باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز

رضا صادقیان در عالم سیاست و حوزه‌های گونه‌گون قدرت گاه اتفاقاتی رخ می‌دهد که درک آن برای اهل قدرت، ناظران و مخاطبان عادی وقایع سیاسی بسیار دشوار است. گویا رد صلاحیت لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزده‌هم چنین بوده است. علی لاریجانی همچنان از ردصلاحیت خود ناراحت است؛ کلیت رفتار او بازگو کننده چنین […]

رضا صادقیان
در عالم سیاست و حوزه‌های گونه‌گون قدرت گاه اتفاقاتی رخ می‌دهد که درک آن برای اهل قدرت، ناظران و مخاطبان عادی وقایع سیاسی بسیار دشوار است. گویا رد صلاحیت لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزده‌هم چنین بوده است.
علی لاریجانی همچنان از ردصلاحیت خود ناراحت است؛ کلیت رفتار او بازگو کننده چنین احوالاتی است. حتی ادبیات و امضای او در پای نامه‌ها و بیانیه‌هایش به اسم «بنده خدا» نشانه‌های این گله‌مندی را نمایان می‌کند. واپسین کنش و واکنش‌های او پس از نامه شورای نگهبان با محتوی دلایل ردصلاحیت و درخواست ایشان برای برداشتن مهر «محرمانه» تا امکان انتشار آن در فضای عمومی فراهم آید، دنباله همان موضع‌گیری‌هایی است که قبل از ثبت‌نام در وزارت کشور اتفاق افتاد. لاریجانی در هزارتوی ذهن‌اش به دنبال چرایی رد صلاحیت خود است و شواهد حکایت از آن دارد که برای این همه پاسخی نیافته است.
اگر به کارنامه علی لاریجانی نگاه کنیم، او را یکی از چهره‌های بسیار نزدیک به حاکمیت می‌شناسیم. فردی که از پس از شکل‌گیری و استحکام ساختار سیاسی جدید در جایگاه‌های مختلف از قبیل معاونت وزارت کار و امور اجتماعی، معاونت وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه، وزیر ارشاد دولت اول مرحوم هاشمی، ریاست سازمان صدا و سیما به مدت ۱۱ سال، نماینده مقام رهبری و پس از آن دبیر شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشته است، روزگاری نیز مذاکرات هسته‌ای را پیش برده است و پس از اختلاف نظر با محمود احمدی‌نژاد کار را رها کرد، نماینده دوره‌های هشتم، نهم و دهم از حوزه انتخابیه شهر قم بوده است، و مهمتر از این همه طولانی‌ترین زمان تصدی ریاست مجلس شورای اسلامی را نیز دارا بوده است. در دوره‌های ریاست مجلس لاریجانی چند اتفاق قابل ذکر است؛ ۱٫ در مجلس هشتم در برابر حداد عادل برای تصدی ریاست مجلس کاندیدا شد و در نهایت گوی رقابت را از دستان رقیب اصول‌گرای خود برد. ۲٫ در سال ۸۸ خواستار رسیدگی به شکایت نامزدهای انتخابات شد، شاید همین موضع‌گیری‌ها باعث شد برخی از جریان اصول‌گرا او را «خواص بی‌بصیرت» بخوانند و در شهر قم به او حمله کنند. ۳٫ دعوای او در صحن علنی مجلس با رییس جمهور دولت دهم یکی از پرتنش‌ترین شرایط سیاسی کشور را رقم زد. ۴٫ تصویب برجام را در کمترین زمان ممکن انجام داد و همین امر را نشانه‌ای از توانمندی خود عنوان کرد. ۵٫ در دوران رقابت انتخابات مجلس دهم در لیست امید قرار گرفت. آنچه از کارنامه علی لاریجانی و چه بسا برخی از چهره‌های نزدیک به ساختار قدرت متوجه می‌شویم، تغییر شیوه‌های سیاست‌ورزی این افراد در طول زمان است. بدون شک و همان اندازه که مرحوم هاشمی رفسنجانی به واسطه کسب تجربه در سال‌های متمادی تغییر کرده بود و حتی می‌توان مدعی شد ما با هاشمی‌های مختلفی روبرو هستیم، ناطق نوری امروز نیز با سال‌های پایانی دهه هفتاد ارتباط چندانی ندارد، چرا که او بود در سال ۸۴ و اوج حمایت جریان اصول‌گرا از احمدی‌نژاد گفت:«برنامه‌های ایشان فضایی است». گویا شرایط سیاست‌ورزی در ایران امروز به ترتیبی رقم خورده است که گاه در میان جریان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی با مواضعی روبرو می‌شویم که با رویکرد گذشته افراد بسیار متفاوت است. بنابراین علی لاریجانی امروز با لاریجانی سال‌هایی که ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده داشت و مورد تندترین انتقادها از سوی نشریات اصلاح‌طلب قرار می‌گرفت و حتی بعدتر که دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و با ادبیاتی کنایه آمیز به سیاست‌های هسته‌ای دولت اصلاحات انتقاد وارد کرد و گفته بود: «دُر غلطان دادیم وآب‌ نبات گرفتیم»، شباهتی ندارد. به این ترتیب می‌توان گفت، لاریجانی امروز در اسم همان شخصیت سابق است، اما در شیوه سیاست‌ورزی خیر.
