ویروس کرونا چه کسانی را پولدار کرد؟
گروه اقتصادی: وضعیت همهگیری کرونا، بسیاری از صاحبان مشاغل را از کار بیکار کرده و این در حالی است که هنوز برای محاسبه ضرر و زیان ناشی از همهگیری کرونا بر جامعه و اقتصاد ایران زود است. با این همه، برخی از مشاغل از این وضعیت حتی سود هم بردهاند. اما صاحبان این مشاغل چه […]
صدای آژیر قرمز در اقتصاد ایران
اما برای اینکه بدانیم این آمارها چقدر تکاندهنده هستند، کافی است در نظر بگیریم که تعداد کل شاغلان در بازار کار ایران حدود ۲۵ میلیون نفر است. به عبارت دیگر، اگر سناریوی بدبینانه مرکز پژوهشهای مجلس تا پایان سال ۱۳۹۹ محقق شده باشد، اکنون حدود ۲۵ درصد از شاغلان ایرانی (یک نفر از هر چهار نفر) شغل خود را از دست دادهاند و این، بدترین بحران از این دست در دهههای اخیر در اقتصاد ایران است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که بسیاری از شاغلان ایرانی به دلیل کرونا بیکار شدهاند.
این وضعیت، کسب و کارها در برخی حوزهها را با رکود جدی مواجه کرده و حتی برخی کشورها و اقتصادها را با مشکلات بنیادیتری رو به رو کرده است. نتایج بررسیهای «بیزینس اینسایدر» نشان میدهد که به دلیل همهگیری ویروس کووید-۱۹، در ماههای آتی، جمعیت بیکارشدگان در حوزههای مختلف مرتبط با گردشگری در جهان، به حدود ۷۵ درصد از شاغلان این حوزه در زمان قبل از کرونا میرسد.این در حالی است که همین حالا هم یکسوم نیروی کار گردشگری در جهان، یعنی حدود ۱۰۰ میلیون نفر، مشاغل خود را از دست دادهاند. گزارشهای مشابهی هم از تعطیلی حدود ۷۰ درصد از کافهها و رستورانها در شهرهایی مانند تهران منتشر شده است.
برندگان اقتصادِ ویروسی
با این همه، همین تصویر سیاه اقتصاد کشور برای بسیاری از شهروندان و کسبوکارها، برای برخی دیگر به رنگی متفاوت بوده است. بررسیها نشان میدهند دقیقا در دورانی که بسیاری از کسبوکارهای ایرانی با بحرانهای جدی مواجه شدهاند، کسبوکارهای دیگری حتی افزایش سودآوری را تجربه کردهاند. اما این کسبوکارها دقیقا در چه حوزههایی فعالیت میکنند و یا اینکه شیوه کسبوکار آنها با شیوه کسبوکارهای زیاندیده چه تفاوتی دارد؟
نخستین ویژگی کسبوکارهای موفق در دوره بروز همهگیری، چه در ایران و چه در جهان، آنلاینبودن آنها است. کسبوکارهای آنلاین، همچون فروشگاههای آنلاین، پلتفرمهای آموزش مجازی، استارتاپهای ورزش در منزل، پزشکی از راه دور، تحویل مرسولات و بستهها و نیز استارتاپهای حوزه «فینتک» (نقل و انتقالات مالی)، از جمله حوزههایی بودهاند که شیوع کرونا موجب رشد آنها شده است.در همین رابطه، آن دسته از کسبوکارهایی که موفق به سازگاری سریع با شرایط جدید شدند هم جلوی ضرر و زیان خود را گرفتند و هم نوع تازهای از فعالیت را تجربه کردند. مهمترین رخداد در این زمینه، با «پدیده دورکاری» تجربه شد.
دورکاری برخی از مشاغل را نجات داده و حتی درآمد آنها در دوران کرونا را افزایش داده است.بر این اساس، در حالی که بسیاری از شرکتها همچنان بر حضور فیزیکی کارمندان اصرار دارند، شرکتهای موفقتر تقریبا تمام فرصتهای شغلی خود را با دورکاری حفظ کردهاند و این ممکن است به الگویی برای سالهای پس از کرونا هم بدل شود.
به عنوان نمونه، شرکتهای «اپل» و «توئیتر» در آمریکا، خیلی زود اعلام کردند که سیاست دورکاری دائمی را در دستور کار قرار میدهند و در ایران هم برخی استارتاپهای بزرگ و پیشرو همین مسیر را دنبال کردند.
به این ترتیب، مشاغلی همچون تولید محتوای آنلاین برای فضای مجازی نه تنها با رکود شغلی مواجه نشدند، که به دلیل افزایش فرصت شهروندان برای رجوع به فضای اینترنت به دلیلی خانهنشینیِ اجباری، شاهد رشد هم بودند.
سود تولید ماسک و شرکتهای داروسازی
با این همه، این تنها کسبوکارهای ذاتا مجازی نیستند که در دوران همهگیری شاهد بهبود وضعیت بودهاند، بلکه شرایط جدید اقتصاد و جامعه ایرانی در این دوره، موجب شکلگیری فضاهای تازهای هم شد. این روزها، دکههای فروش ماسک و الکل تقریبا در جایجای شهرهای بزرگ ایران خودنمایی میکنند و اقتصاد بزرگی حول محور مبارزه با کرونا شکل گرفته است.
