگانی که از اسفند، کلنی های جوجه آوری خود را تشکیل دادند. اما این روزها به جای اینکه خبرهای خوبی از آن ها به گوش برسد، خبرها همه پر شده است از ناامیدی و خطر مرگی که آن ها را تهدید می کند. احداث سدهایی مثل درودزن، سیوند و ملاصدرا، افزایش بی رویه کشاورزی و نادیده گرفته شدن دانش بومی متکی بر توان اکولوژیک منطقه، خطرهایی است که مدت هاست بختگان را تهدید می کند، نه حالا که در اردیبهشت۱۴۰۰ سر می کنیم. سال۹۶ بود که فعالان محلی محیط زیست اطلاع دادند جوجه های فلامینگوها بدون آب و غذا مانده اند. حمید ظهرابی، مدیرکل محیط زیست استان فارس، می گوید: به دلیل بی آبی، خطر مرگ بالغ بر ۵ تا ۱۲هزار جوجه فلامینگو در بختگان وجود دارد.

اتفاقی که ظاهرا تمام فعالان زیست محیطی معتقدند فقط با تخصیص حقابه تالاب ختم به خیر می شود و وزارت نیرو باید این کار را انجام بدهد اما هیچ خبری از آن نیست و مدیرعامل شرکت آب منطقه ای فارس تنها در مورد آن گفت: حقابه تالاب بختگان به میزان ۵۵میلیون مترمکعب در پاییز رهاسازی شده است و دیگر امکان رهاسازی مجدد وجود ندارد. درکنار این، یکی از فعالان زیست محیطی هم نوشته است: «شکی نیست که وزارت نیرو در خشکاندن بختگان و نابودی پارک ملی بختگان، متهم ردیف اول است و باید حقابه بختگان را آزاد کند. این موضوع یک مطالبه قانونی و برحق است.»

تراز آب زیرزمین ما منفی است
جدا از این سوءمدیریت ها، بی آبی و خشک سالی امسال هم معضلی شده است افزون بر معضلات دیگر. مسئله ای که شاید امروز جان فلامینگوها و دریاچه بختگان را تهدید کند اما با گذشت زمان، چندان پیش بینی نشدنی نیست که چنین اتفاقی برای تالاب ها و گونه های جانوری مشابه نیز رخ می دهد، کما اینکه همین الان تالاب انزلی هم شرایطی بحرانی را سپری می کند و عمق آب آن دارد روز به روز کم و کمتر می شود. اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست، می گوید: اکنون تراز آب زیرزمینی ما منفی است؛ به این معنا که بیشتر از آبی که داشته ایم، مصرف کرده ایم.

ازطرفی طی این سال ها آن قدر پوشش گیاهی را از بین برده ایم که اگر سیلی مانند سیل آق قلا هم رخ بدهد، آب باران ذخیره نمی شود و با نبودن پوشش گیاهی، شاهد فرسایش خاک هم خواهیم بود. جالب اینکه ظهرابی معتقد است: «امسال باوجود رهاسازی حقابه، به دلیل کاهش شدید بارندگی که در ۵۰سال اخیر بی سابقه بوده و در برخی شهرستان های مجاور تا حدود ۸۰درصد هم ثبت شده است، وقوع بحران در این زمینه پیش بینی پذیر بوده است.» اما باوجود این پیش بینی پذیر بودن هیچ اقدام مناسبی برای یافتن یک راه جایگزین صورت نگرفته است.

بخت سیاه بختگان
سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی دربرابر این ماجرا چنین واکنش نشان داد: «فلامینگوهای دریاچه بختگان به خاطر بی کفایتی مسئولان در مدیریت منابع آبی، در یک قدمی تلف شدن هستند. وزارت نیرو اگر توان مدیریت چنین بحرانی را ندارد، صراحتا اعلام کند تا فراکسیون محیط زیست مجلس وارد میدان شود. مرگ این مهاجران یعنی مرگ تالاب و مرگ تالاب یعنی تراژدی غبار سیستان و خوزستان برای کشاورزان و ساکنان بالادست تالاب بختگان.» بختگان سال هاست که رو به زوال است اما حالا با قوت و شدت بیشتری، فعالان زیست محیطی و حتی هنرمندان و تصویرگران به میدان آمده اند تا دوباره صدای بختگان باشند.

آن ها کارزار نجات فلامینگوها را به راه انداخته اند و دارند در توئیتر هشتگ می زنند بختگان را دریابید. صدایی که امیدواریم شنیده شود . سال های پیش، طرح ایجاد گودال ها یا حوضچه های مصنوعی در بستر دریاچه برای انتقال آب و تأمین غذای متناسب با نیازهای فلامینگوها به صورت ناقص اجرا شد، اما همین طرح هم به دلیل ایرادهای بنیادی ای که داشت، مثل عایق نکردن گودال ها و درنتیجه نفوذ آب در کف خشک دریاچه، با شکست روبه رو شد و نتیجه آن شد مرگ حدود ۲هزارو۵۰۰جوجه فلامینگو. حالا این نابودی وحشتناک گونه های جانوری را بگذارید کنار تلف شدن فلامینگوها همین مدتی پیش در میان کاله. یعنی سال هاست که عده ای دارند فریاد می زنند و عده ای نمی خواهند بشنوند.