اگر به کلیپ‌های تبلیغاتی او قبل از رد صلاحیت‌اش نگاهی بیندازیم یک نکته بسیار جالب توجه است، معمولا اهالی سیاست و آنان که روزگاری طولانی پشت میزهای مختلف مدیریت کرده‌اند نظرات تهیه کنندگان و تیم‌های تبلیغاتی را سخت قبول کنند، چون خودشان به برخی از امور آگاهی دارند. شخصیتی که در دوران مدیریت صدا و سیما ساخت سریال‌های پربیننده تاریخی را رقم زده بود، از آن همه فاصله گرفت و مطابق سبک‌های جدید فیلم‌برداری و تدوین کمپین تبیغاتی‌اش را آغاز کرد. لاریجانی در کلیپ «دو هیچ»، «صدای من میاد» و «سوال سخت» چهره‌ای دیگر از خود به نمایش گذاشت. او حتی پیراهن فیروزه‌ای پوشید تا با رنگ کمپین انتخاباتی‌اش کاملا هماهنگ باشد. خلاصه آنکه لاریجانی نیز به واسطه لمس، درک، فهمیدن، خواندن، مطالعه گزارش‌های ریز و درشت وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور و گپ و گفت با کسانی که فهم متفاوتی از کشورداری دارند، تغییر کرده است. تغییری که ادامه خواهد داشت.
پس از رد صلاحیت‌های شورای نگهبان، برخی از چهره‌ها با صدور بیانیه‌ای به نفع آقای رییسی از میدان بیرون رفتند و سکوت کردند. لاریجانی اما در میدان ماند و خواستار شفافیت شد، همان‌گونه که مسعود پزشکیان در مصاحبه‌ها و نطق پیش از دستور جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به رد صلاحیت خود اعتراض نمود. در ادامه همین موضع‌گیری‌ها، مقام رهبری با بیان اینکه به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم و جفا شد و به آنها یا خانواده‌هایشان نسبت‌های خلاف واقع داده شد، تاکید کردند: بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاه‌های مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران کنند. چند ساعت بعد شمار کثیری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با تکرار کلیدواژه «جبران کنید» به دلیل شباهت‌های موضع رهبری با شرایط لاریجانی از او حمایت کردند. لاریجانی نیز در نامه‌ای کوتاه به مقام رهبری نوشت: «ذکر و مطالبه جنابعالی نیز در رفع ظلم و جفایی که در بررسی صلاحیت کاندیدهای ریاست‌جمهوری رخ داد؛ بزرگی و بزرگواری و روحیه حق‌طلبی را بیش از پیش عیان نمود. سپاسگزارم.» در نهایت امر شورای نگهبان تغییری در گزینه‌های نهایی انتخابات نداد و از عملکرد خود دفاع نمود.
با گذشت سه ماه از ثبت‌نام و برگزار شدن انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن کابینه دولت سیزدهم در روزهای آینده، علی لاریجانی همچنان از رد صلاحیت خود گلایه‌مند است، همانند برادرش که عضویت شورای نگهبان و ریاست مجمع تشخیص مصحلت نظام را در اختیار دارد اما به جای مصاحبه و گفتگو با رسانه‌های رسمی به توییتر پناه برد و انتقاد خود را در رسانه‌ای فیلتر شده بیان کرد. او نیز ناراحت است، چرا که امکان حضور و رقابت در میدان از او سلب شد. لاریجانی به ۴۰ سال کارنامه خود نگاه می‌اندازد، سال‌هایی که به عنوان یک چهره نظامی و بعدها فرهنگی و ادامه رسانه‌ای و قانون‌گذاری در بخش‌های مختلف نظام خدمت کرده است و با تمام این کارنامه صلاحیتش رد شده است. لاریجانی همچنان صلاحیت خود را باور نکرده است، مانند بسیاری از ناظران سیاسی که باروشان نبود شخصیتی مانند او صلاحیتش تایید نشود.
شاید این روزها و حتی از زمانی که لاریجانی رد صلاحیت شد غزل حافظ را زمزمه می‌کند؛ غزلی که یک مصرع آن به عنوان نام همین یادداشت آورده شد: «باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز   قصه غصه که در دولت یار آخر شد».