«سامانت سوبرامانیان»، چند ماه پیش در نشریه انگلیسی «گاردین»، مقالهای مفصل در مورد تبدیل شدن ماسک به خواستنیترین کالای جهان نوشت. نویسنده در آنجا اشاره کرده بود که تا پیش از بروز همهگیری، حدود ۸۵ درصد از تمامی ماسکهای بهداشتی جهان در چین تولید میشد، اما این وضعیت پس از سر برآوردن کرونا تغییر کرد و تقریبا تمام کشورها دست به کار تولید ماسک شدند، تا آنجا که برای ماسکهای با کیفیتتر، حتی یک بازار سیاه بینالمللی شکل گرفت.
سوبرامانیان حتی به یک شرکت فناوریِ پرداخت مالی در هنگکنگ هم اشاره کرده بود که پس از آغاز همهگیری، حوزه کاری خود را به تولید ماسک و تجارت آن در جهان تغییر داد و حتی بیش از حوزه اصلی فعالیت خود سود کسب کرد!
تولید ماسکهای بهداشتی احتمالا تا مدتها در زمره مشاغل پولساز قرار خواهد داشت.در ایران هم نمونه مشابه کم نبوده است: از شکلگرفتن کارگاههای تولید ماسک در خیاطیها گرفته تا تولید ماسکهای پارچهای در فضاهای عمومیِ فرهنگسراها و توسط بانوان خانهدار یا سرپرست خانوار. این در حالی است که این روزها، خیریههای اهدای ماسک به نیازمندان هم در برخی ایستگاههای مترو در تهران به چشم میخورند.
تولید الکل جهت ضدعفونی کردن سطوح هم کسبوکار دیگری است که شاید اکنون از نظر رونق رقیبی نداشته باشد. بررسیها نشان میدهند که اکنون برخی تولیدکنندگان در این حوزه به شکل شبانهروزی و سهشیفت در حال کار هستند و این در حالی است که تقاضا، اگر بیش از عرضه نباشد، کمتر هم نیست.شرکتهای داروسازی هم در این مدت شاهد افزایش چشمگیر تولید دارو بودهاند و این، شامل نیازهای دارویی مبتلایان به کووید-۱۹ هم میشود. تولید مواد ضدعفونیکننده، ویتامینها و مکملها، داروهای حمایتکننده از افراد با بیماریهای زمینهای مانند بیماریهای کلیوی، قندی و عروقی، آنتیویروسها، سرمها و نظایر آنها، محصولاتی هستند که همزمان با همهگیری کرونا، سودآوری داروسازان را افزایش دادهاند.
سود بورسبازی و شاخبازی در اینستاگرام
از آن سو اما برخی دیگر هم بودهاند که طی این مدت، از آبِ گلآلود کرونا و تحریم ماهی گرفتهاند. شوک ناشی از همزمانی کرونا و تحریم، بخش حقیقی اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و این موضوع به نوبه خود به افزایش نرخ تورم ختم شده و این در حالی است که تجربه نشان میدهد که هرجا تورم باشد، دلالی و واسطهگری هم پدیدار میشود.
در این مورد، بررسیهای متعدد نشان میدهند که به دلیل فاصله میان نرخ مصوب خودرو و قیمت حاشیه بازار، طی چند ماه گذشته تنها در این حوزه حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت توزیع شده که به جیب کسانی رفته که خودرو را با نرخ مصوب از کارخانه خریدهاند و به نرخ آزاد در بازار فروختهاند. به عبارت سادهتر، دولت از جیب همه شهروندان، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت به جیب عدهای خاص واریز کرده است.
بازار سرمایه ایران هم بازار دیگری بود که طی این مدت به شدت مورد توجه بود و دستکم بخشی از سرمایهگذاران را به سودهای آنچنانی رساند. دادهای آماری نشان میدهند که از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا ۱۹ مردادماه همان سال، یعنی زمانی که شاخص کل به اوج تاریخی خود رسید، حدود ۹۵ هزار میلیارد تومان از سرمایههای خُرد مردم وارد بورس شد و به این ترتیب، یکی از بزرگترین موارد هدایت نقدینگی در تاریخ اقتصاد کشور هم رقم خورد.
«شاخهای اینستاگرامی» هم از برندگان وضعیت همهگیری کرونا بودهاند.از همه اینها گذشته، «شاخهای اینستاگرامی» هم بخش دیگری از شهروندان ایرانی هستند که نه تنها در دوره همهگیری کرونا، که از مدتها پیش از شروع این وضعیت به درآمدهای بالا دست پیدا کردهاند. بروز این پدیده که هنوز در مورد آن پژوهشهای گسترده اقتصادی و جامعهشناختی صورت نگرفته، نوید یک حوزه جدید اقتصادی را میدهد که میتواند فعالان خود را به درآمدهای بالا برساند.
میزان دقیق درآمد «شاخهای اینستاگرامی» مشخص نیست و بسته به مورد متفاوت است، اما جستوجویی ساده در مورد ارقامی که برای تبلیغات در اینستاگرام مطرح میشوند، میتواند محکی برای تخمین درآمد این افراد به دست بدهد. بر این اساس، برخی فعالان تبلیغات اینستاگرامی، برای هر ثانیه استوری حدود ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکنند و به این ترتیب، یک استوری ۱۵ ثانیهای حدود ۵ میلیون تومان برای آنها درآمد خواهد داشت.
از آن سو، چهرههای معروفتری هم هستند که تعداد دنبالکنندگان آنها در مقیاس چندصد هزار یا میلیون است و گفته میشود که درآمدهای ماهانه چندصد میلیونی و حتی چند میلیاردی، تنها از طریق انتشار تبلیغات در محیط شبکههای اجتماعی به دست میآورند. ظاهرا کرونا و تشدید وجوه آنلاین زندگی، حتی تلقی ما از درآمدزایی و کسبوکار را هم برای همیشه تغییر داده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