جنون؛ پشت پرده قتل های خانوادگی
گروه حوادث: داستان قتل ها و جنایات خانوادگی در استان کردستان این روزها بیش از هر خبری نقل محافل، سر تیتر سایت های خبری و فضای مجازی شده تا جایی که احساسات و وجدان جمعی را جریحه دار کرده و به یک دغدغه عمومی مبدل گشته است. فارغ از نحوه پیشامد چنین اتفاقاتی، ضروری […]
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی در استان کردستان، معتقد است، اینکه صرفا فرد را مقصر بدانیم امری غیر منطقی است چرا که سالهاست در این مسیر تحلیل کرده ایم و توفیقی حاصل نشده است!
ناصر کریمیان، پژوهشگر مسائل اجتماعی اظهار کرد: در بسیاری از موارد در تحلیل مسائل و آسیب های اجتماعی اشتباه رایجی که مرتکب می شویم آنست که در بررسی و کنکاش چگونگی اتفاق چنین رویدادهایی، صرفا رویکرد تقلیل گرایانه و خردنگر به این مسائل داریم جایی که آن را به یک امر فردی، خرد و میکرو تقلیل و تخفیف می دهیم و از ساختارها، چند فاکتوری و چند وجهی بودن ابعاد آن غفلت می ورزیم.
وی افزود: غافل از آنکه تعمیم هر گونه حوادثی به این علت ها و تقلیل آن به امور روانشناختی و فردی، عملا و علنا به بن بست تحلیل ها و آب در هاون کوبیدن منتج می شود، چرا که همه این اتفاقات را بایستی از بستری دقیق، جامع و همه جانبه نگریست.
به گفته این پژوهشگر، بیعدالتی، اختلاف طبقاتی شدید، احساس تبعیض و … آدمها را به خشونت وادار میسازد؛ در جامعه ای که نشاط اجتماعی در آن رنگ می بازد و پیش بینی ناپذیری در عرصه های مختلف به یک باور عمومی تبدیل شود، در جامعه ای که مشکلات معیشتی، فضای ناامنی، دلسردی، یاس و ناامیدی جولان بدهد و فاصله و شکاف طبقاتی، گسست ارتباطی بین مردم، مسئولین و شکاف بین مردم با مردم اتفاق بیافتد؛ آن را گره زدن به مسائل فردی امری عبث، مغلطه کاری و وقت تلف کردن است.
وی افزود: آیا تابحال به کژکارکردی نهادهای اجتماعی پرداخته ایم؟ آیا به این اندیشیده ایم هر گاه تورم، نوسانات قیمت ها، التهابات، اختلافات جناحی گروهی، قومی و قبیله ای و حتی منازعات جریانات سیاسی در منظر جعبه جادویی تلویزیون و فضای مجازی که انعکاس پیدا می کند به چه میزان به افزایش خشونت و کاهش سرمایه اجتماعی ختم می شود؟
کریمیان عنوان کرد: فرد در جامعه ای که آنومی، نابهنجاری و ناهمنوایی حکمفرما باشد و اجزا و ارکان سیستم به صورت یک کل واحد نتوانند کارکرد و فونکسون خود را به درستی ایفا کنند و کژکارکردی واضح باشد و فرد در جامعه هر روز نالان، مستاصل و درمانده باشد، خروجی چنین سیستمی یقینا به ناکامی، پرخاشگری، جنون و ستیزه جویی ختم می شود.
وی تصریح کرد: این مباحث، به منزله نادیده گرفتن و چشم پوشی از عوامل فردی و مهارت های فردی نیست اما برجسته سازی و بیشینه سازی عوامل فردی و فردیت در بررسی مسائل اجتماعی ظلمی آشکار و نابخشودنی است، چرا که معتقدم در خودرویی که تمام استانداردها و کیفیت ها در تمام جوانب لحاظ شده است راننده با فراغ بال و طمانینه می راند و اگر هم تصادفی رخ داد اجتناب ناپذیر است و طبیعی.
این پژوهشگرمعتقد است: اینکه صرفا فرد را مقصر بدانیم امری غیر منطقی است چرا که سالهاست در این مسیر تحلیل کرده ایم و توفیقی حاصل نشده است! یقینا فرآیندی وسیعتر از افراد در جامعه وجود دارد و به قول “دورکیم” امر اجتماعی فشار میآورد و زمانی میتوان امر اجتماعی را فهمید که به طور مثال امری مانند تورم را به مثابه امر اجتماعی درک کرد.
کریمیان خاطرنشان کرد: اما کاری که زیاد به آن در تحلیل مسائل پیچیده انسانی به اشتباه می پردازند این است که تمام ساحات زندگی اجتماعی را به حرکات شیمیایی و فیزیولوژی بدن تقلیل میدهند، به عنوان مثال میگویند اگر به جهان بخندی جهان هم به تو میخندد، اما بسیاری از اوقات افراد لبخند میزنند ولی لبخندی را از محیط و اجتماع دریافت نمیکنند؛ تا کی ذهنمان را به جملات قصار و برخی از واقعیت ها خوش کرده ایم؟ و آیا این جملات و پندهای اغوا کننده اینستاگرامی را که به کار برده ایم تا چه میزان واکنش مناسب و فراخور آن از اطرافیان، محیط و اجتماع دریافت کرده ایم؟! و تا کی پشت این کلمات موزون قایم می شویم و از تبیین واقعیت های اجتماعی الزام آور و ساختارمند غافل می شویم.وی یادآور شد: به قول امیل دورکیم «علت موجبه هر واقعیت اجتماعی را باید در میان واقعیتهای اجتماعی مقدم جستجو کرد نه در میان حالت شعور فرد.»
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